• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4512 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۶ آبان

نگاهي ژرف‌انديشي‌هاي علامه جعفري

حيات معقول

حسن بلخاري قهي

مرحوم علامه محمدتقي جعفري كه آثار متعدد و محققانه‌اش بخشي از هويت فلسفي و فكري ايران معاصر محسوب ‌شده و تاملات فلسفي عميقش در آثار به ‌جا مانده او از يك سو و نيز نامه‌نگاري‌هايش با برجسته‌ترين فلاسفه روزگار از جمله برتراند راسل، روژه گارودي، پروفسور عبدالسلام و پروفسور روزنتال از ديگر سو نشان از ذهني پوينده و خلاق دارد، «حيات معقول»(از اصطلاحاتي كه مرحوم علامه بسيار دوست مي‌داشت و در اكثر بيانات و نوشته‌هاي خود به كار مي‌برد) خود را بر بنياد موشكافي‌هاي بسيار عميق در متن نهج‌البلاغه سپس مثنوي شريف قرار داده بود. اين دو اثر شگرف يعني ترجمه و تفسير نهج‌البلاغه(در ۲۷ جلد) و تفسير و نقد و تحليل مثنوي(در ۱۵ جلد) نه ‌تنها بيان ظريفه‌اي است كه چگونه جلال‌الدين محمد بلخي(كه از بزرگ‌ترين حكما و عرفاي مسلمان است) با اميرالمومنين علي(ع) و كلمات گهربار و ماندگارش پيوند مي‌خورد بلكه خود دليلي است كه چرا مرحوم جعفري بر نهج‌البلاغه و مثنوي شرح طويل نگاشته‌اند. البته مولانا خود در بخشي از ابيات مثنوي پيوند شگفت فوق‌الذكر را شرح داده است(و ظاهرا مرحوم علامه جعفري اين ظريفه را به عين و كمال دريافته بود.)

آنگاه كه مولانا در ادامه ابيات مشهور:

اي علي كه جمله عقل و ديده‌اي

شمه‌اي واگو از آن‌چه ديده‌اي

مي‌آورد:

يا تو واگو آنچه عقلت يافته است

يا بگويم آنچه بر من تافته است

از تو بر من تافت چون داري نهان

مي‌فشاني نور چون مه بي‌زبان

كه اين دو بيت به صورت كامل نشان مي‌دهد، مرحوم علامه جعفري چرا در حيات معقول خود نهج‌البلاغه و مثنوي را كنار هم نشاند و بر هر دو شرح ژرف و عميق نوشت. اما براي من به عنوان دانشجوي زيبايي‌شناسي، كتاب زيبايي و هنر از ديدگاه اسلام مرحوم علامه حلاوت ديگري دارد. تصور ابتدايي من اين بود كه ايشان از منظري كلامي و در حد يك موعظه از هنر و زيبايي سخن گفته‌اند اما مطالعه عميق اين كتاب نشان داد حقيقتا جناب ايشان با عميق‌ترين مسائل زيبايي‌شناسي به‌ويژه مسائل فلسفي معاصر آشنايي كامل داشته است. به عنوان مثال يكي از مهم‌ترين رويكردهاي هنري و زيبايي‌شناختي در انديشه عرفاني و ديني، تطبيق معقول بر محسوس يا ارائه امر معقول در جمال محسوس است. مرحوم جعفري در فصلي با عنوان زيبايي از ديدگاه علمي و فلسفي مهم‌ترين سوال جهان زيبايي‌شناسي را كه در سطور نخستين اين كلام بدان اشاره كرديم در 3 نظريه مورد تحليل و بسطي موشكافانه قرار مي‌دهد. او اين 3 نظريه را چنين باز مي‌گويد:

نظريه يكم: زيبايي عبارت است از يك نمود عيني كه مورد پسند ذهن و خوشايند باشد و ذهن آدمي هيچ نقشي جز منعكس كردن آن ندارد.

نظريه دوم: زيبايي عبارت است از درك و دريافت ذهني از پديده‌هاي عيني كه اگر آدمي از چنين ذهني برخوردار نباشد، زيبايي هم وجود ندارد.

نظريه سوم: دو قطبي بودن زيبايي است كه زيبايي را پديده‌اي وابسته به دو قطب درون‌ذات و برون‌ذات مي‌داند(زيبايي و هنر از ديدگاه اسلام، ص 188.)

شرح كامل اين نظريه‌ها را بايد در همين فصل مذكور پي‌جويي كرد. فصلي كه هم ايمانوئل كانت را به عنوان مرجعي از مراجع زيبايي‌شناسي مورد ادراك و تامل قرار مي‌دهد هم مولانا را؛ و البته مي‌دانيم كه حيات معقولي را كه مرحوم علامه به دنبال آن بود در جان مثنوي و مراجع او يعني «قرآن» و روايات بيشتر قابل كشف و يافت بود تا نظريه‌پردازان مدرن. اما توجه به اين معنا كه در جهان نو، انديشه‌هاي سنت‌مدار حكمت‌محور را با تفسير نوين و با ادبياتي جديد ‌بايد طرح كرد تا در جهان پهناور اطلاعاتي امروز شنيده شوند، رويكردي است كه مرحوم جعفري بدان پي برده و عامل به آن بود. اين معنا را از مكاتبات او با نام‌آوران عرصه فكري قرن بيستم به ظرافت مي‌توان دريافت. البته مبناي سخن من بر بنياد آنچه از زيبايي‌شناسي مي‌دانم، نوع مواجهه ايشان با زيبايي و زيبايي‌شناسي است و نه اتكا به مكاتباتشان. به عبارتي مي‌بينم ايشان در ورود به بحث زيبايي تمامي جهد و سعي خود را به كار برده تا جديدترين ايده‌هاي زيبايي‌شناسي(كه غرب و تمدن غربي محمل و منزل ظهور آن بود) را در تحقيق و پژوهش خود مورد توجه قرار داده و صرفا از منظر نهج‌البلاغه و مثنوي و در ساحت و ساختاري كلامي، جهان سراسر ذوق و شهود و شيدايي(همچون زيبايي) را مورد بحث قرار ندهد. اين براي من يك حجت است تا وسعت نظر و منظر او در انديشه‌هاي فلسفي معاصر را به عنوان يكي از ويژگي‌هاي شخصيتي‌اش مورد قبول و تامل قرار داده و او را شخصيتي ندانم كه در مكاتباتش صرفا رويكردي ارشادي يا شهرت‌طلبانه داشته است! البته مي‌پذيرم كه انديشه‌ها بايد مورد نقد و بحث قرار گيرند اما قصد و فعل كساني را كه سعي مي‌كنند برخي مكاتبات ايشان را به عنوان محملي براي نگاه ارشادي و شهرت‌طلبانه آن مرحوم مورد سوءاستفاده و حمله به ايشان قرار دهند، نمي‌فهمم. شخصيت علمي مرحوم جعفري از تاملات عميق، مباحث دقيق و ژرف‌انديشي‌هاي وسيع او آشكار مي‌شود نه تلاش براي ارشاد و هدايت ديگران و نه از شدت و وسعت مكاتباتش.

رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون