• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4557 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۱۸ دي

قربانيان خاموش

سارا برومند

«من به آپولون، پزشك آسكليپوس، هيژيا و پاناكيا سوگند ياد مي‌كنم و تمام خدايان و الهه‌ها را گواه مي‌گيرم كه در حدود قدرت و بر حسب قضاوت خود مفاد اين سوگندنامه و تعهد كتبي را اجرا كنم. به خواهش اشخاص به هيچ‌كس داروي كشنده نخواهم داد و مبتكر تلقين چنين فكري نخواهم بود. در هر خانه‌اي كه بايد داخل شوم براي مفيد بودن به حال بيماران وارد خواهم شد و از هر كار زشت ارادي و آلوده‌كننده به خصوص اعمال ناهنجار، با زنان و مردان، خواه آزاد و خواه برده باشند، اجتناب خواهم كرد. ولي اگر آن را نقض كنم و به سوگند عمل نكنم از ثمرات زندگي و حرفه خود بهره نبرم و هميشه بين مردمان سرافكنده و شرمسار باشم.» اينها بخش كوچكي از سوگندنامه بقراط است كه دانش‌آموختگان رشته پزشكي به آن سوگند ياد مي‌كنند. اما آيا اين سوگندنامه نيز مانند ديگر اخلاقيات حاكم بر جامعه، زير سايه عدم صلاحيت علمي و منفعت‌طلبي برخي پزشكان رنگ نباخته است؟

روزگاري جامعه پزشكي با تكيه بر همين اخلاقيات حاكم بر خرد جمعي، مورد اعتمادترين فرد در جامعه بودند و حتي در اندروني‌ها آمد و شد داشتند.

تاسف‌بار است كه در سال‌هاي اخير صفحات اجتماعي و سلامت رسانه‌ها مملو از گزارش‌هاي خطاي پزشكي، منفعت‌طلبي مالي و بي‌اخلاقي تعدادي از جامعه پزشكان است. تشخيص بيماري مهم‌ترين فاكتوري است كه در پزشكي نقش دارد و پزشكان را به لحاظ علمي از يكديگر متمايز مي‌كند و برخي را بر برج عاج تخصص خود مي‌نشاند. اما اين پزشكان تنها مي‌توانند تعداد اندكي از بيماران را مورد بررسي قرار دهند و بقيه بيماران با تكيه بر ديگر شاخص‌ها، پزشكي را بر مي‌گزينند.

فلوشيپ دوره تخصص تكميلي است كه تشخيص پزشك متخصص را در يك حيطه خاص افزايش مي‌دهد و شاخص گزينش مهمي در ميان بيماران است.

اما گويا امروز روز فلوشيپ تبديل به يك مارك شده است كه به صورت فراگير در رزومه هر پزشكي از تابلو تا مهر او خودنمايي مي‌كند و گويا وزارت بهداشت و معاونت‌هاي درمان مسوول توان ارزيابي اين جعل هويت را ندارند و در نبود نظارت نهادها پزشكان براي خود تخصص جعلي مي‌سازند و بيماران را در نبود صلاحيت علمي مرتبط دچار عوارض جبران‌ناپذير مي‌كنند. نگارنده قرباني همين جعل سند و هويت است و طي ٣ سال گذشته بدون هيچ علايمي با سايه بيماري‌اي صعب‌العلاج شب را به صبح رسانده و منتظر رسيدن سايه شوم حمله‌اي بي‌خبر بوده است. سوزن سوزن شدن دست راست علامتي بود كه من را به مطب پزشك مغز و اعصابي كشاند كه سال‌ها مي‌شناختم، اما زمان مراجعه پزشك مذكور جاي خود را به پزشك ديگري داده بود كه در رزومه‌اش فلوشيپ ‌ام‌اس از اروپا و بورد تخصصي مغز و اعصاب از امريكا قيد شده بود و همين سبب اطمينان و تكيه بر تشخيص او شد. با علايم بسيار ساده حسي و تنها با تكيه بر گزارش MRI مارك بيماري سي‌اي‌اس بر پيشاني‌ام نشست و دكتر مثلا فلوشيپ ‌ام‌اس از اروپا هشدار داد كه حمله دوم به معناي‌ ام‌اس است. هر علامت ساده‌اي براي من طي سه سال زنگ خطري بود كه حمله ‌ام اس را تداعي مي‌كرد اما همه MRI‌ها طي اين سه سال نرمال بود و وجود هر بيماري را رد مي‌كرد.

ماه گذشته با سوزن سوزن شدن ساده‌اي در كتف مواجه شدم و به [...] همان فلوشيپ ام اس و درس‌خوانده اروپا و امريكا! مراجعه كردم و اين بار با لحن تمسخرآميزي در حالي كه پيشنهاد غيراخلاقي‌اش را مطرح مي‌كرد برايم تشخيص «ام‌اس تپل» داد و گفت كه اگر سريع مورد درمان قرار نگيرم حمله شديدتر و علايم جبران‌ناپذيري بر جاي خواهد گذاشت. تشخيص بيماري‌ ام اس از يك سو با جمله اوليه كه قول نمي‌دهم فلج نشوي از سوي پزشك، پيشنهاد شرم‌آور و وقيحانه از سوي ديگر و اجبار به تسريع در درمان از سوي چنين پزشك بي‌اخلاقي همگي توان روحي من را درهم شكست. طي پنج روز دوز بالاي كورتون در بيمارستان دريافت كردم و تلقين پزشك بي‌اخلاق در كنار عوارض كورتون و اضطراب‌ها كه براي چنين بيماري‌اي سم بود علايم حمله ‌ام‌اس را برايم تشديد مي‌كرد.

روزهاي سياهي بر من گذشت و دكتر مذكور آمپول ربيف را برايم تجويز كرد. از شر سايه سياه حمله تلقيني كه رها شدم به پزشك حاذق و مورد اعتمادي مراجعه كردم.

علايم باليني، MRI‌هاي گذشته و تكرار MRI در يك مركز مورد اعتماد انجمن ‌ام‌اس تمام تشخيص‌هاي گذشته را رد كرد و بيماري التهابي ساده‌اي را تشخيص داد كه داروي ساده‌اي مانع تكرار آن مي‌شد.

عدم صلاحيت علمي و قيد فلوشيپ دروغين بر مهر و تابلو، منفعت‌طلبي مالي و بي‌اخلاقي [...] كه براي كانديداتوري مجلس يازدهم نيز ثبت‌نام كرده بود، بي‌شك بيماران بسياري را قرباني كرده است.

در تحقيقي كه محققان دانشگاه كاليفرنيا و دانشگاه ورمونت در امريكا انجام دادند ۲۴۱ نفر از بيماراني كه بيماري آنها «ام‌اس» تشخيص داده شده بود، مورد بررسي قرار گرفتند.

آنها متوجه شدند كه بسياري از بيماران
(از هر ۵ بيمار ۱ نفر) به اشتباه مبتلا به «ام‌اس» تشخيص داده شده بودند و حداقل ۴ سال با داروهاي اين بيماري تحت درمان بودند. ۷۲ درصد از افرادي كه به اشتباه بيماري‌شان «ام‌اس» تشخيص داده شده بود، تحت داروهاي درمان اين بيماري بودند و وضعيت ۴۸ درصد آنها بدتر شده بود و به بيماري PML هم مبتلا شده بودند.

بنابراين توجه مي‌كنيد كه تشخيصي نادرست تا چه حد مي‌تواند سلامت فرد را به خطر بيندازد و عدم مطالبه‌گري بيماران قرباني هر روز قربانيان بيشتري مي‌گيرد. [...] پزشكي است كه براي بسياري تشخيص نادرست داده و در ميان متخصصان ‌ام‌اس شهره است كه بارها تشخيص نادرست ‌ام‌اس داده است و با عدم پيگيري بيماران مشابه هر روز افراد بسياري را با تجويز داروي ربيف در معرض خطر قرار مي‌دهد و اين شبهه را ايجاد مي‌كند كه شايد از فروش اين دارو نيز سهمي مي‌برد. متخصصان ‌ام‌اس درباره تشخيص بيماري ‌ام‌اس مي‌گويند كه معاينات باليني توسط متخصصين مغز و اعصاب بايد انجام شود MRI نقش كمك‌كننده براي تاييد يا رد اين تشخيص دارد؛ ‌به‌طوري‌كه اگر قرار باشد تنها بر اساس يافته‌هاي MRI بخواهيم MS را تشخيص بدهيم (بدون توجه به علايم باليني بيماران) MRI تنها در 11درصد موارد قادر به تشخيص اين بيماري است و در واقع در 90درصد موارد MRI قادر به تشخيص نيست.

اطلاع از تقليدكنندگان MS در MRI به متخصصين راديولوژي و نورولوژي اين امكان را مي‌دهد كه از درمان غيرضروري و گذاشتن مارك بيماري MS كه باعث نگراني بيمار و خانواده او مي‌شود جلوگيري كنند؛ لذا استفاده توامان از يافته‌هاي MRI همراه با يافته‌هاي باليني بيماران، تنها روش رسيدن به تشخيص درست و دقيق ام اس است.

در چنين شرايطي [...] كه مدعي فلوشيپ ‌ام‌اس از اروپاست قادر به خواندن كليشه‌ ام‌‌آر آي نيست و بر اساس گزارش اغلب اپراتورهاي مراكز راديولوژي، تشخيص بيماري ‌ام‌اس مي‌دهد. همين عدم وجود افراد متخصص در راديولوژي‌ها و نوشتن گزارش‌ها توسط افراد غيرمتخصص آفت ديگري است كه انگار هيچ نهادي بر آنها نظارت ندارد و در تشخيص نادرست بيماري توسط پزشكان بي‌سواد موثر است. نگارنده هرچند تخلفات پزشك مذكور را از طريق مراجع ذي‌صلاح پيگيري خواهد كرد اما به عنوان فردي رسانه‌اي لازم ديدم تا با رسانه‌اي كردن چنين روندي كه عدم صلاحيت پزشكي، كم‌كاري نهادهاي نظارتي و بي‌اخلاقي تنها بخش كوچكي از آن است آگاهي در جامعه ايجاد كنم و از وزير محترم بهداشت بپرسم كه اگر افراد مطالبه‌گر نباشند اين نهاد و معاونت درمان آن چه نقشي در روند چنين خطاها و بي‌قانوني‌هايي دارند و مردم تا كجا بايد هزينه مادي و معنوي آن را بپردازند. اگر فراموش كنيم كه اين عدم مسووليت‌پذيري هر روز تا چه حد باعث شكاف ميان پزشكان و مردم مي‌شود و بي‌اعتمادي به بخش سلامت تا چه حد مي‌تواند صدمات روحي و رواني به همراه داشته باشد.

وزير بهداشت چندي پيش وضعيت رواني جامعه را در وضعيت خطر اعلام كرد، حال سوال اين است كه سهم جامعه پزشكي در اين وضعيت چقدر است؟!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون