• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4537 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۵ آذر

برخيز و اول بكش (339) فصل سي‌ام «هدف حذف شد اما عمليات شكست خورد»

توفان اعتراض به عمليات اسراييل

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

عجيب و غريب‌تر آنكه، اين حمله محكوميت كم بين‌المللي را به دنبال داشت. اما در اسراييل توفاني از مخالفت‌ها برخاست. رسانه‌ها كه در كل بيانيه‌هايي را كه توسط سخنگوي ‌اي‌دي‌اف و شين‌بت صادر مي‌شد تكرار مي‌كردند، به‌شدت انتقادي شده بودند و نشت‌هاي اطلاعاتي ناشناس اتهامات متقابل را در ميان آنهايي كه در عمليات دخيل بودند، منتشر و بازنشر مي‌كردند. در اسراييل صداها بيشتر و بيشتر شنيده مي‌شد كه عقلانيت ترور به عنوان يك سلاح را زير سوال مي‌بردند. سپهبد دان هالوتص، ‌فرمانده نيروي هوايي كه به خاطر سفر خارج از كشور به ‌طور مستقيم در عمليات دخالت نداشت از رسانه‌ها خشمگين بود و از زيردستانش حمايت مي‌خواست. او با هاآرتص مصاحبه‌اي كرد كه در آن تند و تيز انتقادات را محكوم كرده و گفته بود كه برخي از منتقدان را بايد به خاطر آسيب زدن به امنيت دولت تحت پيگرد قانوني قرار داد. هالوتص تاكيد كرده بود كه او كاملا پشت خلبان‌هايش ايستاده بود و به ‌طور كامل حذف شحاده را قبول مي‌كند، ‌هر چند كه او «تاسف عميقش را به خاطر جان باختن افرادي كه دخيل نبودند» بيان كرده بود. او تعريف كرده بود كه مدت كوتاهي بعد از عمليات با افراد نيروي هوايي كه در بمباران دخيل بودند ديدار كرده بود. او به آنها گفته بود، «بچه‌ها شما مي‌توانيد شب را به راحتي بخوابيد. شما دقيقا كاري را انجام داده‌ايد كه به شما دستور داده شده بود. شما يك ميلي‌متر به چپ يا راست انحراف نداشته‌ايد. همه آنهايي را كه با عمليات مشكل دارند بر عهده من بگذاريد...» هالوتص كه پيش از اين خلبان بود، ‌اضافه كرده بود، «اگر شما مي‌خواهيد بدانيد كه من زماني كه يك بمب را رها مي‌كنم چه احساسي دارم، به شما خواهم گفت‌: من اندكي لرزش كوچك در بال‌هاي هواپيما احساس مي‌كنم كه ناشي از رها كردن بمب است؛ بعد از يك ثانيه اين لرزش از بين مي‌رود و همه ‌چيز تمام مي‌شود. اين چيزي است كه من احساس مي‌كنم.» مصاحبه و به ويژه جمله «يك لرزش كوچك در بال» كه از آن زمان يك بيان كوتاهي در اسراييل به خاطر بي‌تفاوتي به جان بي‌گناهان شده است، ‌فقط باعث شعله‌ور شدن احساسات مردم شد. حتي خلبان‌هاي ديگر هم وحشت زده شده بودند. خلباني كه بمب را انداخته بود در ابتدا نگران اين نبود كه روي چه كسي مي‌اندازد – او گفته «خيلي عالي است» او اين را به فرمانده‌اش كه به او گفته بود، هدف شحاده است گفته بود- اما به هر حال پرتاب خوبي بود. او گفت‌: «اما چند روز بعد از آن سه تا از بچه‌ها به جوخه آمدند؛ سه نيروي ذخيره. آنها گفتند: «چكار كردي؟ رفتيد، كشتيد، قتل كرديد.»

توضيح: استفاده از واژه تروريست‌هاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است
نه اعتقاد مترجم و روزنامه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون