• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4509 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۲ آبان

مهدي ذاكريان، استاد دانشگاه در گفت‌وگو با «اعتماد»:

اروپا متوجه خواسته‌هاي ايران نيست

ميثم سليماني

 

 

دوشنبه شب تروييكاي اروپايي مدعي شدند كه به تعهدات خود در برجام پايبند بودند. اما محمدجواد ظريف وزيرخارجه كشورمان با كنايه گفت فقط يك تعهد نشان دهيد كه طي 18 ماه گذشته به آن پايبند بوديد. حالا سوال اصلي اينجاست كه اروپا تا چه حد به تعهدات خود پايبند و تا چه حد مي‌تواند ايران را راضي به ماندن در برجام كند. مهدي ذاكريان، استاد دانشگاه و تحليلگر مسائل بين‌الملل معتقد است كه اگرچه اروپا به روح برجام پايبند بوده اما نتوانسته خواسته‌هاي ايران را برآورده كند. در ادامه مشروح اين گفت‌وگو را مي‌خوانيد.

 

تروييكاي اروپايي در بيانيه‌اي كه دوشنبه شب منتشر شد، عنوان كردند كه به برجام به‌طور كامل پايبند بودند. به نظر شما اروپايي‌ها دقيقا از كدام پايبندي به تعهدات طي 18 ماه گذشته صحبت مي‌كنند؟

تعهداتي كه اروپايي‌ها به آن عمل كردند، اين بود كه به لغو قطعنامه‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل عليه ايران پايبند بودند و اجازه ندادند هيچ يك از بندهاي آن عليه ايران اجرايي شود. هرچند امريكا، عربستان و اسراييل علاقه‌مند بودند كه بخشي از اين تحريم‌ها بار ديگر عملياتي شود اما اروپا با اين اقدام نيز مخالفت كرد. بنابراين به لحاظ سياسي در موضوع تعليق قطعنامه‌هاي شش‌گانه عليه ايران، اروپا به تعهد خود عمل كرد. نكته ديگر اينكه به روح و ماهيت برجام نيز پايبند بودند. از اين منظر كه اگر شركت، بانك يا سرمايه‌گذاري قصد ورود و همكاري با ايران را داشت هيچ توصيه و بيانيه از سوي دولت‌هاي اروپايي براي جلوگيري از اين اقدام وجود نداشت. ولي مشكل اينجاست كه در ايران نظام اقتصاد جهاني را به خوبي نشناختيم. نظام اقتصاد جهاني برپايه شركت‌هاي فراملي و بانك‌هاي خصوصي چند مليتي است و دولت نمي‌تواند به يك بانك يا شركت براي ارتباط با يك كشور اجبار كند. اما انتظاري كه ما داشتيم و داريم كه به حق هم هست، ايران به عنوان يك كشور خاورميانه‌اي با اقتصاد نيمه دولتي وارد برجام شده است بنابراين ما از دولت‌ها انتظار داشتيم كه منافع مادي و عملي آن متوجه ايران شود كه معناي عملي آن لغو تحريم‌ها ذيل قطعنامه‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل بود به علاوه اينكه بتوانيم مبادله آزاد تجاري با دنيا داشته باشيم كه اين فضا در عرصه عمل فراهم نشده است. اروپايي‌ها در پارادايم خود ايستاده‌اند و معتقدند كه ما بر سر موضع خود ايستاديم و افرادي مانند ترامپ را زير سوال برديم. از همين رو آنها با الگوي خود به ايران نگاه مي‌كنند و متوجه نگاه ما نيستند.

وقتي كه آقاي ظريف در توييتر به تمسخر عنوان مي‌كنند كه اروپايي‌ها طي 18 ماه به كدام يك از تعهدات خود پايبند بودند؟ با توجه به صحبت‌هاي شما، منظور آقاي ظريف چيست؟

منظور آقاي دكتر ظريف اين است، وعده‌هاي اروپايي‌ها بعد از خروج امريكا از برجام هيچ يك عملي نشده است. اين اعتراضي است كه دستگاه ديپلماسي ايران از ابتدا داشت. زيرا اگرچه اروپايي‌ها در چارچوب پارادايم خود عنوان مي‌كنند كه به برجام پايبند بودند اما ايران بيان مي‌كند كه اين موضوع هيچ سودي براي ايران به همراه نداشته است. اروپايي‌ها نيز وعده‌ داده بودند كه بخش‌هايي از منافع تجاري ايران در برجام را تامين كنند و از ايران خواستند كه صبر كند. اما پس از 18 ماه هيچ اتفاقي در عمل رخ نداد و هيچ يك از تعهداتي كه اروپايي‌ها به لحاظ عملي براي ايران منجر به گشايش مي‌شد رخ نداده است.

آيا اروپايي‌ها متعهد نبودند كه بخش اقتصادي برجام را براي ايران در نظر بگيرند و تنها به حمايت سياسي از برجام اكتفا نكنند؟

در برجام اشاره نشده كه كشورها شركت‌ها را مجبور به همكاري با ايران كنند. اما در برجام تاكيد شده كه ايران مي‌تواند وارد فضاي جديدي از تجارت بين‌المللي شود و فصل نويني از روابط با ايران نيز آغاز شود. در واقع كليات روابط سياسي و اقتصادي براي ايران در برجام گشوده مي‌شد. اما وارد مصاديق نمي‌شود. چرا كه پيش‌بيني نمي‌شد يكي از كشورهاي مقابل ايران از برجام خارج شود بلكه تمام پيش‌بيني‌ها بر اين مبنا بود كه اگر ايران از برجام خارج شود چه خواهد شد. به همين دليل مكانيسم ماشه و كميسيون حل اختلاف در برجام پيش‌بيني شد. زيرا نگراني اصلي آنها ايران بود و فكر نمي‌كردند روزي امريكا از اين توافق خارج شود.

آيا فكر نمي‌كنيد تحريم‌هاي اعمال شده كنوني به خصوص در بخش اقتصادي شرايط را براي ايران سخت‌‌گيرانه‌تر از دوره پيش از برجام كرده است؟

تحريم‌ها قابل مقايسه نيست. تحريم‌هاي شوراي امنيت جنبه جهاني داشت و تمام كشورهاي جهان موظف به اجراي آن بودند. ولي تحريم‌هاي كنوني يكجانبه از طرف امريكا است و اگر شركت يا كشوري آن را نقض كند مشمول مجازات از سوي امريكا مي‌شود. ولي در دنيا و جامعه بين‌المللي مجازات نمي‌شود.

قبلا اروپايي‌ها با ايران همكاري اقتصادي نمي‌كردند اكنون هم همين شرايط حاكم است. پس چه تفاوتي وجود دارد؟

تفاوت اينجاست كه در گذشته اگر كار نمي‌كردند به دليل تحريم‌هاي سازمان ملل بود ولي اكنون به دليل تحريم‌هاي امريكا است.

دراينجا چه تفاوتي براي ايران وجود دارد؟

هيچ تفاوتي براي ايران وجود ندارد. اما واقعيت آن است كه تحريم‌هاي امريكا هيچ‌گونه مشروعيت حقوقي ندارد. به‌طور مثال تحريم‌ محصولات ساخت سرزمين‌هاي اشغالي در اروپا جنبه عمومي پيدا كرده كه همه آن را قبول دارند، اما تحريم كنوني عليه ايران را تنها امريكا به زور مشغول اعمال آن است كه هيچ كس آن را قبول ندارد اما بسياري مجبور به اجراي آن هستند. براي يك ايراني هرچند به لحاظ عملي تفاوتي ايجاد نمي‌كند ولي اگر تحريم‌هاي سازمان ملل اجرايي‌ مي‌شد ديگر دنيا هيچ گونه همنوايي با سخنان حق ايران نداشت.

به نظر شما پس از گام چهارم ايران همه طرف‌ها به اين نتيجه مي‌رسند كه ديگر در برجام باقي نمانند يا اينكه ساير طرفين را مجبور مي‌كند كه پايبندي عملي‌تري نسبت به برجام داشته باشند؟

گام چهارم ايران يك نوع هشدار به جامعه بين‌المللي بود كه اگر طرف مقابل به تعهد و مسووليت خود پايبند نباشد، اجباري نيست كه طرف مقابل نيز به تعهد خود پايبند باشد.

به نظر شما تا زمان برداشته نشدن يا كاهش تحريم‌هاي امريكا، عملا مي‌توان گفت كه اروپايي‌ها از دايره برجام خارج شده‌اند؟

من اين اعتقاد را ندارم. حتي امريكايي‌ها اگرچه از برجام خارج شدند اما علاقه‌مند هستند كه كماكان برجام زنده بماند.چيزي كه دونالد ترامپ در صحنه مبارزاتي و انتخاباتي مي‌خواست اين بود كه امتيازاتي بيش از اوباما دريافت كند. نه اينكه برجام را نخواهد، بلكه قصد داشت عنوان كند كه من قراردادي را براي امريكا به دست آوردم كه براي كشور بهتر است. هنگامي كه برجام منعقد شد هيچ فايده‌اي براي امريكا نداشت. به قول اوباما سفره‌اي پس از برجام پهن شد كه اروپايي‌ها از آن برداشت كردند و هيچ دستاوردي براي امريكا نداشت و هنگامي كه پنجره تجارت با ايران گشوده شد صنايع نفت و گاز و خودروسازي اروپا به سمت ايران سرازير شد و امريكايي‌ها حق واردات هيچ چيزي به ايران نداشتند. من معتقدم كه در تجارت بين‌الملل بايد كاري كرد كه اگر يك طرف از معامله‌اي خارج شود زيان فراواني خواهد ديد. اين به آن معني نيست كه قراردادهاي تجاري را منعقد كنيم كه تنها سود طرف ثالث در آن در نظر گرفته شود. ما بايد وارد حوزه فناوري‌هايي مي‌شديم كه امريكايي‌ها در اختيار داشتند. ما بايد امكاناتي را از امريكا دريافت مي‌كرديم كه ساير كشورها در اختيار نداشتند. ولي اين اتفاق رخ نداد. به همين خاطر آنها قرارداد بهتر با ايران مي‌خواستند.

آيا به نظر شما اروپايي‌ها در حال نزديك‌تر كردن مواضع خود با امريكايي‌ها در برجام هستند يا خير؟

تصوير بسيار غلطي است كه بگوييم شكافي بين امريكا و اروپا وجود دارد. اروپا و امريكا نگاه‌شان به مسائل بين‌المللي بسيار به يكديگر نزديك است. اما در بحث برجام اين نگاه متفاوت مي‌شود، چرا كه نگاه ترامپ كاملا در اين زمينه با اروپايي‌ها متفاوت است. ترامپ مدعي است برجام فعاليت‌هاي هسته‌اي ايران را كنترل نمي‌كند، اما اروپايي‌ها اين سوال را مطرح كرده‌اند كه آيا اقدامات كنوني امريكا باعث كنترل برنامه هسته‌اي ايران شده يا اينكه باعث گسترش برنامه هسته‌اي ايران شده است؟ زيرا منطق غرب عدم اشاعه است، نتيجه آن مي‌شود كه ترامپ زير سوال مي‌رود و اروپا با امريكا دچار يك شكاف جدي مي‌شود.

اگر ايران بخواهد گام بعدي را بردارد و به سمت غني‌سازي 20درصد پيش برود اروپايي‌ها چه تصميمي را اتخاذ خواهند كرد؟

من معتقدم اقدامات ايران بيشتر در جهت دعوت كردن طرف‌هاي برجام به انجام تعهدات است. ايران اگر بخواهد گام ديگري بردارد كه به عنوان خروج از برجام تلقي شود بايد هنگامي اين اقدام را انجام دهد كه مورد نياز كشور باشد. بايد هر تصميمي با يك منطقي گرفته شود و زماني كه ديديم نياز به غني‌سازي 20 درصدي داريم اين كار را انجام دهيم.

آيا به نظر شما در گام چهارم ايران تلاش مي‌كند كه اروپايي‌ها را به سمت يك تصميم‌سازي سوق دهد تا فشار را روي امريكا بيشتر كند و تحريم‌ها را كاهش دهد؟

امريكايي‌ها تصميم‌شان بر دو چيز است. يكي اينكه ايران به پاي ميز مذاكره بيايد و در سوي ديگر رويكرد خود در سياست خارجي را تغيير دهد. سياست ايران هم بر مبناي اصول خود است كه تحت فشار بيگانگان دست به اقدامي نمي‌زند. واقعيت آن است كه امريكايي‌ها در يك دوره‌اي به همراه كارشناسان متعدد و يك استاد حقوق بين‌الملل كه رييس‌جمهور اين كشور بود طرحي را تحت عنوان جامعه ملل ارايه داد. كار اين نهاد كنترل جنگ و جلوگيري از يك جنگ جهاني ديگر بود. اتفاقي كه در آغاز قرن بيستم و پس از جنگ جهاني اول رخ داد. اما پس از آنكه امريكايي‌ها خارج شدند به‌خاطر عدم تلاش اروپا و اختلافات دروني جامعه ملل شكست خورد و از هم فروپاشيد. اكنون برجام شرايطي مشابه پيدا كرده است. اين توافق پس از سال‌ها تلاش و سنگ‌اندازي‌هاي متعدد به بار نشست. خروج امريكا از جامعه ملل تبديل به يكجانبه‌گرايي امريكا و پس رفتن اروپا در جامعه بين‌المللي شد. اكنون نيز خروج امريكا از برجام و عدم توجه اروپا به خواسته‌هاي ايران و جبران نكردن همه زيان‌هايي كه به ايران وارد شده، سبب ساز آن شده كه تنها دو گزينه پيش روي همه طرف‌هاي برجام باقي بماند. نخست اينكه اروپايي‌ها تمام زيان‌هاي ايران از برجام را در حد توان جبران و سعي كنند ايران را براي ماندن در برجام راضي كنند. اما گزينه ديگري كه وجود دارد اين است كه ايران گام‌هاي خود را تكميل كند و عملا برجام از بين برود. در آنجا دقيقا اتفاقي كه در زمينه جامعه ملل رخ داد دوباره تكرار مي‌شود و آن يعني تاييد يكجانبه‌گرايي امريكا كه در نظام بين‌الملل بازنده اصلي جامعه بين‌المللي است. از اين زاويه اروپايي‌ها بايد تلاش كنند كه برجام را به عنوان يك توافق چندجانبه حفظ كنند تا يكجانبه گرايي امريكا را مهار كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون