• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4603 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۱۵ اسفند

ميراث فيروز

حميدرضا ميرزاده

«اسكندر فيروز رفت.» اين يكي ديگر از تيترهاي تلخ سال ۹۸ است؛ سالي كه انگار در واپسين روزهايش هم سر سازگاري و آرامش ندارد.

فيروز، بنيانگذار سازمان حفاظت محيط زيست و يكي از تاثيرگذارترين چهره‌هاي بين‌المللي حوزه محيط زيست در دهه‌هاي ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ بود. ميراث او، تنها محدود به تاسيس سازماني دولتي نبود بلكه تاثير عميق او و همكارانش بر تغيير نگرش تصميم‌گيران و عموم جامعه نسبت به طبيعت و حيات‌وحش را مي‌توان بزرگ‌ترين ميراث او دانست. او و همكارانش زماني صحبت از «حفاظت طبيعت» را در جامعه رو به پيشرفت ايراني آغاز كردند كه كمتر كسي لزوم حفظ منابع زنده سرزمين را درك مي‌كرد. اين زمان درست پس از دهه ۱۳۳۰ بود، دهه‌اي كه با ورود ماشين‌آلات جديد، توسعه كشاورزي و صنعتي و توسعه بهداشت عمومي، تغيير شرايط كشور آغاز شد. افزايش اميد به زندگي و در پي آن رشد جمعيت، رشد اقتصادي و تغيير سريع چهره ايران به يك كشور در حال توسعه، موجب تغييرات عمده‌اي در طبيعت ايران و زيرساخت‌هاي طبيعي كشور شده بود. «آنتوان دي‌ووس» نماينده سازمان غذا و كشاورزي ملل متحد(FAO) در ايران در مقاله سال ۱۳۵۳ خود پيرامون منابع طبيعي ايران از تاثير عميق روش‌هاي جديد آبياري كشاورزي، توسعه زمين‌هاي زير كشت، افزايش جمعيت و توسعه راه‌ها و شهرها بر تخريب عرصه‌هاي طبيعي ايران در دهه‌هاي ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ مي‌نويسد. تاثيري كه به كاهش ناگهاني جمعيت حيات‌وحش و منابع آب منجر شد. آغاز فعاليت‌هاي فيروز و همكارانش نيز از دهه ۱۳۳۰ با تاسيس كانون شكار و صيد بود. اين كانون در ۱۳۴۶ به سازمان شكارباني و نظارت بر صيد ارتقا پيدا كرد و در ۱۳۵۰ تبديل به سازمان حفاظت محيط زيست شد. فيروز از ابتداي تاسيس سازمان شكارباني، رياست آن را برعهده داشت و تا سال ۵۶ رييس سازمان حفاظت محيط زيست بود. اصلاحات ارضي را مي‌توان بزرگ‌ترين تغيير در نظام تصميم‌گيري و مديريت طبيعت طي يك قرن اخير دانست كه در همين دوران رخ داد. موضوعي كه نظام مالكيت خصوصي، مديريت و بهره‌برداري از عرصه‌هاي طبيعي را به كلي تغيير داد و اين امكان وجود داشت كه با اين تغيير بزرگ، بسياري از داشته‌هاي طبيعي كشور اعم از جنگل و مرتع و بسياري از گونه‌هاي زنده براي هميشه نابود شود. اما تاسيس سازمان شكارباني در كنار تاسيس وزارت منابع طبيعي سابق تا حد زيادي توانست جلوي تاثيرات منفي اين تغيير در نظام تصميم‌گيري را بگيرد. بعدها سازمان حفاظت محيط زيست به رياست فيروز هم همين راه را ادامه داد. ميراث ديگر فيروز، شناخت علمي طبيعت ايران و پايه‌ريزي شبكه حفاظت از زيستگاه‌هاي ارزشمند كشور بود. او با دعوت از زيست‌شناسان نامدار آن زمان به ايران، برنامه‌هاي مطالعاتي گسترده‌اي براي شناخت گونه‌هاي جانوري طبيعت ايران ترتيب داد و در همين زمان نخستين شبكه مناطق تحت حفاظت ايران شامل ۱۱ پارك ملي، ۲۴ منطقه حفاظت شده، ۳۰ پناهگاه حيات‌وحش و 4 اثر طبيعي ملي مجموعا به وسعت 8 ميليون هكتار راه‌اندازي شد. امروز وسعت اين شبكه به حدود ۱۷ ميليون هكتار رسيده است. برپايي نخستين اجلاس بين‌المللي تخصصي در حوزه حيات‌وحش و زيستگاه‌ها نيز از ديگر خدمات فيروز بود. اجلاس جهاني حفاظت از تالاب‌ها كه در بهمن ۱۳۴۹ در شهر رامسر برگزار شد و ثمره آن شكل‌گيري كنوانسيون حفاظت از تالاب‌ها موسوم به كنوانسيون رامسر بود، توسط فيروز و همكارانش در سازمان شكارباني انجام شد. كنوانسيوني كه امروز يكي از قديمي‌ترين پيمان‌هاي جهاني براي حفظ طبيعت است و ۱۷۱ كشور عضو آن هستند و دو هزار و ۳۸۸ تالاب در آن به ثبت رسيده‌اند.

با اين‌ حال امروز بعد از نيم قرن شايد بتوان از برخي تصميمات و برنامه‌هاي او‌ انتقاد كرد. به عنوان مثال مي‌توان گفت كه در دوران او، حفاظت از طبيعت بيشتر جنبه حفاظت پادگاني داشت؛ كمتر به مشاركت مردمي(به خصوص مردم بومي حاشيه‌نشين زيستگاه‌ها) پرداخته شد و بيشتر سعي شد كه حفاظت با قوه قهريه و نيروي مسلح پيگيري شود. اما اين نكته را نبايد فراموش كرد كه مفاهيمي همچون «حفاظت مشاركتي» مفاهيمي امروزي و بر پايه تجربيات گذشته است. به بيان ديگر اگر اقدامات سازمان حفاظت محيط زيست و فيروز و همكارانش در گذشته نبود شايد امروز تنها خاطره‌اي از بسياري عرصه‌هاي طبيعي و گونه‌هاي زنده باقي مانده بود و ديگر فرصتي براي به روزرساني روش‌هاي حفاظت و اقدام براي حفظ طبيعت نداشتيم. نقد گذشته با دانش امروز اگرچه ارزشمند است اما نمي‌توان بر پايه آن افراد را متهم به اشتباه كرد. حالا فيروز رفته است و ميراث او و همكارانش باقي است. ميراثي كه چندان هم در حفظ و ارتقايش موفق نبوده‌ايم. شايد لازم باشد به گزارش‌ها و متون گذشته رجوع كنيم. روال حفاظت را مرور و اشتباهات‌مان را جبران كنيم. آنچه فيروز به دنبالش بود، حفظ ميراث طبيعي به عنوان مهم‌ترين زيرساخت حياتي كشور بود. ميراثش، پايه‌گذاري و توسعه تفكري بود كه منطق و علم و دورانديشي را بر منافع كوتاه‌مدت و توسعه ناپايدار ترجيح مي‌داد. حالا تفكر فيروز و همكارانش پس از نيم ‌قرن تكثير شده و تبديل به يكي از دغدغه‌هاي اصلي جامعه شده است.

بايد به احترام مردي كه از روزهاي جواني تا آخرين روز عمرش، قلبش براي ايران و زيستمندانش تپيد و همواره خواب شبش با نگراني براي آينده طبيعت ايران مشوش بود، تمام ‌قد بايستيم و كلاه از سر ‌برداريم. نام او تا هميشه در ذهن حافظان طبيعت خواهد ماند.

يادش گرامي

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون