برخيز و اول بكش (326)
فصل بيست و نهم
«تعداد بمب گذاران انتحاري بيشتر از جليقههاي انفجاري است»
نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف
نخستوزير شارون در كشوي ميزش كتابچهاي را گذاشته بود كه هر از گاهي با ديپلماتهايي كه ملاقات داشت آن را بيرون ميآورد. او اين كتابچه را از پليس اسراييل گرفته بود و حاوي عكسهاي رنگي اتوبوسي بود كه يك تروريست انتحاري خودش را در درون آن منفجر كرده بود. اجساد تكهپاره شده و گوشتهاي انسان در هر گوشه آن پراكنده شده بود. آتش لباسهاي قربانيان را سوزانده بود و پوست آنها همراه با دملهاي سبز و آبي بود. داو وايزگلاس، رييس نهاد نخستوزيري و معتمد شارون گفت: «زماني كه يكي از ديپلماتهاي مزاحم ميآمد تا يك بار ديگر درباره حذف اين يا آن تروريست با ما صحبت كند، آريك آن شخص را وادار ميكرد تا به آن نگاهي بيندازد. او آنها را ورق ميزد، عكسي پس از عكسي، به چشمان آنها كه از اين قساوتها مردمكهاي چشمشان گشاد ميشد نگاه ميكرد. او به آنها اجازه نميداد كه بدنشان يا سرشان را يكور كنند. زماني كه كار او پايان مييافت به آرامي از آنها ميپرسيد: «حالا به من بگوييد: آيا شما حاضريد چنين چيزي در كشورتان رخ دهد؟»
كاركنان وايزگلاس براي آنكه شارون مواد بيشتري داشته باشد تا به ديپلماتها نشان دهد، عكسهايي از يك آژانس خبري فلسطيني خريداري كرده بودند كه عربهايي را نشان ميداد كه به خاطر ظن همكاري با اسراييل اعدام شده بودند. برخي از آنها حقيقتا عوامل شين بت بودند و برخي صرفا قرباني بدخواهيها. تعدادي از اين اعداميها توسط محمد تبواه، صورت گرفته بود، رهبر يك گروه محلي كه به خاطر قساوتش به هيتلر معروف بود.
البته شارون بعد از هر حمله اسراييل وقايع را با كسي مطرح نميكرد. چون در هر صورت ديدگاهش در نهايت مورد استفاده زيادي قرار نميگرفت. مابقي دنيا به انتقاد از برنامه كشتن هدفمند ادامه ميدادند و به همان ترتيب هم توسعه خشمگينانه شارون از شهركهاي يهودينشين در قلمروهاي اشغالي هم ادامه مييافت. ديپلماتهايي از چندين كشور بحث ميكردند كه ميان اين دو سياست و خونريزي يهوديها در خيابانها ارتباطي وجود دارد. حتي ايالات متحده، سياست كشتن هدفمند را نامشروع تلقي كرده بود.
توضيح: استفاده از واژه تروريستهاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه