• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4578 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۱۵ بهمن

نگاهي به فيلم «شناي پروانه»

انتقام تلخ

سحر عصرآزاد

 

 

«شناي پروانه» اولين فيلم سينمايي محمد كارت پس از ساخت فيلم‌هاي مستند و كوتاه تحسين‌شده در جشنواره‌هاي مختلف است.

فيلم از مرحله انتخاب نام، واجد بداعت و بازي با ذهن مخاطب و پيشداوري‌هايش است اما به جهت انتخاب سوژه و قصه پرالتهابي كه دنبال مي‌كند فاقد نوآوري است. فيلم مي‌تواند به جهت قصه، فرم روايت و... يادآور فيلم‌هاي مهمي همچون «متري شيش و نيم» و «مغزهاي كوچك زنگ‌زده» باشد، اما فراتر از آن وامدار مستند مهم و موفقي به نام «خونمردگي» است.

مستندي تاثيرگذار درباره اشرار شهر شيراز كه محمد كارت با جسارت به دل آنها زده و حتي به جهت فرم كارگرداني و اجرا و سكانس‌هايي كه از جنوب شهر، مناسبات مردمان و خلافكارها و... به تصوير مي‌كشد، يادآور همان فيلم است.

فيلمساز با انتخاب تم انتقام شخصي كه خوانشي از قتل ناموسي را نيز به همراه دارد، سراغ الگويي كلاسيك و آشنا از قهرماني رفته كه اين‌بار به درخواست پدرش براي حفظ آبرو و غيرت خانوادگي در مسير سهمناك پيدا كردن مقصر يك بي‌آبرويي برمي‌آيد و منزلگاه‌هايي را در عرض قصه طي مي‌كند تا به هدف نزديك شود.

اما نكته اينجاست كه جذابيت اين جست‌وجو براي فيلمساز كه نوعي كنكاش در لايه‌هاي زيرين و تيره و تار جامعه است، آنچنان حاكميت پيدا كرده كه زمانبندي در يك فيلم سينمايي را از دست داده و در هزارتويي منجلاب مانند همچون قهرمانش حجت پريشان و سرگردان مانده است. به همين دليل است كه به سختي بعد از دو ساعت توانسته تور قصه را جمع كند اما اين هوشمندي را داشته كه با طراحي يك فينال انساني و واقعگرا؛ نه نمايشي كه به هيچ نهاد و سازمان و اصول اخلاقي و انساني باج ندهد و با نگاهي مدرن بر تصميم نهايي حجت مُهر پايان بزند.

فيلم به فراخور قصه طولاني و فرمي كه براي رسيدن به گره‌گشايي نهايي دارد، از حضور كاراكترها و قصه فرعي‌هاي متعدد بهره مي‌برد و به همين واسطه شاهد نقش‌آفريني بازيگران مختلفي در نقش‌هايي چالش‌برانگيز هستيم.

از علي شادمان و پانته‌آ بهرام كه در كنار جواد عزتي و امير آقايي تحسين‌برانگيز هستند تا بازيگران نقش پدر و مادر و داماد خانواده و حتي حضور تك‌سكانسي عليرضا داوودنژاد و به خصوص لادن ژازه وند (مادر «مغزهاي كوچك زنگ‌زده») كه تماشايش بر پرده سينما حس خوشايندي به همراه دارد.

تركيب اين بازيگران نام‌آشنا و ناآشنا در كنار هم به يكدستي رسيده كه مهم‌ترين دستاورد آن شكل گرفتن اتمسفر يك خانواده، يك محله، يك قشر و يك طبقه شناسنامه‌دار در فيلم است كه مي‌تواند در ذهن مخاطب ثبت شود و گاه و بيگاه به آن رجعت كند.

«شناي پروانه» مي‌توانست با طمانينه بيشتر بر قصه حجت و خانواده‌اش و كاست از حشو و زوايد و به خصوص كاستن از صحنه‌هاي احساسات‌برانگيزي همچون سرزدن حجت به پاركينگ ماشين‌ها و كندن روكش‌هاي خون‌آلود ماشين، صحنه‌هاي رقت‌برانگيزي همچون سر زدن به كمپ معتادان، صحنه‌هاي خشني همچون اعتراف گرفتن از خبرچين‌هاي محل و حتي شادي مردم محل از دستگيري شرور محله، با مانور دادن بيشتر بر المان‌هاي درام همچون گيره سر پروانه و درخواست پدر از حجت، روند طولاني اين جست‌وجو را پوياتر و موجزتر و دراماتيك‌تر به تصوير بكشد تا مخاطب براي رسيدن به پايان لحظه‌شماري نكند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون