• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4583 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۱ بهمن

چارچوب ارزيابي انقلاب

شيوه ديگر تحليل سيستمي است؛ به اين معنا كه ببينيم چه چيزي به سيستم داده شده و خروجي آن چه بوده است؟ دو تيم فوتبال كه اولي سالانه 50 ميليارد تومان هزينه مي‌كند، طبعا بايد دستاوردهاي بيشتري از تيمي داشته باشد كه سالانه 10 ميليارد تومان هزينه مي‌كند. دو شهرداري كه اولي سه‌برابر دومي درآمد داشته يا دولتي كه چند برابر دولت ديگر درآمد نفتي داشته بايد با احتساب اين متغير مقايسه شوند. چه‌بسا پديده‌اي كه خروجي كمتري داشته منطقا موفق‌تر باشد چون دريافتي‌هاي آن خيلي كمتر بوده است. شيوه ديگر مقايسه با ادعاها و وعده‌ها است. هر فردي كه مسوول كاري مي‌شود يا هر حكومتي، ادعاها و اهدافي را اعلام مي‌كند. مثل تيراندازي است كه ادعاي آوردن امتيازي را مي‌كند. ولي پيش از رها كردن تير به سوي هدف همه مي‌دانند كه دايره‌هاي رنگي هدف با امتياز مشخص است. ما نمي‌توانيم پس از اصابت تير دور آن را خط بكشيم و به عنوان هدف اعلام كنيم. ادعاها بايد روشن و قابل سنجش باشد. اگر كسي مي‌گويد كه به اقتصاد رونق مي‌دهد يا ايجاد اشتغال مي‌كند يا نابرابري را كم مي‌كند يا... همه اينها داراي شاخص است و بايد بر آن اساس سنجيده شود. چند درصد رشد اقتصادي، چه تعدادي افزايش اشتغال و چه رقمي براي ضريب جيني يا نابرابري و... همه اينها قابل سنجش است. شيوه ديگر سازگاري دروني و پايداري دستاوردها است. شايد اين شيوه پيچيده‌تر و از يك نظر مهم‌تر از ساير شيوه‌ها باشد. پايداري و سازگاري دستاوردها بسيار مهم است. اتحاد جماهير شوروي نمونه روشن اين ناسازگاري است. اگر به لحاظ نظامي و امنيتي آن ساختار را بررسي كنيم، در مواردي حتي پيشرفته‌تر از جهان غرب بود. روزي كه يوري گاگارين به عنوان اولين بشر وارد فضا شد، يا بزرگ‌ترين بمب اتمي را منفجر كردند يك پيروزي بزرگ براي سوسياليسم روسي و يك غم جانكاه براي جهان و تمدن غربي بود. دستاوردهاي نظامي و فضايي شوروي گرچه خيلي بزرگ بود، ولي بسيار ناسازگار و نيز موجب ناپايداري بود. به صورت گلخانه‌اي به دست آمده بود با هزينه‌هاي سرسام‌آور. در نهايت هم اتحاد جماهير شوروي از طريق خطر حمله نظامي يا خطر امنيتي سقوط نكرد، بلكه از خلال ضعف مفرط در سياست داخلي بود كه ساقط شد. رژيم شاه هم كمابيش همين مشكل را داشت. آن رژيم طي دهه چهل و تا ابتداي سال 1352 رشد اقتصادي و اجتماعي خوبي را تجربه كرد تورم بسيار كم، رشد اقتصادي بالا و قدرت منطقه‌اي قابل توجه داشت، هر چند در ذيل چتر حمايتي امريكا بود. ولي در حوزه سياست داخلي و تحولات متوازن اجتماعي و فرهنگي، مسير متضادي را طي مي‌كرد. از سال 1352 به بعد حتي آن اشخاص نيمه‌مستقلي كه در حوزه سياست در كنار شاه حضور داشتند، تبديل به مترسك‌هاي بله قربان‌گو شدند. بنابراين بن‌بست سياسي مسير محتوم آن رژيم بود كه با انقلاب سقوط كرد. از اين زاويه اينكه بگويند چه كارهايي كردند و آمار و ارقامي مطلق يا مقايسه‌اي ارايه شود مشكلي را حل نمي‌كند. و بالاخره شيوه ديگر ارزيابي نتايج ناخواسته است. اين مساله در جامعه‌شناسي بسيار مهم است. بخش مهمي از كارهايي كه دستاورد يك شخص يا حكومت و نهاد شناخته مي‌شود، جزو اهداف اوليه آن نيست، حتي ممكن است كه آن دستاوردها خلاف اهداف اعلامي و اوليه سياست‌گذار و كنشگر بوده است ولي در مقام اجرا خواسته يا ناخواسته آنها را انجام داده است يا چنين تبعاتي متوجه عملكرد آن شده است. به نظرم مهم‌ترين دستاوردهاي انقلاب‌ها از همين سنخ است. فشارها و محدوديت‌هايي كه درون ديگ جامعه ايجاد و امور را متراكم مي‌كند بر اثر انفجار آزاد مي‌شود و جامعه را به عرصه جديدي پرتاب مي‌كند كه بيش از آن انتظار و توقعش را نداشت. اميدوارم درباره ۴۱ سال گذشته بر اساس همه اين محورها به ارزيابي اجمالي بپردازم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها