• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4620 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۲۵ فروردين

صراحت سوال‌انگيز كفاشيان درباره ساختار فدراسيون فوتبال

فاش مي‌گويد و از گفته خود دلشاد است

علي ولي‌اللهي

 

علي كفاشيان رييس سابق فدراسيون فوتبال اخيرا در يك برنامه راديويي اعتراف كرده است كه سال‌ها فيفا را فريب داده‌اند و به دروغ فدراسيون فوتبال ايران را يك نهاد مستقل غيردولتي معرفي‌ كرده‌اند. كفاشيان در اين رابطه مي‌گويد: «ما در گذشته فيفا را گول زديم. وقتي در سال ۸۶ اساسنامه توسط گروه ۶ نفره از نمايندگان دولت و فيفا تصويب شد، آقاي كيومرث هاشمي، عضو پيشين هيات رييسه فدراسيون در پيشگفتار اساسنامه نوشت كه اين نهاد مستقل و غيردولتي است. اين موضوع صحت ندارد. ما سر فيفا كلاه گذاشتيم و دروغ گفتيم.» كفاشيان همچنين اضافه كرده است كه «نبايد دروغ مي‌گفتيم. الان بايد بگوييم كه نهاد عمومي غيردولتي هستيم. اگر قبول نكردند، قانون را به مجلس ببريم كه مديران بعدي به مشكل نخورند. هر وقت تكان خورديم، چوب را سر ما كوبيدند كه فدراسيون فوتبال نهاد عمومي و غيردولتي هستيم.»
اظهارات علي كفاشيان در وانفساي تلاش فدراسيون براي اصلاح اساسنامه و ارسال آن به فيفا براي گرفتن تاييد برگزاري انتخابات انجام شده است. انتخاباتي كه قرار است از دل آن رييس جديد فدراسيون فوتبال بيرون بيايد و وضعيت را از بلاتكليفي خارج كند. در واقع به نظر مي‌رسد كفاشيان تلاش دارد تا ديگران را متقاعد كند رويه غلط سال‌هاي گذشته را كنار بگذارند و يك بار صادقانه با نهاد فيفا روبه‌رو شوند. اما به نظر مي‌رسد در رسيدن به اين هدف مشكلات زيادي وجود دارد. مشكلاتي كه طي تمام اين سال‌ها باعث شده اراده‌اي جهت شفاف‌سازي شكل نگيرد. مشكلاتي كه احتمالا خود كفاشيان هم با آن درگير بوده و در برهه‌اي ترجيح داده سرش به كار خودش گرم باشد.
اما واقعا دليل اينكه چنين دروغي گفته مي‌شود، چيست؟ و چرا آقاي كفاشيان زماني كه زمامدار فدراسيون بوده كاري براي حل اين معضل نكرده است؟ در پاسخ به سوال اول مي‌توان از رابطه دولت با فدراسيون فوتبال حرف زد. نيازي به اثبات ندارد كه تمام دولت‌هاي چند ده سال اخير علاقه وافري به حضور پر رنگ و مستقيم در فوتبال داشته‌اند. در اين ميان بين جناح‌هاي مختلف هم تفاوتي نيست. از احمدي‌نژاد بگيريد كه در سرش سوداي رياست فدراسيون فوتبال را برعهده داشت تا همين دولت روحاني كه وزير ورزش و جوانانش چهار سال است با كارت خصوصي‌سازي استقلال و پرسپوليس بازي مي‌كند، اما در عمل نشان داده علاقه‌اي براي واگذاري اين دو باشگاه ندارد حتي اگر به قيمت هر روز ناسزا شنيدن در استاديوم‌ها تمام شود.
اين علاقه شديد سيطره دولت‌ها بر فدراسيون فوتبال را مي‌توان از چند منظر بررسي كرد؛ اولين دليل خيلي واضح و روشن است. فوتبال يكي از درآمدزاترين نهادهاي نه تنها ايران كه جهان است. گردش مالي فدراسيون فوتبال ايران كه حتي از بسياري از درآمدهاي قانوني خود نظير حق پخش تلويزيوني محروم است، رقم بسيار چشمگيري است. شايد گفته شود كه وزارت ورزش نه تنها پولي از فدراسيون نمي‌گيرد، بلكه حتي ديده شده بودجه نيز در اختيار فدراسيون قرار مي‌دهد يا هر وقت تيم‌هاي استقلال و پرسپوليس در پرداخت بدهي‌هاي روزافزون‌شان دچار مشكل شده دست به دامان وزارت مي‌شوند. اين نقل قول درستي است اما بايد به اين نكته توجه داشت كه ما در مورد يك وضعيت سالم مالي حرف نمي‌زنيم. مقصود اتهام‌زني نيست، اما بايد تاكيد كنيم كه حساب و كتاب وزارت و فدراسيون فوتبال هيچ‌گاه شفاف نبوده است. اما مي‌توان پرسيد و پيگيري كرد كه چه پول‌هايي در اين ميان جابه‌جا شده‌ و چه منافعي در ميان است كه دولت تحت هيچ شرايطي حاضر نيست پاي خود را از فوتبال بيرون بكشد؟
دليل دوم علاقه دولت و نهاد حاكميت به حضور گسترده در فوتبال وجه سياسي و اجتماعي اين ورزش در جامعه است. فوتبال در ايران يك نيروي بالقوه بسيار بزرگ و عظيم پشت سر خودش دارد كه مي‌تواند تنش‌هاي زيادي را ايجاد كند و اين براي برخي افراد كمي ترسناك است. هم غم و هم شادي اين جماعت به‌طور مستقيم با فوتبال گره خورده است، پس خيلي بيراه نيست اگر تصور كنيم كه فوتبال تبديل به اهرمي براي مديريت اين نيروي بالقوه شود. نمودهاي بيروني و ساده دولت‌ها براي بهره‌برداري از فضاي فوتبال را مي‌توان در قول احمدي‌نژاد براي بازگرداندن امتيازات كسر شده از پرسپوليس از طريق رايزني با فيفا و دست به كار شدن تمام اركان دولت روحاني براي بازگرداندن استراماچوني ديد. در چنين شرايطي بسيار بعيد به نظر مي‌رسد كه پاي دولت از فوتبال برچيده شود. به اين نقل قول از كفاشيان در همين مصاحبه اخير دقت كنيد: «بعد از جابه‌جايي در دولت، وزير جديد من را نمي‌خواست و گفت كه من بازنشسته هستم. به او يادآور شدم كه فدراسيون يك نهاد مستقل غيردولتي است و بازنشستگي من ايرادي ندارد، اما وزير محترم گفت فدراسيون نهاد عمومي غيردولتي است و بازنشستگي هم ايراد دارد.» آيا چنين چيزي با عقل جور در مي‌آيد كه وزير ورزش به كسي كه با راي مجمع فدراسيون انتخاب شده بگويد تو را نمي‌خواهم؟
كافي است سري به جنجال‌هاي بين وزارت ورزش و فدراسيون فوتبال در سال‌هاي گذشته بزنيم تا شكي در اين نظريه باقي نماند كه دولت‌ها به فوتبال علاقه شديدي دارند. حتي همين ماجراي سال گذشته و تصويب قانون بازنشستگي و فشار به مهدي تاج براي ترك مسندش نيز جزو همين دسته قرار مي‌گيرد. اما در كنار علاقه و دخالت‌هاي دولت يك سوال مهم ديگر مطرح مي‌شود؛ اينكه چرا رييس فدراسيون فوتبال كه مي‌داند چنين مشكلي وجود دارد تلاشي براي مرتفع كردنش نمي‌كند. از آقاي كفاشيان بايد پرسيد كه چرا عوض اينكه امروز با زبان موعظه چنين مطالبه‌اي داشته باشد در روزگاري كه قدرت داشت، كاري نكرد؟ البته در چند وقت اخير و بعد از جدايي كامل كفاشيان از فدراسيون فوتبال شكايت‌هاي زيادي توسط مرد خوش‌خنده ورزش ايران از نهادي كه سابق بر اين مديرش بوده را شنيده‌ايم. كافي است به تعداد برنامه‌هاي تلويزيوني و راديويي و مطبوعاتي كه كفاشيان در همين دو، سه ماه گذشته در آن شركت كرده، نگاهي بيندازيم. كفاشيان مثل پيرمردي شده كه در جمع‌هاي مختلف مي‌نشيند و از خاطراتش مي‌گويد و شيرين زباني و گاهي هم مثل مورد اخير نقد مي‌كند و راهكار ارايه مي‌دهد. اين در حالي است كه ايشان بايد بابت عملكرد خودش و اينكه چرا در زمان نشستن بر مسند رياست فدراسيون كاري نكرده پاسخگو باشد.
البته اين سكوت مديران فوتبال و تن دادن به بازي دولت، همين بازي نهاد عمومي يا مستقل بودن فدراسيون و دروغ گفتن به فيفا، هم به نوعي به همان دلايل اول برمي‌گردد. مي‌دانيم كه شركت در انتخابات‌ فدراسيون‌ها نيز بايد از مسير گزينش نهادهاي اطلاعاتي و امنيتي نظير حراست وزارت ورزش بگذرد و طبيعتا سخت‌گيري‌ها براي فدراسيون فوتبال به خاطر دلايل ذكر شده قطعا بالاتر است. پس مديري كه مي‌خواهد در سطح اول فوتبال ايران سكاندار شود بايد حواسش باشد كه زياد دور بر ندارد، چراكه به خوبي مي‌داند ممكن است بعد از اتمام مثلا دوره نخستش ديگر شانسي براي حضور در انتخابات پيدا نكند.
مجموعه اين عوامل و معضلي به نام علاقه به پنهانكاري در تار و پود فوتبال ايران تنيده شده، كما اينكه همين چند وقت پيش اي‌اف‌سي هم به اين دليل كه باشگاه‌ها در ارايه صورت حساب‌هاي‌شان دروغ گفته‌اند، عصباني شده بود، باعث شده كه سال‌ها فدراسيون خودش را نزد فيفا نهادي مستقل معرفي كند در حالي كه چنين نبوده و عجيب‌تر از همه اينها اين است كه چرا در همه اين سال‌ها فيفا فريب خورده است؟ فيفا براي اينكه بفهمد فدراسيون فوتبال ايران نهادي مستقل و غيردولتي نيست، كافي است سري به مطبوعات ايران بزند و اخبار را دنبال كند تا از حجم انبوه تناقضات در اين زمينه آگاه شود. اما اينكه چرا چنين اتفاقي تاكنون نيفتاده و درست سر بزنگاه و هنگام برگزاري انتخابات فدراسيون سر و كله فيفا پيدا شده نيز جاي سوال دارد!

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون