• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4502 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۳ آبان

سعيد معيدفر، جامعه‌شناس در آسيب‌شناسي اتفاقات ورزشگاه يادگار امام:

در برابر ونداليسم ورزشي منفعل نباشيم

نيلوفر رسولي | بازي جمعه شب تيم استقلال و تراكتورسازي تبريز در ورزشگاه يادگار امام اين شهر از حاشيه بي‌نصيب نبود. با اينكه شعارهاي تفرقه‌افكن توفيق چنداني در ميان تماشاگران حاضر در ورزشگاه هم پيدا نكردند و غائله ختم به خير شد، اما همين رفتار در چند روز اخير موضوع گفت‌وگو درباره چيستي راه‌حل برخورد با اين ‌شكل از رفتارها شده است. با توجه به وقوع اين رفتار در يك بستر اجتماعي يعني ورزشگاه «اعتماد» پاسخ اين پرسش را در گفت‌وگو با دكتر سعيد معيدفر، جامعه‌شناس و استاد بازنشسته دانشگاه تهران جست‌وجو كرد. معيدفر سال‌ها به تحقيق و پژوهش در حوزه آسيب‌هاي اجتماعي و مسائل اجتماعي ايران پرداخته است و از ميان آثار او مي‌توان به كتاب‌هاي نظريه‌هاي جامعه‌شناسي نظم، جامعه‌شناسي مسائل اجتماعي ايران و مسائل جامعه‌شناسي ايران (جامعه‌شناسي قشرها و گروه‌هاي آسيب‌پذير) اشاره كرد. معيدفر در پاسخ به پرسش‌هاي «اعتماد» تاكيد مي‌كند كه نبايد از كنار چنين رفتارهايي به سادگي عبور كرد و آنها را تنها رفتارهاي نابهنجاري در ورزشگاه به حساب آورد، بلكه آنها نشانه هستند؛ نشانه‌هايي كه مي‌توانند در موقعيت‌هاي ديگري به شكل‌هاي مختلف خود را نشان دهند و باعث وقوع مشكلات ديگري شوند. از طرفي ديگر قدرت تخريب اين رفتارها به دليل شكل‌گرفتن‌شان در جمع بالاست. اما راه‌ برخورد با اين نوع رفتارها از منظر يك جامعه‌شناس چيست. رييس اسبق انجمن جامعه‌شناسان ايران پاسخ را از منظر جامعه‌شناسي در دو نكته خلاصه مي‌كند: اول فراهم‌كردن زمينه‌هاي تخليه انرژي‌ و احساسات زايد جوانان از قبيل ورزش‌هاي سنگين و دوم جذب اين انرژي‌ها و به كار گرفتن‌شان در جهت ارتقاي كشور.

 

رفتار تعدادي از تماشاگران در حاشيه بازي استقلال و تراكتورسازي و رفتارهايي از اين دست نه‌تنها در ايران، بلكه در ساير نقاط دنيا هم در استاديوم و در حاشيه يك رويداد ورزشي به تكرار ديده‌ شده‌اند. اين در حالي است كه شايد همين افراد در حاشيه خيابان نتوانند دست به چنين اقدامي بزند. به نظر شما چرا ورزشگاه و استاديوم فوتبال در برخي شرايط محلي براي بروز رفتارهاي آسيب‌زا مي‌شوند و ريشه اين نوع خاص رفتار در ورزشگاه چيست؟

البته اتفاقي كه به آن اشاره كرديد و اتفاقاتي از آن دست مسبوق به سابقه هستند و نخستين‌بار نيست كه شاهد چنين نوع تمايلات و رفتارهايي در استاديوم ورزشي هستيم. انبوه جمعيت استاديوم يكي از پتانسيل‌هايي است كه به بروز اين نوع خاص رفتار كمك مي‌كند. افراد در اين انبوه جمعيت خيلي آشكار نيستند و به اصطلاح جامعه‌شناسان جو جمعي استاديوم افراد را مي‌گيرد. در جامعه‌شناسي پديده‌اي به نام رفتارهاي جمعي وجود دارد، رفتارهاي جمعي يعني رفتارهايي كه تحت‌تاثير جمع رخ مي‌دهند. يعني فرد در جمع رفتاري را بروز مي‌دهد كه در فضاي عادي آن را صورت نمي‌دهد. يا اينكه در بخش‌ ناخودآگاه افراد اين رفتارها وجود دارد و در انبوه جمعيت و حس باهم بودن و ازدحام و شور جمعي از طريق ناخودآگاه اين رفتارها بروز پيدا مي‌كنند. در استاديوم اين فرصت هست، خصوصا اينكه دو تيمي كه مسابقه مي‌دهند معمولا نماينده دو گروه هستند. براي مثال يك تيم منتسب به قومي خاص است و طرفدارانش تمايلاتي قوم‌گرايانه ابراز مي‌كنند و تيم مقابل را در برابر خود و نماينده بخش ديگر جامعه مي‌بينند. مسابقات فوتبال در دنيا محلي براي بروز تمايلات ملي‌گرايانه هستند. تماشاگران تمايل دارند تيم‌شان برنده شود زيرا تيم مورد تشويق‌شان را نماينده خود مي‌دانند و برنده‌شدن تيم به معناي برنده‌شدن خودشان است. حال وقتي در رقابت تنگاتنگ مبارزه ورزشي هواداران دو تيم رويارويي پيدا مي‌كنند، جنبه‌هاي ناخودآگاه بروز پيدا مي‌كند و شدت مي‌يابد و منجر به واكنش‌ها و رفتارهاي به‌خصوصي مي‌شود، مخصوصا زماني كه تماشاگران زير فشار جمع قرار بگيرند. اين اتفاق هم ناشي از شرايط داخل استاديوم و شور جمعي است و هم در عين حال ناشي از تمايلات ناخودآگاهانه‌اي است كه گاهي فرصت بروز پيدا مي‌كند. با اين حال نمي‌توان ساده از كنار چنين رفتارهايي عبور كرد بلكه اين رفتارها و اتفاقات نياز به بررسي دارند. زيرا آنها نشانه هستند؛ نشانه‌هايي كه مي‌توانند در موقعيت‌هاي ديگري به شكل‌هاي مختلف خود را نشان دهند و باعث وقوع مشكلات ديگري شوند.

اگر اين رفتارها مورد مطالعه و بررسي قرار نگيرند و به فرض بي‌اهميت بودن ديده نشوند، در آينده مي‌توانند مولد چه نوع آسيب‌هاي اجتماعي باشند؟

به نظرم معمولا اين رفتارها بيشتر يك نوع رفتار سياسي قومي است تا رفتاري كه منشا بروز آسيب‌هاي اجتماعي شود. آسيب‌هاي اجتماعي به اين شكل بروز نمي‌كنند. البته مي‌توان از منظر خشونت به اين رفتارها نگاه كرد. يعني اين رفتارها به عنوان يك بعد از آسيب‌هاي اجتماعي مي‌تواند در آينده منجر به حوادث بسيار خشونت‌بار در استاديوم و حواشي آن شود. مثلا دو تيم خود را نماينده دو جريان نسبتا متقابل بدانند و باهم درگير شوند يا اينكه رفتارهاي ونداليستي داشته باشند؛ به اين معنا كه بعد از برگزاري مسابقه وسايل حمل‌ونقل عمومي را تخريب كنند. چنين آثار و نتايجي از اين رفتارها مي‌توان انتظار داشت، مثل اتفاقاتي كه بعد از بازي‌هاي شهرآورد رخ مي‌دهد و از بعد آسيب‌شناختي مي‌توان همين جنبه را مدنظر قرار داد. اما بيشتر از بعد سياسي اين موضوع يا بعد قومي مي‌تواند اهميت داشته باشد. اينكه سياست‌گذاران ما متوجه باشند كه تا چه اندازه به مسائل قومي دامن مي‌زنند. چقدر در حوزه‌هاي تصميم‌گيري اين تبعيض‌ها يا نابرابري‌ها بين اقوام مدنظر ما قرار مي‌گيرد. فقط محدود به آنها هم نيست. تقريبا در كل كشور شكاف‌هاي بسيار عميق اجتماعي و اقتصادي داريم و موضوع اقوام يكي از آنهاست. تبعيض‌هايي در جامعه ما روا داشته مي‌شود. عملا سياستمداران ما در حوزه‌هاي مختلف به هيچ‌وجه تصريح نمي‌كنند كه به اين تبعيض‌ها دامن زده‌اند اما در عمل به خوبي عيان است كه بعضي تبعيض‌ها به شكاف اجتماعي و اقتصادي زيادي منجر شده است و اين رويدادي كه به آن اشاره كرديد هم در اين زمينه قابل بحث است.

يعني به نظر شما آسيب‌هاي اجتماعي اين رفتارها منتج از تبعيض‌هاي اجتماعي است و خشونت بعد از بازي بخش كمتري را به عهده مي‌گيرد؟

ببينيد، شكاف‌هاي اجتماعي و اقتصادي كثيري در سراسر جامعه وجود دارد. گاهي ناخودآگاه شكاف‌ها از بخشي به بخش ديگر سرايت مي‌كند. براي مثال ممكن است محروميتي كه گروه سياسي پيدا مي‌كند تبلوري در تمايلات قوم‌گرايانه پيدا كند يا بخش‌هايي از جامعه كه درگير تبعيض‌هاي اجتماعي هستند فرصتي پيدا كنند و خود را در تمايلات قومي ابراز كنند. آنقدر اين شكاف‌ها زياد است كه در بخش‌هايي متفاوت هر جا كه فرصت پيدا كند بيرون مي‌زند. يك صورت نرم آن مي‌تواند همين رفتارها در استاديوم باشد. اما اين تبعيض‌ها مي‌تواند در آينده به حوزه‌هاي ديگري نيز سرايت و آسيب‌هاي ديگر و بيشتري را متوجه جامعه كند.

ونداليسم ورزشي كه به آن اشاره كرديد چيست و آيا تخلف محسوب مي‌شود؟

ونداليسم رفتار هنجارشكنانه‌اي در جامعه است كه ريشه اصلي‌اش ناشي از نارضايتي يا بي‌منفعتي گروه‌هاي خاصي از جامعه است كه نهايتا آثار خود را در هرج و مرج يا از بين بردن امكانات و وسايل عمومي به صورت فردي و جمعي مي‌بينند. احتمالا ديده‌ايد گاهي امكانات عمومي در پارك يا اتوبوس به نحوي توسط عده‌اي تخريب مي‌شود. يا زماني بود كه صندلي اتوبوس‌ها را از فايبرگلاس مي‌ساختند تا از تخريب‌شان توسط افراد خاصي جلوگيري شود. هر جايي كه وسايل عمومي باشد عده‌اي كه خود را افراد ناراضي مي‌دانند دست به تخريب اموال عمومي مي‌زنند. بعد از مسابقات ورزشي و فوتبال هم مهم نيست كدام تيم برنده باشد و كدام بازنده، تماشاگراني از هر دو تيم در اين حركت ونداليستي شركت مي‌كنند. اگر زمينه‌هاي نارضايتي در جوانان وجود داشته باشد، اگر جوانان از مسائل شغلي، آينده مبهم، عدم توجه به خواست‌ها و نيازهاي‌شان ناراضي باشند نتيجه نارضايتي‌شان را به صورت جمعي و در تخريب اموال عمومي مي‌بينند. اين ونداليسم بعد از مسابقات ورزشي در شرايط شور جمعي اتفاق مي‌افتد و قدرت تخريب آن بالا و زياد است، در خفا به صورت فردي و در فضاي عمومي به صورت جمعي.

راه برخورد با اين نوع رفتارها چيست؟

در برخي شرايط گفته مي‌شود اين رفتارها اجتناب‌ناپذيرند و نمي‌توان آنها را كنترل كرد. شور جواني و حس و حال افراد مسبب اين رفتار مي‌شود. اگر در شرايطي اين مساله را بپذيريم آيا بايد منفعل باشيم؟ خير بلكه مي‌توانيم از قبل كارهايي انجام دهيم كه اين نوع رفتارها شكل نگيرد. در گذشته هم جوان‌ها و نوجوان‌ها از اين رفتارها بروز مي‌دادند مثلا زنگ در خانه‌اي را مي‌زدند و فرار مي‌كردند. يا به شكلي حس قدرت‌طلبي از خود بروز مي‌دادند يا براي ديگري مزاحمتي فراهم مي‌كردند. بايد توجه داشت كه اين نوع رفتارها قابل مديريت است. امروز در دنيا سياست‌گذارها متوجه شده‌اند بايد فرصت‌هايي را در اختيار جوانان قرار دهند تا به اين نوع احساسات و تمايل‌ها تا حدي پاسخ داده شود. مديريت انرژي‌ها، استعدادها و كنش‌ها و فعاليت‌هاي جمعي مي‌تواند بسيار تعيين‌كننده باشد. بالاخره اين دو راه‌حل هست. ايجاد فرصت مناسب براي به كارگيري اين انرژي و دوم فرصت براي تخليه انرژي‌هاي تخريبي در جاي ديگر كه كمتر هزينه داشته باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون