• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4591 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱ اسفند

شروع نبرد وردُن

مرتضي ميرحسيني

در جنگ اول جهاني «منطقه بينابيني»، يعني حد فاصل ميان دو جبهه معني ديگري پيدا كرد. اصطلاحي شد براي توصيف زميني كه ميان دو خط خاكريزي قرار داشت و فتح سنگرهاي دشمن جز با ورود به آن و عبور از آن ممكن نبود. عمليات با شليك توپخانه به استحكامات دفاعي دشمن شروع مي‌شد و بعد از بمباراني سنگين، سربازان پياده‌نظام از سنگر خود خارج مي‌شدند و به سنگر دشمن حمله مي‌كردند. اما بيشتر وقت‌ها گلوله‌باران سنگرها نتيجه مطلوب و مورد نظر طراحان عمليات را نداشت و مدافعان با حداقلي از تلفات و خسارت، موضع خود را حفظ مي‌كردند. از اين‌رو زماني كه سربازان از سنگر خود خارج و وارد منطقه بينابيني مي‌شدند، در واقع به استقبال مرگ مي‌رفتند زيرا حين عبور از منطقه بينابيني به رگبار بسته مي‌شدند و بيشتر آنها پيش از رسيدن به سنگرهاي دشمن يك يا چند گلوله مي‌خوردند و از پا درمي‌آمدند. جمله مشهوري از يكي از ژنرال‌هاي انگليسي باقي مانده است كه مي‌گفت: «ما موفق نشديم، زيرا مُرده‌ها نمي‌توانستند بيشتر پيشروي كنند.» او به عمليات سُم اشاره مي‌كرد كه تابستان 1916 اجرا شد و انگليسي‌ها در يك روز نزديك به 19 هزار كشته و دو برابر آن مجروح دادند. اين مشكل فقط منحصر به انگليسي‌ها نبود و همه طرف‌هاي درگير در جنگ، كمتر يا بيشتر با آن سروكار داشتند. از اين‌رو جنگ گره خورد و سنگربندي و ساخت استحكامات دفاعي، كار را نسبت به گذشته پيچيده‌تر كرد. بهترين نمونه، نبرد وردن ميان آلماني‌ها و فرانسوي‌ها بود كه سال 1916 در چنين روزهايي آغاز شد و بعد از كشمكش‌هاي ناموفق اوليه، روندي فرسايشي پيدا كرد و نيم ميليون كشته (مجموع دو طرف) به جاي گذاشت. آن‌هم در شرايطي كه برنده يا بازنده قطعي نبرد معلوم نشده بود. مي‌گويند آلماني‌ها در پيكار وردن بيشتر از يك ميليون گلوله توپ به سوي فرانسوي‌ها شليك كردند. چنين بود كه طرف‌هاي درگير، هركدام به نوبه خود تدابيري براي گشودن اين گره به كار بستند. آلماني‌ها به استفاده از گازهاي سمي روي آوردند و در مقطعي از جنگ، با گلوله‌هاي حاوي گاز خفه‌كننده، سنگر دشمنان‌شان را به توپ بستند. اما روش انگليسي‌ها متفاوت بود. آنان براي كاهش تلفات سربازان هنگام عبور از منطقه بينابيني، تانك‌ها را به ميدان آوردند؛ خودرويي زره‌پوش كه پيشاپيش نيروهاي پياده حركت مي‌كرد. اما برخلاف همه محاسبات اوليه روي كاغذ، در واقعيت نه گازهاي خفه‌كننده تاثير چنداني در نبرد داشت و نه تانك‌ها تغيير موثري در روند درگيري‌ها ايجاد كردند. گازهاي سمي فقط همان اوايل موثر بود و بعد كه استفاده از ماسك رايج شد، اثر آن تقريبا از بين رفت. تانك‌ها هم- كه در آن مقطع نمونه‌هاي اوليه اين ماشين جنگي محسوب مي‌شدند- بسيار كند و آسيب‌پذير بودند و به دشواري مي‌توانستند مسيري غير از مسير مستقيم را طي كنند. از اين‌رو، بعد از دوره‌اي آزمون و خطا، همه به همان روش‌هاي قبلي برگشتند. با اين تفاوت كه توپخانه‌هاي خودشان را ارتقا دادند و دقت هدف‌گيري را بيشتر كردند. از آن پس، يعني تقريبا در سال پاياني جنگ، برتري در نبردهاي زميني از آنِ جبهه‌اي بود كه توپ‌هايش دقيق‌تر شليك مي‌كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون