• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4571 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۵ بهمن

همي خواند آن كس كه دارد خرد- شماره 26

شجاعت و درايت منوچهر در تغيير تصميم

عليرضا قراباغي| زماني كه منوچهر شاه از دلدادگي زال به رودابه آگاه مي‌شود با آينده‌نگري مي‌كوشد از پيوند آنان پيشگيري كند. زيرا از يك سو مي‌داند كه فرزند پهلوان آنان از سوي مادر نژادي ديگر خواهد داشت كه به ضحاك مي‌رسد و از سوي ديگر احتمال مي‌دهد كه آن فرزند به دين مادر بت‌پرست يا برهمن خود درآيد و در همراهي با مهراب، تاج و تخت ايران را به دست آورد:

چو از دختِ مهراب و از پورِ سام

برآيد يكي تيغِ تيز از نيام

به يك سو، نه از گوهر ما بُود

چو ترياك با زهر همتا بُود

وگر تاب گيرد سوي مادرش

ز گفتِ بد آگنده گردد سرش

كند شهر ايران پر آشوب و رنج

بدو بازگردد مگر تاج و گنج!

بر همين پايه، پيش از آنكه سام براي اين پيوند از منوچهر اجازه بگيرد، خودش او را فرا مي‌خواند و گفت‌وگو را به سويي مي‌برد كه سام درباره مبارزه‌ با ديو و پهلواني از نسل ضحاك خودستايي كند. در گرماگرم تعريف‌ها، منوچهر همزمان با آفرين گفتن و ستودن دلاوري‌هاي او ناگهان ماموريت تازه‌اي به او مي‌دهد:

به هندوستان آتش اندر فروز

همه كاخِ مهراب و كابل بسوز

نبايد كه او يابد از تو رها

كه او ماند از تخمه اژدها

هر آن كس كه پيوسته او بُوند

بزرگان كه دربسته او بُوند

سر از تن جدا كن؛ زمين را بشوي

ز پيوندِ ضحاك و خويشانِ اوي

سام كه آمده بود از منوچهر براي پيوند زال با دختر شاه كابل اجازه بگيرد، اكنون مي‌بيند نپذيرفتن جنگ با كسي كه از تخم اژدها يا نسل ضحاك است با آنچه تا چند لحظه‌ پيش از آن درباره مبارزه با پهلوان ديگري از همان نسل مي‌گفته، همخواني ندارد و شايد اين سرپيچي را به پاي ترسيدن او بگذارند. پس با فرمان جنگ به سوي كابل به راه مي‌افتد. ولي زال خردمند با منطق و بردباري، او را از اين جنگ بازمي‌دارد و سرانجام سام نيز با فرزند خود همداستان مي‌شود و در نامه‌اي به منوچهر، دلاوري‌هاي خود و تلاش‌هايي كه براي دفاع از ايران كرده، يادآور مي‌شود و مي‌گويد كه فرزندش به رودابه دل سپرده است و شما با خردمندي در اين باره نظر بدهيد. زال نامه را نزد منوچهر مي‌برد و در نخستين برخورد، پاسخ نيكويي دريافت مي‌كند:

اگرچه مرا هست دل ز اين دژم

برآنم كه ننديشم از بيش و كم

بسازم؛ برآرم همه كام تو،

گر اين است فرجام و آرامِ تو

تو يك چند ايدر به شادي بپاي

كه تا من به كارت زنم، نيك، راي

منوچهر كه هم پرواي سام را دارد و حرمت او را نگاه مي‌دارد و هم توانايي‌هاي زال را مي‌استايد، پاسخ نهايي را به زال داده است. او مي‌داند كه تغيير تصميم اعلام شده‌ درباره جنگ با كابل به پذيرش صلح و از آن بالاتر، رضايت دادن به پيوند با كابليان كاري بس دشوار است و بي‌گمان با مخالفت همگان روبه‌رو خواهد شد. ولي مي‌گويد كه نگران بيش و كم نخواهم بود، اين مخالفت‌ها را مديريت خواهم كرد و همه كام و آرزوي تو را بر مي‌آورم و شرايط آرامش بخش و دلخواه تو را خواهم ساخت. پس شاد باش و نگراني به خود راه مده. ولي براي آنكه زمينه‌هاي لازم را فراهم كنم بايد در اين كار، خرد را به نيكي به كار بندم. پس ضروري است چند روزي بردبار باشي و در اينجا بماني.

فرداي آن روز منوچهر ستاره‌شناسان را فرا مي‌خواند و آنان 3 روز ستارگان را رصد مي‌كنند و به همان نتيجه دلخواه منوچهر مي‌رسند. در شاهنامه گرچه بارها از پژوهش ستارگان و پيش‌بيني سرنوشت با به‌ كارگيري زيج و اسطرلاب سخن مي‌رود ولي اگر ژرفاي بيت‌هاي فردوسي خردگرا را بكاويم، آشكار مي‌شود كه او خود چنين باوري ندارد و راز و رمز ستارگان را پايه تصميم‌گيري نمي‌داند. براي نمونه در همان نامه سام به منوچهر در هيچ كجا سام نمي‌گويد كه پيش‌تر نظر ستاره‌شناسان را پرسيده است و آنها گفته‌اند:

تو را مژده از دختِ مهراب و زال!

كه گردند هر دو دو فرّخْ همال

از اين دو، هنرمند پيلي ژيان

بيايد، ببندد به مردي، ميان

بدو، باشد ايرانيان را اميد

از او، پهلوان را خُرام و نُويد

اين نشان مي‌دهد كه نظر ستاره‌شناسان حجت به شمار نمي‌آيد. منوچهر نيز به نظر آنان براي تصميم‌گيري نياز ندارد بلكه از آن براي آماده‌سازي افكار عمومي و اقناع جامعه بهره مي‌گيرد. منوچهر آنچنان از خردمندي و پهلواني زال آگاه است كه پس از آمدن او از آشيان سيمرغ به ميان آدميان گفته است:

كه فرّ كيان دارد و چنگ شير

دلِ هوشمندان و آهنگِ شير

خود منوچهر پيشنهاد كرده است كه همه دانش‌ها را به زال بياموزند و در همان زمان او را به جهان پهلواني برگزيده و منشور چندين سرزمين را به نامش نوشته است. پس اكنون نيز آزمودن شايستگي‌ مطرح نيست. او مي‌خواهد توانايي زال را به ديگران نشان دهد تا زمينه پذيرش همگاني براي تغيير تصميم از جنگ به صلح فراهم گردد. پس در گام دوم موبدان را فرامي‌خواند تا هر پرسشي دارند از او بپرسند. فردوسي با نشان دادن اينكه موبدان تك تك زال را به چالش مي‌كشند، نشان مي‌دهد كه زال يك تنه همه آنان را حريف است. در زورآزمايي نيز همه پهلوانان به برتري زال اعتراف مي‌كنند. پس از انجام اين سه كار، منوچهر در نامه به سام، حكم جنگ را باطل مي‌كند و پيوند زال و رودابه را گرامي مي‌دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون