• ۱۴۰۳ دوشنبه ۲۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4631 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۷ ارديبهشت

ادامه از صفحه اول

در سينما را باز كنيد

نه تنها مردم بلكه مسوولان وزارت بهداشت هم به راه‌حل‌هاي مناسب براي جلوگيري از شيوع بيماري رسيده‌اند و با تذكرات بجا و به‌موقع مردم را ملزم به رعايت قوانين بهداشتي مي‌كنند. به نظر من مساله شيوع بيماري كرونا نسبت به روزهاي اول با كنترل بيشتري پيش مي‌رود و آمار بيمار‌ها نسبت به روزهاي ابتدايي بسيار كمتر شده است و اساسا مردم نسبت به خطر اين بيماري آگاه هستند وخودشان مي‌دانند كه از خودشان چگونه مراقبت كنند. اما موضوعي كه اهميت زيادي دارد و نبايد فراموش شود اين است كه تا چه زماني قرار است اين تعطيلي‌ها ادامه‌دار باشد؟ به گمان من از آنجايي كه زمان مشخصي براي پايان شيوع بيماري كوويد19 اعلام نشده نبايد تا زمان نامشخص و ناشناخته‌اي وضعيت اقتصادي كشور بلاتكليف باشد و همه‌چيز به حالت تعطيل در‌آيد. سينما بخش كوچك گردش سرمايه كشور است. اگر بهار سال گذشته سينما به لحاظ اقتصادي با رونق زيادي همراه بوده و گردش مالي فصل بهار بالاي ده ميليارد تومان بود، امسال نه تنها از اين وضعيت خبري نيست كه گردش مالي سينما صفر است اما بحث من اين است كه اين شرايط تا چه زماني بايد ادامه داشته باشد؟
كاملا واضح و مشخص است كه بنيه اقتصادي كشور ضعيف است و در اين شرايط نمي‌توان توقع حمايت و كمك از دولت داشت، پس خودمان بايد دست به دست هم بدهيم و تلاش كنيم تا بتوانيم چرخ زندگي خود را بچرخانيم. وقتي به وضعيت توليدات سينما ، تلويزيون يا حتي شبكه نمايش خانگي نگاه مي‌كنيم همه در حالت تعطيلي قرار دارند و هيچ پروژه‌اي در حال توليد نيست. همين مساله باعث شده دو سريالي كه فروردين امسال از تلويزيون پخش شده‌اند به لحاظ قصه آسيب ببينند و داستان را تمام كنند. حالا شما در نظر بگيريد دو ماه از سال مي‌گذرد و فيلم و سريالي توليد نمي‌شود و اگر چند ماه آينده هم توليدات ما در شرايط بلاتكليفي باشند سال آينده همين موقع سينما دچار بحران نمايش فيلم خواهد بود. براي آنكه اصلا فيلمي براي نمايش نداريم. در تلويزيون هم همين وضع است. به همين منظور من فكر مي‌كنم همان‌طور كه بقيه صنوف آرام آرام كارشان را آغاز كرده‌اند سينما هم نبايد از اين قضيه مستثني باشد و از آنجايي كه مردم دو ماه است در خانه مانده‌اند و به لحاظ روحي دچار خستگي شده‌اند، بازگشايي سالن‌هاي سينما و تئاتر حتي براي تقويت روحيه مردم مي‌تواند موثر و لازم باشد.  ظاهرا پيشنهاد شده تعطيلات عيد فطر به جاي سه روز ده روز باشد؛ براي پر كردن اوقات فراغت مردم در اين 10 روز حوزه هنر به‌خصوص سينما و تئاتر و موسيقي نقش بسزا و كارآمدي مي‌توانند داشته باشند. 


نگران‌ آينده آرات هستم

 كودك دعوت شديم. پيامبر (ص) توصيه مي‌كنند كه بچه را تا 6 يا 7 سالگي آزاد بگذاريد. از ديدگاه پيامبر بچه تا اين سن به نوعي حالت پادشاه را در خانه دارد. اين استعاره به اين خاطر است كه بچه آن قدري بايد راحت و ريلكس باشد كه هيچ گونه احساس فشار جسمي و رواني نداشته باشد. حتي در بحث حفظ قرآن هم خيلي از علما از اينكه بچه‌اي در سن خيلي پايين به اين كار وادار شود، استقبال نمي‌كنند. در علوم مختلف نيز تاكيد مي‌شود كه 5 سال اول زندگي زمان شكل‌گيري روح و روان بچه است و بايد در اين دوره حداقل فشار روي بچه باشد. در اين مدت بايد شرايطي فراهم شود كه بچه در يك محيط آرام رشد كند تا در مرحله بعد وارد قواعد زندگي اجتماعي بشود. در كشوري مثل ژاپن آن قدري كه من ديدم و شنيدم بچه‌ها تا دوران راهنمايي تقريبا آزاد هستند و نه امتحاني دارند و نه آزموني. تنها آموزش مي‌بينند آن هم در فضاي مفرح و آرام و بعد از آن وقتي بچه به سن نوجواني مي‌رسد فشار افزايش پيدا مي‌كند، چراكه به آن قابليت و توانايي رسيده كه زير بار فشار كم نياورد و در مسير رشد و ارتقايش بتواند قرار بگيرد. ضمن اينكه مي‌بينيم افرادي كه در بزرگسالي خبره شدند و به جايي رسيدند، در دوران بچگي البته عمدتا به خاطر فقر و بي‌توجهي خانواده به آنها در يك محيط آزاد بزرگ شدند. من در اينستاگرامم نوشتم خدا آخر و عاقبت آرات را به خير كند، چراكه نمي‌توانم به صورت قطعي بگويم كه چه آينده‌اي در انتظار اوست. طبيعتا انسان زواياي روحي و جسمي كشف نشده‌اي دارد كه هر اتفاقي به عنوان يك معجزه ممكن است رخ بدهد. من نه آرات را از نزديك ديده‌ام و نه در جريان ريز مسائل زندگي‌اش هستم اما آن چيزي كه از آرات مي‌بينم، فشارهايي است كه از چند سال پيش آغاز شد، زماني كه در برنامه تلويزيوني نشانش دادند كه از تختي به تخت ديگر مي‌پرد يا بارفيكس مي‌زند و رسيد به بدن چند تكه و از اين‌جور كارها نشان‌دهنده يك فشار دايمي روي آرات است. اما اين فشار با هيچ قاعده‌اي چه در قواعد مذهبي و چه در قواعد علمي نمي‌گنجد. حتي براي من كه جوان‌ترين ورزشكار تاريخ ايران در المپيك بودم هم چنين فشاري نبوده است. يادم مي‌آيد چه من و چه رسول تا قبل از 12 سالگي تحت هيج برنامه مشخصي نبوديم كه بخواهد روي ما فشار جسمي و روحي وارد كند. تا قبل از 9 سالگي هم كه در يك محيط كاملا بچگانه و بيشتر مشغول بازي و تفريح‌هاي خانوادگي بودم. من مثال‌هاي زيادي دارم از افرادي در فضاي اعتقادي كه وقتي بچه بودند جزو نوابغ به حساب مي‌آمدند، اما وقتي بزرگ شدند هيچ صدايي از آنها به گوش نمي‌رسد. اسم نمي‌برم چون خيلي سريع داستان چپ و راست و جناح‌بندي‌ها مطرح مي‌شود. در تمام دنيا هم همين است. حتي يك مورد سراغ نداريم كسي كه در سن خيلي پايين با فشار شديد مواجه شده باشد و در بزرگسالي به جايي رسيده باشد. تمام اين توضيحات را دادم كه بگويم از چه بابت نگران آرات هستم. روي آرات فشار زياد است و آينده هم اين را نشان خواهد داد. نه اينكه او استعداد نداشته باشد، حتما استعداد دارد اما در يك زماني تحمل بهره‌برداري از آن استعداد را نخواهد داشت. داشتن استعداد دليل موفقيت نيست و در عوض پشتكار است كه انسان را به موفقيت مي‌رساند. اين احتمال وجود دارد كه آرات از سن 15 يا 16 سالگي به يك تقابل خيلي جدي با خانواده‌اش برسد. حتي ممكن است تحت تاثير فضاهاي مخربي قرار بگيرد كه باعث شود نه در مقام يك نابغه كه حتي در مقام يك فرد عادي هم نتواند زندگي كند. همه نگراني من بابت آينده آرات است كه نمي‌توان اتفاقات خوبي را براي اين بچه متصور بود.


علي ‌بابا و حكومت جهاني

مهم‌ترين مساله در ايجاد اين كنترل، ترس است. حكومت‌ها قرن‌هاي متمادي از طريق ايجاد ترس، بقاي خود را تضمين كرده‌اند. در دوران جنگ سرد، ترس از حمله اتمي، مهم‌ترين ابزار شوروي در ايجاد انواع محدوديت‌ها و فشارهاي امينتي بود. انور خوجه با تصور احتمال حمله اتمي در بين مردم آلباني ترس عجيبي حاكم كرده بود.  براي مقابله با ويروس كرونا، اقدامات فوري و ايجاد محدوديت‌ها امري ضروري است. كنترل رفت و آمد، محدوديت ارتباطي، ايجاد فاصله، قرنطينه و ساير اقدامات مهم‌ترين ابزار كاستن تاثيرگذاري ويروس است ولي همين مبارزه با ويروس، فرصتي بلكه بهانه‌اي براي افزايش نظارت فردي و اجتماعي، كنترل ديجيتالي از طريق هوش مصنوعي و سانسوردر كشورهاي چين، امريكا و حتي اروپا شده است. چين از طريق سيستم فراگير و تماميت‌خواهانه خود، سيستم ديجيتالي براي نظارت فردي ايجاد كرده و حكومت در جريان آگاهي از رفت و آمد هر فردي است. دولت چين از طريق مشاركت با «علي بابا» يكي از بزرگ‌ترين شركت‌هاي تجاري جهان، مدل نظارت بر رفتار هر فرد را ايجاد كرده است. هر فرد مصرف كننده 3 باركد دارد. باركد قرمز كه به معناي ممنوعيت خروج فرد از خانه در دو هفته است، باركد زرد براي قرنظينه 7 ‌روزه در خانه و باركد سبز براي رفت و آمد آزادانه. اين باركدها هنگام ورود فرد به فروشگاه‌ها فعال مي‌شوند و اطلاعات به پليس منتقل مي‌شود. همين نوع كنترل را اسراييل دارد و بدون اطلاع شهروندان از طريق تلفن‌هاي همراه آن را اعمال مي‌كند.  در اروپا، كشورهايي مانند فرانسه و آلمان اين شيوه را از طريق سيستم backtrackinga اعمال مي‌كنند. تلفن هوشمند اطلاعات موقعيت جغرافيايي فرد را در اختيار حكومت قرار مي‌دهد. واشنگتن پست گزارش كرده كه دولت امريكا با فيس‌بوك، گوگول و ساير شبكه‌هاي اجتماعي درباره محدوديت‌هاي دوران كنوني مقابله با ويرس صحبت كرده است. شركت‌هاي تله‌كام اروپا در همكاري با دولت‌ها براي در اختيار قرار دادن مشخصات فردي، رفت و آمد و ساير اطلاعاتند. از طريق تلفن همراه، دولت‌ها اطلاع كامل از رفت و آمد، خريد و فروش، ارتباط با ساير افراد و ساير اطلاعات خصوصي را دارند. افشاگري ادوارد اسنودن درباره سيستم جمع‌آوري اطلاعات از طريق نظارت NSA به مجادلات سياسي در سال 2013 انجاميد. براساس سخنان اسنودن، سيستم   Echelon از سال 1971 براي كنترل جهاني ايجاد شده و اكنون برنامه‌هاي ديگري چون PRISM, XKeyscore Tempora در قالب همكاري استراتژيك «شناخت كامل اطلاعات» توسط 5 كشور امريكا، كانادا، استراليا، نيوزلند و انگلستان انجام مي‌شود. مبارزه با ويروس كرونا فرصتي گرانبها در اختيار كشورهاي بزرگ براي كنترل كامل اطلاعاتي از شهروندان و بسط كنترل جهاني ايجاد كرده است. جهان به صورت ناگزيري به سمت كنترل بيشتر شهروندان پيش مي‌رود. قدرت‌هاي بزرگ با امكانات وسيع دايره جاسوسي خود را با توجه به هوش مصنوعي به ‌شدت گسترش داده‌اند. در اين جهان كه گرايش به سمت كنترل بيشتر شهروندان، اجتماعات و دولت‌ها دارد با پيدايش بيشتر كشورهايي چون اسراييل روبه‌رو هستيم. كشورهايي كه از زمين و آسمان تمامي حركت‌هاي شهروندان را زير زيره‌‌بين دارند. بسيار دور نيست، چين در اين زمينه عقب‌ماندگي‌هاي تكنولوژيك خود از امريكا را پر كند و دو ابرقدرت امريكا و چين در رقابت براي كنترل جهان، قدرت‌هاي اطلاعاتي هوشمند خود را افزايش بخشند.


كار بانكي كوچك‌ و پرزحمت

 

 پول نقد پرداخت نكنند. بحث با خانم متصدي باجه طبيعتا فايده‌اي نداشت. به رييس بانك ‌مراجعه كردم. ايشان هم همان حرف را زد. اعتراض كردم كه اين چه كاري است يك «پوز» بگذاريد، من پول را منتقل كنم به حساب شما و شما آن را برداشت كنيد. گفت نمي‌شود چراكه شائبه پولشويي پيش مي‌آورد. گفتم همه جا دارند با «پوز» كار مي‌كنند ولي خود بانك پوز ندارد. گفت بله بايد دادسرا پوز بگذارد و‌ پول را همانجا بگيرد. چرا آنجا اعتراض نكردي. گفتم: حرفت درست است. در آنجا هم اعتراض كرده‌ام. فرد ديگري هم مراجعه كرده بود و‌ مي‌گفت، من يك ‌بار رفته‌ام از بانك تجارت چك رمزدار گرفته و آمده‌ام فيش را پرداخت كرده‌ام و حالا دادسرا مي‌گويد يك ميليون تومان ديگر بايد بپردازي و‌ من دوباره بايد بروم از بانك خودم پول بگيرم كه آنها هم به راحتي پول نقد دست مشتري نمي‌دهند. متصدي باجه گفت چرا اگر بگويي مي‌خواهم فيش بانك ‌ملي را پرداخت كنم، مي‌دهند. بالاخره پس از نيم ساعت جر و بحث موفق به انجام كار نشدم. حتي به رييس بانك گفتم، من به كارت شما واريز كنم و شما هم به حساب بانك بريزيد كه خب ايشان هم نپذيرفت و ‌گفت: من فردا بايد جواب بدهم كه چرا اين پول به حساب من ريخته شده است. بالاخره در آن روز موفق به پرداخت نشدم. روز بعد به كيوسك بانك ملت در بيمارستان خودمان مراجعه كردم تا پول نقد بگيرم، اول گفت پرداخت پول نقد ممنوع است. بعد گفت چقدر مي‌خواهي و وقتي مبلغ را گفتم، گفت از شانست اين مبلغ را الان دارم. يكي از آشنايان صبح آورد و از او گرفتم. بعد گفت اين پول را ببري هيچ بانكي از تو نمي‌گيرد و وقتي توضيح دادم كه بانك ‌ملي خودش گفته اين كار را بكنم، باز گفت اگر بردي و قبول نكرد من ديگر پس نمي‌گيرم. قبول كردم‌ و‌ پول را تحويل گرفتم. شب پول را گذاشتم داخل يك كيسه فريزر و در ميكروويو ۴۰ ثانيه حرارت دادم تا ضد عفوني شود. وقتي بيرون آوردم بيش از حد انتظار داغ شده و موجب ذوب شدن و‌ چسبيدن كيسه فريزر در قسمت مياني شده بود كه ظاهرا به خاطر نوارهاي ظريف از جنس فلز در وسط چك پول‌ها بود. خوشبختانه چك پول‌ها آسيب نديده بودند. روز بعد بردم و‌ فيش بانك‌ ملي را پرداخت كردم. متصدي بانك‌ كه يادش رفته بود خودش اين توصيه را به من كرده است با منت گفت، پذيرش پول نقد ممنوع است كه يادآوري كردم خود شما توصيه كردي و بعد گفتم به خاطر حفظ جان شما پول‌ها را ضد عفوني كرده‌ام. در حالي كه در دنيا اين مسائل حل شده و انتقال وجه به راحتي از طريق بانك انجام مي‌شود، بنده براي واريز ۷ ميليون تومان به حساب يك دستگاه حكومتي ناگزير به 3 بار مراجعه به بانك و‌ صرف وقت بسيار شدم. حل اين مساله ساده در اين است كه مقامات مسوول به بانك‌ها بخشنامه كنند هر كس با كارت هر بانكي مي‌تواند پرداخت‌هاي خود را در تمام بانك‌ها انجام بدهد. جالب است بدانيد كه اين موضوع را به مقامات مسوول منتقل كرده‌ام ولي پس از يك هفته هنوز كه اقدامي نشده است. ببينيم اين رويه غلط بالاخره درست مي‌شود يا نه!

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون