• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4509 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۲۲ آبان

توجه به انسان‌ها و حيوانات

سيد حسن اسلامي‌اردكاني

هنگامي كه از حقوق حيوانات و حمايت از آنها سخن مي‌گويم، برخي كسان بلافاصله مي‌گويند پس حقوق انسان‌ها چي؟ يا شما به قيمت ناديده گرفتن حقوق انسان‌ها، دم از حقوق حيوانات و حمايت از آنها مي‌زنيد. گاه اين اشكال در قالب كلي است و بيانگر آن است كه در جايي كه حقوق انسان‌ها ناديده گرفته مي‌شود، چه جاي سخن از حقوق حيوانات است. يا آنكه تا زماني كه پاي حقوق و اخلاق انساني در ميان است، نوبت به حيوانات نمي‌رسد.

گاه نيز در قالب بيان تناقض شخصي مدعيان توجه به حيواناتي مانند من است. در اينجا به اين شكل دوم مي‌پردازم؛ يكي از اشكالاتي كه معمولا به من مي‌شود، اين است تو كه به حيوانات توجه داري مثلا به فلان شخص بي‌اعتنايي كردي، ‌يا در حالي كه مراقب هستي مبادا عنكبوتي را لگد كني، فلان دانشجو را از درس انداختي.

يا تو كه نگران جان مگس‌ها هستي، كمي هم به فكر انسان‌ها باش! خلاصه آنكه اگر قرار بر اخلاقي زيستن باشد، جايگاه انسان‌ها در همه حال برتر از جايگاه حيوانات است. در واقع مفروض اين اشكال آن است كه انسان‌ها در همه حال و مطلقا بر حيوانات مقدم هستند، اما اين فرض خطاست.

به نظر مي‌رسد كه انسان به دليل داشتن خصلت اختيار و حق انتخاب خود، مي‌تواند از آن در راه درست يا نادرست استفاده كند. حال آنكه حيوانات تا اين حد اختيار ندارند و از اختيار خود آگاهانه براي آسيب زدن به ديگران استفاده نمي‌كنند.

به تعبير ديگر مي‌توان گفت همه موجودات زنده، شايسته احترام و توجه و مراقبت هستند. اما برخي از آنها بر اثر اقدام اختياري خود، اين شايستگي را از كف مي‌دهند. براي مثال، هر انساني حق حيات دارد. اما كسي كه زندگي خود را وقف كشتن ديگران مي‌كند، ممكن است اين حق حيات را از كف بدهد و در حالي كه صدها پرنده و چرنده زنده باشند و از مراقبت كامل برخوردار، اين يكي جانش را از دست بدهد.

پسر نوح نيز گرچه انسان بود و در منظومه ديني برتر از حيوانات، اما معنايش آن نيست كه رفتار محترمانه با او و مقدم شمردنش بر حيوانات يك حكم مطلق باشد. لذا در حالي كه خداوند به نوح فرمان مي‌دهد تا همه انواع حيوانات را زنده نگه دارد، مي‌گويد فرزندت را رها كن. حال تصور كنيد كه نوح به خداوند اعتراض كند: «يعني جان گورخر برتر از جان انسان است؟»

مساله آن است كه حيوانات چون دست به افعال اختياري خاصي كه آنها را فاقد شأنيت اخلاقي كند، نمي‌زنند و از اختيار خود سوءاستفاده نمي‌كنند، همواره از سطحي از احترام برخوردار هستند. اما انسان‌ها چنين نيستند و متناسب با اقدام‌شان ممكن است مشمول احترام شوند يا آن را از كف بدهند. لذا من ملزم هستم به همه موجودات پيرامون خودم توجه كنم و از رنجاندن و آسيب زدن به آنها بپرهيزم. اين توجه هم شامل دانشجويان من مي‌شود و هم پروانه‌ها.

حال اگر، براي مثال دانشجويي دست به تقلب زد و رفتارهايي خلاف منش دانشگاهي از خود نشان داد، ممكن است اين احترام و توجه را از كف بدهد. ولي در اين حال كسي نبايد بگويد شما كه به پروانه‌ها توجه داريد، آيا انسان كمتر از پروانه ارزش دارد؟ يا شما مراقب پروانه‌ها هستيد، اما به دانشجويان سخت مي‌گيريد و آنها را گاه مي‌رنجانيد، اين است معناي اخلاقي زيستن شما؟

سخن كوتاه، اين استدلال گرچه رايج است، معيوب است و آشكارا نوعي قياس مع‌الفارق، يا مقايسه نادرست به شمار مي‌رود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون