• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4507 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۰ آبان

تاريخ بخش خصوصي در ايران – 4

پادشاهي با تفكرات امروزي در چهار قرن قبل

اكبر بياتي| اروپا قرون شانزده و هفده آبستن حوادث بسياري بود و كشورهاي اروپايي تحت‌تاثير آموزه‌هاي متعصبانه كليسا آماده مي‌شدند كه جنگي ويرانگر را در اروپا آغاز كنند؛ جنگي كه كشته‌هاي بسياري را ايجاد كرد. اما در آن دوره پادشاهي در ايران حكم مي‌راند كه تفكراتش در حوزه حكومتداري بسيار جلوتر از زمانه خود بود و همين مساله باعث جهش بزرگي در اقتصاد ايران در آن زمان شد. در 17 بهمن 954 هجري شمسي (1571 ميلادي) در هرات (افغانستان امروزي) شاهزاده‌اي از ايرانيان پا به دنيا گذاشت كه قطعا تفكرات مدرن او براي حكومتداري فراتر از زمان و شايد فراتر از تفكرات مديريتي برخي مديران امروز كشورمان باشد. او فرزند يك شاهزاده نابيناي صفوي بود و پدربزرگش طولاني‌ترين سلطنت يك پادشاه در ايران بعد از اسلام را تجربه كرد. اين جوان وقتي به حدود 14 سالگي رسيد جنگ قدرت بين عموها براي جانشيني پدربزرگ آغاز شد و كسي توجهي به پدر او براي جانشيني پدربزرگ نداشت چرا كه پدرش نابينا بود و قطعا كسي علاقه‌اي به پادشاهي يك نابينا ندارد. اتفاقا همين نابينايي باعث شد كه در تصفيه خونين بين برادران، برادر نابينا در امان بماند.

اما روزگار چرخيد و چرخيد تا تاج پادشاهي به پدر نابينايش رسيد. پدر نابينا ده سال حكومت كرد اما در شرايطي كه بخش‌هاي شرق و غربي كشور تحت سيطره دشمنان بود. تبريز شهري كه پيش‌تر پايتخت صفويه بود در تصرف عثماني‌ها بود و بخش‌هايي از خراسان هم در اختيار ازبكان قرار داشت. عباس فرزند اين پادشاه نابينا بود كه با طغيان عليه پدر در قزوين يعني پايتخت صفويه در آن زمان، تاج پادشاهي را بر سر گذاشت و پدر را به مرخصي فرستاد.

تاريخچه زندگي شاه‌عباس را به كناري مي‌نهيم و به نكته‌اي درباره دوره طولاني حكومت‌داري او مي‌پردازيم كه بسيار مهم است و نشان از هوش سرشار اين شاه جوان دارد.

او در اصفهان كوشيد شهري بسازد كه در تراز شهرهاي بزرگ دنيا باشد؛ شهري كه كاخ‌ها و فضاهاي عمومي‌اش بسيار زيبا و شكوهمند ساخته شد. شاه‌عباس برخلاف بسياري از شاهان ايراني اين نكته را درك كرده بود كه پايتخت صفويان بايد شهري خيره‌كننده از نظر زيبايي باشد و اين باعث رونق شهر اصفهان براي جهانگردان بود طوري كه برخي مورخان اصفهان عصر شاه عباس را زيباترين شهر آسيا بدانند. همين نكته باعث شد كه بسياري از جهانگردان اروپايي به اصفهان سفر كرده باشند و خاطره‌اي از آن شهر بيان كنند.

شاه عباس از نگاه برخي مورخان «سلطان تجار» خوانده مي‌شود. او دقيقا با درك اقتصادي تلاش كرد راه‌هاي تجاري ايران را امن سازد و بر همين اساس نهضت كاروانسراسازي را راه انداخت كه برخي از آنها علاوه بر اسكان مسافران وظيفه امن‌سازي راه‌ها را هم داشتند. رونق راه‌هاي ايران كه در مسير جاده ابريشم بود تاثير بسزايي در افزايش درآمد مردم داشت.نكته ديگري كه درباره شاه عباس بسيار عجيب و در عين حال مهم است تلاش او براي ساكن كردن تجار و بزرگان صنايع عصر خود در اين شهر است. او كوشيد صنعتگران بزرگي را از كشورهاي اروپايي در اصفهان ساكن و شرايط كسب و كار آنها را به بهترين شكل فراهم كند. در همين راستا بود كه ارامنه جلفا – شهري در آذربايجان شرقي – را به اصفهان آورد و در منطقه‌اي كه به همين نام نامگذاري كرد در اصفهان ساكن كند. اهالي جلفا صنعتگر و تاجر بودند و از آنجا كه آذربايجان در آن مقطع مورد تاخت و تاز دايمي عثماني‌هاي متعصب و «كافركش» بود و ارامنه جلفا به دليل داشتن ثروت زياد همواره مورد غارت عثماني‌ها بودند، به دستور شاه‌عباس به اصفهان كوچ كردند و آنجا كه امنيت بيشتري داشت براي ارامنه جلفا مناسب‌تر مي‌نمود. در عين حال حضور ارامنه در اصفهان با توجه به تبحر خاص آنها در تجارت و روابطي كه با هم‌كيشان خود در اروپا داشتند، خيال شاه‌عباس را در رونق تجارت بين‌المللي راحت كرد. ارامنه به خوبي اين كار را انجام مي‌دادند و هر جا كه به مشكل مي‌خوردند به دليل نظارت دايمي و هميشگي شاه‌عباس فوري حل مي‌شد. اين نگاه شاه‌عباس، صنايع دستي اصفهان را در تراز جهاني قرار داد؛ نكته‌اي كه هنوز هم اصفهاني‌ها از مواهب آن بهره مي‌برند.

شاه عباس علاقه زيادي داشت تا از تمام تيره‌ها و مليت‌هاي آن زمان گروه‌هايي را در اصفهان ساكن كند، به عنوان مثال از گرجستاني‌ها هم طوايفي را به اصفهان آورد. اين نگاه شاه عباس باعث شد كه اصفهان تبديل به شهري بين‌المللي شود كه تمامي كسب و كارهاي روز جهان در آن رونق داشت و در نگاه عامه اصفهان به «نصف جهان» تبديل شد. اصفهان شاه عباس از پاريس، لندن و بسياري از شهرهاي اروپايي سرتر و بالاتر بود و تمايل اروپايي‌ها به سكونت در اصفهان زياد بود به همين دليل با دعوت شاه‌عباس از برخي مليت‌ها آنها به اين شهر براي سكونت آمدند و آنجا ماندگار شدند. گفته مي‌شود برخورد شاه عباس در برابر ارامنه و يهودي‌ها روادارانه و مصالحه‌جويانه بود .

شايد براي شما جالب باشد كه بدانيد در دوره شاه‌عباس در اروپا چه خبر بود، اروپا در دوره شاه‌عباس برخلاف رشد زيادي كه ايران مي‌كرد غرق در تعصبات مذهبي بود و همين تعصبات كليسايي زمينه‌ بروز جنگ‌هاي طولاني‌مدت به نام جنگ‌هاي سي‌ساله در اروپا شد؛ جنگي كه باعث كشته شدن مردم بسياري در شهرهاي اروپايي شد.

شاه‌عباس در آن جهان پر از تعصب و جنگ، به جهاني‌سازي فكر مي‌كرد. او مي‌خواست اصفهان به شهري تبديل شود كه از همه اقوام و مذاهب دنيا در آن زندگي مسالمت‌آميزي داشته باشند؛ به عبارتي او مي‌خواست اصفهان شهري بين‌المللي باشد. نگرش شاه‌عباس در جهاني‌سازي شهر اصفهان در ميان پادشاهان ايران بسيار كمياب است و مي‌توان آن را يك نقطه عطف در تاريخ ايران از بعد اقتصادي دانست چه اينكه دقيقا فقدان اين نگرش در شاهان بعدي رفته‌رفته چنان ايرانيان را از جهان در همه زمينه‌ها از جمله اقتصاد عقب انداخت كه ديگر امكان جبران هم نداشته باشد. اصفهان رونق خود را كم و بيش حفظ كرد تا وقتي كه افغان‌ها همچون صاعقه بر سر ايران فرود آمدند و با وجود اعتراض به رفتارهاي يك والي پا به اصفهان گذاشتند اما براي هميشه تاريخ ايران را در يك سياهي عميق فرو بردند. درباره آن روزهاي ايران در شماره بعد خواهيم نوشت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون