• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4522 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۷ آذر

تقابل تفكر و تفرج در موزه

سارا كريمان

اطلاق صفت تفكرانگيز همواره با نوعي نگاه ارزش‌گذارانه همراه است، تفكر‌انگيز صفت سلبي است كه موصوف را از حالت دون و مبتذل مبرا مي‌كند، وراي كاركرد مثبت يا منفي آن. موزه‌ها در بسياري از تعاريف و نگرش‌هاي نظري، ظرفيتي براي آموزش و انتقال مفاهيم تلقي مي‌شوند، گويي جلب پشتوانه علمي و آموزشي به نوعي به اين نهاد اعتبار بخشي مضاعف مي‌كند. فاصله گرفتن از اين منظور و كاركرد موزه با جنبه فرح‌بخشي و التذاذجويي آن رابطه معنا‌دار و مستقيم دارد (اثبات اين فرضيه در پژوهشي مجزا به زودي منتشر خواهد شد). همان‌طور كه شمار مخاطبان موزه نسبت به محتواي تخصصي و آموزشي آن رابطه عكس دارد؛ خواه ناخواه ذيل اين توصيف موزه در دو گونه كلي تخصصي و عمومي قرار مي‌گيرد. مراد از موزه عمومي ساختاري است كه در آن واحد مجموعه وسيعي از عناوين جذاب تاريخي- فرهنگي را در بر مي‌گيرد ولي به دليل كلي‌گويي و بيان موارد متعدد امكان تمركز روي موضوعات خاص را ندارد و انتقال مفاهيم به گونه‌اي سطحي و به شيوه همه فهم صورت مي‌گيرد، لذا عمدتا چنين موزه‌هايي با شيوه بيان هيجان‌انگيز و تفرج‌گونه مخاطب را جذب كرده كه غالبا در مبحث اقتصاد موزه تعاملي به نسبه موفق‌تر و شفاف‌تر دارد و فراواني موزه‌هاي عمومي در يك شهر از منظر جذب گردشگر امري قابل تامل به شمار مي‌آيد؛ موزه‌هاي عمومي با برخورداري از ويژگي‌هاي عامه‌پسند توانايي كسب شهرت كشوري و حتي جهاني دارند. گستره اطلاعاتي كه به مخاطب عرضه مي‌شود هم براي مخاطب عام و هم خاص جذاب است. در رويارويي با طيف گسترده مخاطب با زمينه‌هاي متفاوت فرهنگي و تعلق به گروه‌هاي مختلف اجتماعي، الزامي است كه شيوه‌هاي ارايه اطلاعات سطح‌بندي و سپس ارايه شوند، چراكه استفاده جابه‌جا از بسته‌هاي اطلاعات دسته‌بندي شده براي تمام گروه‌ها (خاص و عام) قطعا به پس‌زدگي مخاطب مي‌انجامد. در اينجا با اين چالش مواجه مي‌شويم كه طبق ماهيت آموزشي مقبول موزه‌ها و همچنين تلاش در جهت اقتصادي‌تر شدن موزه‌ها؛ چگونه مي‌توان موزه‌هاي تخصصي را مجذوب گروه‌هاي گسترده‌تر عام كرد. دريافت لايه‌هاي زير متني و مطالعات تحليلي دريچه‌اي ديگر به روي موزه‌هاي عمومي باز مي‌كند. به عنوان مثال صندلي مهد‌عليا در كاخ گلستان كه در نظر بازديد‌كننده عام تنها يك شيء از اشياي موجود است؛ مدخل پژوهشي ارزشمند با عنوان كتاب «تحولات تصويري هنر ايران» نوشته سيامك دل زنده مي‌شود. اين نوع برخورد آيكونولوژيك و سميولوژيك با اشيا و مفاهيم، موزه‌ها را از انحصار مخاطب عام يا خاص خارج مي‌كند.

از اين‌رو به هر اندازه كه موزه‌اي تفنني و تفرج‌آميز باشد باز هم مي‌تواند در بردارنده نگرش‌ها و مطالعات تعمق‌انگيز باشد. در اينجا با اين سوال اساسي مواجه مي‌شويم كه يك شيء موزه‌اي به عنوان مثال (صندلي مهد عليا) كه با توجه به موارد فوق در دسته موزه‌هاي عمومي قرار مي‌گيرد به لحاظ هنري، تاريخي و پژوهشي تا چه ميزان واجد اهميت است؟ و چگونه مي‌توان بازديد‌كننده‌اي را كه صرفا به خاطر شاخصه سلطنتي، شاهنشاهي بودن آن را مورد توجه قرار مي‌دهد درگير آموزش و تفكر كرد؟ درست در اين نقطه است كه تقابل تفكر و تفرج در موزه به اوج خود مي‌رسد. مولود پيوند تفكر و تفرج در موزه دستيابي به پايگاه آموزشي ملموس و قابل اعتنا در گستره وسيع‌تري از جامعه است كه مي‌تواند مهم‌ترين دستاورد يك موزه باشد.

*موزه‌دار و پژوهشگر هنر

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون