• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4591 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱ اسفند

آن غروب اسفندماهي

سينا قنبرپور

هنوز خاطره آن غروب اسفندماهي در ذهنم شفاف و روشن رژه مي‌رود. همان غروب 9 اسفند 1381. روزنامه‌اي كه در آن كار مي‌كردم 2ماهي بود كه توقيف شده بود با اين حال ما هنوز سر كار مي‌رفتيم و اميدوار بوديم. آن روز انتخابات دومين دوره شوراهاي شهر و روستا جريان داشت. همان زمان به‌طور مستمر جدل‌ها، دعواها و بحث‌هاي يكي از اعضاي شوراي شهر تهران يا رييس آن را از ذهن مي‌گذراندم و بحث‌هاي‌شان با شهرداري كه خودشان انتخاب كرده بودند. ترور سعيد حجاريان يكي از نخستين اعضاي شوراي شهر تهران را از نظر مي‌گذراندم و از خودم مي‌پرسيدم آن شور و اشتياقي كه در سال 1377 داشتيم تا عده‌اي را به شوراي شهر پايتخت بفرستيم به كجا ختم شد. ساعت راي‌گيري خاتمه يافت. راي ندادم. تا چند روز بعد كه آمارها اعلام شد هنوز نمي‌دانستم چه روزهايي در انتظارم و در انتظارمان است. گروهي كه نام‌شان آشنا نبود اكثريت شوراي شهر تهران را به دست آورده بودند؛ آبادگران. ارديبهشت سال 1382 وقتي آنها مستقر شدند و بحث انتخاب شهردار پيش آمد هم هنوز نمي‌دانستم در چه وضعيتي قرار گرفته‌ايم. بالاخره با ورود محمود احمدي‌نژاد به عنوان شهردار تهران نخستين تغييرات را لمس كردم. يكي از نخستين تغييرات تحول در مديريت روزنامه همشهري به عنوان ارگان شهرداري تهران بود و بعد اتفاقات به سرعت روي داد تا آنچه در 1384 ناباورانه متحملش شديم رقم خورد. اعضاي آن شورا دوباره براي تهران تصميمي گرفت كه نتيجه مديريتش در روزنامه همشهري را ما روزنامه‌نگارها بهتر از ديگران مي‌فهميم. شايد بگوييد مگر با يك تك‌راي من در آن غروب 9 اسفند81 چه اتفاقي مي‌افتاد؟ حالا و در آستانه يازدهمين دوره انتخابات مجلس شوراي اسلامي كه هم نتايج باب ميلم را تجربه كرده‌ام و هم نتايجي برخلاف ميلم يك چيز را خوب مي‌دانم. آن غروب نهمين روز اسفند 1381 سرنوشت خيلي چيزهاي ما را تغيير داد. در فاصله سال‌هايي كه سنم به راي دادن رسيد تا امروز چه در سال‌هايي كه خبرنگار نبودم و چه بعد كه خبرنگار شدم فقط همان غروب 9 اسفند81 را راي نداده‌ام و ديگر دوست ندارم كناري بايستم و تغيير سرنوشتم را نظاره كنم. ترجيح مي‌دهم تمام تلاشم را بكنم؛ ‌ولو فقط يك راي باشد. عقل مي‌گويد صندوق راي و انتخابات و ساز و كارش حتي با وجود نهادهايي كه سال‌هاست از آن گله‌منديم امن‌ترين راه و كم‌هزينه‌ترين راه براي تغيير و اصلاح است. جالب است چه وقتي خبرنگار نبودم و چه وقتي خبرنگار شدم هميشه شاهد اخبار ردصلاحيت‌ها و اعتراض به آن بوده‌ام. اين وضعيت تكراري‌تر از تكراري است و هر دوره به شيوه‌اي و به طريقي شاهدش بوده‌ايم. همه ما شاهدش بوده‌ايم؛ يا به خاطر مي‌آوريم يا ترجيح مي‌دهيم روند تاريخي مربوط به رد صلاحيت‌ها را كنار بگذاريم تا واقعيت را محاسبه نكنيم. واقعيت اين است كه ما مي‌توانيم آرام‌آرام خواسته‌هاي‌مان را پيش ببريم؛ برخلاف آن ديگراني كه به يك‌باره خواسته‌هاي‌شان را پيش مي‌برند. اما پرسش اين است كه كدام تغيير ماندگارتر است؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون