پیشداد
فریدون جنیدی
در یادداشتِ پیشین گفته شد هنگام روایی نخستین دادها (قوانین) برابر با دوران «هوشنگ» در شاهنامه است. در کتاب «زندگی و مهاجرت نژاد آریا بر اساس روایات ایرانی» (1358) و پسان (بعداً) به گونه گستردهتر در کتاب «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی»، دفتر نخست (1392) نشان دادهام هوشنگ، نماد دورانی درازآهنگ و شگفت از گذشته نیاکان بزرگوارمان است که با تلاشهای بسیار توانستند گامهای مهم و ارزشمندی برای بِهزیستن بردارند، از جمله دستیابی به آتش، ساخت نخستین سرپناهها در دل کوه و سوراخهای میان دامنه کوهها (غارها و جایهایی شبیه به غار) و به دست آوردن توانمندیهایی در گونه نخست و بسیار ساده کشت و ورز و ... که همگی به دست مادران گرامی دانسته شد و انجام گرفت و روایی یافت. بر خلاف دیگر پژوهشگران، باور دارم «هوشنگ» نماد دوران شگفت تلاش مادران و زنان در گذشتههای بسیار دور تاریخ ما است و نه بیانگر فرد یا افرادی مذکر. «هوشنگ» در کهنترین زبان ایرانیان (اوستا) به معنی «خانه خوب» است، و پاژنام (لقب) ویژه «هوشنگ» در کتابهای بسیار کهن ایرانیان چون یشتها «پَرَداتَ» است که در زبان پهلوی و فارسی به گونه «پیشداد» است. «پَرَ» همان «نخست» یا «پیش» است و «داتَ» همان «داد» یا «قانون» است، یعنی هنگامی که بشر با ساخت نخستین مرزهای جداکننده خود از دیگر همنوعانش، مفاهیم «مرز» و «حق» و «حقوق» و «قانون» را به اندیشه و فرهنگش افزود. چنین شد که با معنا یافتن مرز و قانون، با بیدادی (بیقانونی) و ستم و ... در فرهنگ روبرو میشویم؛
کسانی در هر جای با زیر پا گذاشتن داد و مرز دیگران، ستم میکردند که در گونه نخستینش، گذشتن از دیوارها یا مرزهای اولیه انسانها معنا میداد. باید دانست که در زبانهای کهن ایرانی واژه «دیوار» و «داد» ریشه یکسانی دارند، که در دفتر نخست «داستان ایران بر بنیاد گفتارهای ایرانی» (1392) به آن پرداخته شده است. «داد» از ریشه «دا» به دو گونه (دا1 و دا2) به معنی «قراردادن» و «وضع کردن» و «نهادن» و «دادن» و «آفریدن» است. «دا» با گرفتن «تَ» به «داتَ» دگرگون شده که همان «داد» در فارسی امروز است و به معنیِ «قانون و عدل و داد» است. واژه «فریاد» در گونه کهن «فرَدات» همریشه با «داتَ» به معنی «پیش به سوی دیوار و عدالت و قانون» است، و «فریادخواهی» و «فریادرسی» و «به فریاد رسیدن» و «داد و فریاد» پیش از آنکه به «بانگ و صدای بلند» دگرگونی یابد، برابر با «کمکخواهی» و «کمک کردن» و «طلب کمک» است که در شاهنامه و بوستان و دیگر آثار کهن فارسی پس از اسلام بسیار نمونه و گواه (شاهد مثال) دارد.
«هوشنگ» هنگامی است که با یاری مادران گرامیمان بسیاری از پیشرفتهای مردمان، وامدار اندیشه شگفت آنان گردید، نخستین مرزها و دادها پدید آمد و بدین روی با گذشت دهها هزار سال از آن هنگام و رسیدن به هنگامهای گوناگون تا روزگاری که به نسبت روزگار «هوشنگ» بسیار به ما نزدیک است (یعنی هنگام کورش) اعلامیهای در «بابِل» یافت شد که بازتابِ دادِ ایرانیِ آغازشده در هنگام «هوشنگ» و دهها هزاران سال پس از وی است، و نخستین اعلامیههای حقوق بشر و احترام به حدود و مرزهای دیگر را باید در دوران «هوشنگ» یافت که بازتابی از آن را در این سخنان میبینیم:
بیازید هوشنگ چون شیر چنگ // جهان کرد بر دیوِ نستوه تنگ // چو بنشست بر جایگاه مهی// چنین گفت بر تخت شاهنشهی // که بر هفت کشور منم پادشا // به هر جای پیروز و فرمانروا // از آن پس جهان یکسر آباد کرد // همه روی گیتی پر از داد کرد //
و این پر از داد کردن جهان، همان چیزی است که در نامههای نیاکانمان با نام «پَرَدات» و «پیشداد» آمده و نشانگر آن است که از زمانهای بسیار بسیار بسیار کهنتر از نزدیک به 2500 یا 2600 سال پیش که در برابر تاریخ دورکرانه ایران چیزی نیست، «داد» و «حقوق» و «حقوق بشر» و از آن بالاتر «حقوق جهان» در فرهنگ ایرانیان باستان روایی داشته و این فرهنگ ربطی به شاهنشاهیهای تازهبنیاد 2500 ساله نهچندان باستانی ما ندارد. خوانندگان گرامی را به خواندن کتاب دیگرم «حقوق بشر در جهان امروز و حقوق جهان در ایران باستان» (1378) رهنمون میشوم تا «حقوق جهان در ایران باستان» برایشان روشن گردد.
بنیاد نیشابور
آبان 1398 خیامی