• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4578 -
  • ۱۳۹۸ سه شنبه ۱۵ بهمن

ادامه از صفحه اول

وزير نيك محضر

او را به بزرگاني چون بزرگمهر حكيم مرتبط كرده بود. او آخرين بازمانده از طايفه وزراي نيك‌محضر بود كه در ادوار مختلف براي اين سرزمين دل مي‌سوزاندند، در تلطيف فضاي سياسي و اجتماعي مي‌كوشيدند و همواره بين مردم و «قدرت» نقش ميانجي‌گري، بهتر بگويم نقش مترجمي ايفا مي‌كردند. به تعبير مولانا «صاحب سري حكيمي صد زبان/‌گر بدي آنجا بدادي صلح‌شان.» باور كنيد چيزي كه امروز كم داريم حضور همين وزراي نيك‌محضر است در بدنه قدرت كه حرف مردم را براي بالادستي‌ها ترجمه كنند و حرف قدرتمندان را براي مردم قابل پذيرش كنند. علاوه بر اينها دكتر حبيبي خصوصيت ديگري داشت كه باعث مي‌شد از هم‌رده‌هايش بالاتر بايستد و براي جامعه ايراني مفيدتر و ارزشمندتر باشد. حبيبي و بني‌صدر و قطب‌زاده را در ابتداي انقلاب گروهي مي‌دانستند كه با هم قرابت دارند و فكري و عقيدتي نزديك به همند و سوداهاي مشترك در سر دارند. اما خيلي زود معلوم شد كه اين سه نفر ربط چنداني به هم ندارند و اگر چه دست تقدير در يك گروه‌شان قرار داده اما هر كدام بيش از آنچه به چشم مي‌آيد از ديگري متفاوت است. بني‌صدر بيش از هرچيزي گرفتار كيش شخصيت بود. حتي در مصاحبه‌هاي ساده و معمولي هم نمي‌توانست خودشيفتگي‌اش را پنهان كند. قطب‌زاده، هم سطحي بود و هم بيش از حد عملياتي. بيشتر دنبال دعوا مي‌گشت و خودنمايي. در اين ميان اما حبيبي آرامشي داشت كه متاسفانه انقلابي‌هاي دوآتشه در آن ايام قادر به دركش نبودند، قيمتش را هم نمي‌دانستند. آرامش حبيبي نشانه تقواي او بود كه در برهه‌هاي حساس هر حرفي را نزند، هر كاري را نكند، هرجايي نرود و... از من بپرسيد مي‌گويم همين تقوا بود كه عامل رستگاري او شد و او را از افتادن به ورطه خودبنيادي نجات داد. مهم‌ترين قدرت تقوا، بازدارندگي اوست و حبيبي از اين حيث در زمره قدرتمندان روزگار بود. اين را شايد من در ايام جواني كه طبعم تند بود و مزاجم آتشين نمي‌فهميدم و حمل بر سازشكاري حبيبي مي‌كردم. اعتراف مي‌كنم كه تصورم از او اين بود كه توصيه عرفي را نصب‌العين خويش قرار داده با نيك و بد چنان خو ‌كند كه «مسلمانش به زمزم شويد و هندو بسوزاند». اما امروز كه خودم پا در سراشيبي عمر گذاشته‌ام مي‌فهمم كه او به قدرت و قوت تقوا بوده كه مي‌توانسته سكوت كند، از حقش بگذرد، و در شدائد و مصايب صبر پيشه كند.

حالا كه مجالش دست داده، بگذاريد دو ويژگي ديگر از دكتر حبيبي را - ويژگي‌هايي كه به عقل ناقصم مهم و سرنوشت‌ساز مي‌رسد- باز بگويم. يكي تعلق او به خانواده و ديگري آزادمنشي. اين خيلي مهم است كه شما در چه خانواده‌اي بار بياييد و چطور و تحت تربيت چه پدر و مادري بالنده شويد. خانواده آنقدر مهم است كه من مي‌توانم حكم كنم «اگر كسي به پدرش علاقه نداشته باشد محال است بتواند وطنش را دوست داشته باشد.» حب وطن مهري است كه از رابطه عاطفي پدري - فرزندي سرريز مي‌شود. حبيبي متعلق به خانواده مسلمان و پاك‌آييني بود كه انسان‌دوستي، پاكدامني، مدارا و مهرباني را به بهترين وجه به فرزند خود آموخته بودند. او اين چيزها را نه در فرانسه و نه در سنين بالا و نه حتي در جبهه ملي سوم، كه در كودكي و در محله قديمي تهران و در زير سايه پرمهر پدر و مادرش آموخته بود. ويژگي ديگر حبيبي كه با ذكرش سخنم را پايان مي‌دهم آزادگي او بود. او حقيقتا مصداق اين عبارت خواجه بود كه «ز هر چه رنگ تعلق پذيرد آزاد است». خودش در ابتداي انقلاب در مصاحبه‌اي مي‌گويد كه به دخترش «مالكيت» را ياد نداده تا مبادا حس مالكيت باعث شود فرزندش آزاده بار نيايد و آزادمنشانه در جهان حاضر نشود. اين كار سخت است. مخصوصا در اين دنياي عجيب و غريب با مناسبات پيچيده‌ نمي‌شود به كلي چشم از مالكيت پوشيد. حبيبي هم بنا بر تجربه اعتراف مي‌كند كه بعدها در يك حدي سعي مي‌كند به بچه بفهماند كه يك چيزهايي را مي‌شود، چيزهايي را هم نمي‌شود تصاحب كرد. مع‌الوصف از دغدغه‌هاي ذهني حبيبي مي‌فهميم كه او به معني حقيقي كلمه آزاده است و قدر آزادگي را مي‌داند. اينها را كه گفتم، شايد حالا بهتر منظورم را ملتفت شويد و جاي خالي حبيبي را عميق‌تر درك كنيد. به خصوص حالا كه در روزگار ناسازگار ما سياست مثل خيلي چيزهاي ديگر زير دست و پاي عوام افتاده و تبديل به كالاي ارزاني شده كه همه به راحتي، گاهي در كمال بي‌آزرمي درباره‌اش حرف مي‌زنند و هر آنكه جز خود را قضاوت مي‌كنند و آسوده از هفت دولت براي اين و آن حكم صادر مي‌كنند و... جاي خالي حبيبي بيشتر حس مي‌شود. اتفاقا حالا كه سياست كوچه و بازاري شده بهتر مي‌شود براي نبودن حبيبي دريغ گفت و حسرت خورد. خدايش بيامرزد.

 

روابط اسراييل و روسيه

موضع روسيه در قبال طرح ترامپ براي حل مساله فلسطين آشكارا موضع بينابيني اين كشور را نشان مي‌دهد. در واقع نگراني اصلي روسيه حفظ روابط با اسراييل و همزمان حفظ روابط با كشورهاي پادشاهي عرب است. روسيه در اين ارتباط احتمالا در صورت مشاهده سياست كشورهاي عربي تبديل به يكي از حاميان طرح ترامپ خواهد شد. اين مساله البته بستگي به موضع عربستان سعودي، مصر و سوريه، 3 كشور مهم جهان عرب دارد. از سويي مسكو با حمايت از طرح ترامپ، كه در واقع نوعي مشروعيت بخشيدن به سرزمين‌هاي اشغالي است، در جست‌وجوي مشروع جلوه‌ دادن و قانوني كردن اشغال شبه‌جزيره كريمه است. منافع ملي روسيه و موفقيت پوتين به عنوان يك «رهبر هوشيار» در گرو تاييد اشغال شبه‌جزيره كريمه توسط امريكا و اتحاديه اروپاست. مسكو از طريق همراهي با طرح ترامپ و حمايت اسراييل مي‌تواند، نقش خود را به عنوان قدرت بزرگ در خاورميانه تثبيت كند. البته اين مساله دامي است كه نتانياهو براي پوتين چيده است. چون بدون همراهي با طرح ترامپ كه در واقع به معناي گرفتن سرزمين‌هاي بيشتر از فلسطينيان است، مسكو نمي‌تواند تبديل به يك بازيگر مهم خاورميانه بشود. مسكو با سياست موازنه بين اسراييل و كشورهاي اسلامي، به توليد بي‌اعتمادي در ميان اين كشورها كمك مي‌كند. مسكو بدون ايران، تركيه و كشورهاي ديگر نمي‌تواند بازيگر بزرگي در خاورميانه باشد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون