• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4642 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۲۰ ارديبهشت

تاب‌آوري ميان دو خطر

محمدجوادحق‌شناس

داستان كرونا مقتضيات خودش را داشت؛ اين دو ماه و نيم كه بر مردم دنيا و كشور ما گذشت اقتضاي اين را داشت كه فاصله اجتماعي رعايت شود و حتي آدم‌ها نمي‌توانستند خانواده و دوستان خود را ملاقات كنند. بارها ما شاهد بوديم كه پدر و مادر در اين شرايط از ديدن فرزند خود محروم بوده است و به خصوص كساني كه در كادر درمان هستند شايد نزديك به يك يا دو ماه از ديدن همسر و فرزندشان محروم بودند. كرونا حكم قرنطينه و در خانه ماندن را به جامعه تحميل كرد و شايد راه‌حل درست اين بود كه اين اتفاق بيفتد و در خانه بمانيم اما زلزله‌ اخير كه به بزرگي 1/5 دهم ريشتر آن هم در اواخر نيمه‌شب ماه مبارك رمضان شوك بزرگي به مردم وارد كرد، ناخودآگاه آنها را از خانه به سمت خيابان كشاند و مردم مانده بودند بين اين دو ماجرا و اين دو واقعيت چگونه عمل كنند.  به هر حال حفظ اين دو قاعده با قواعد و ضوابط متفاوت بين كرونا و پديده زلزله سخت است و آن هم به دليل همخوان نبودن اقتضائات اين دو بود. من فكر مي‌كنم كه انسان به عنوان كمال و تكامل يافته هستي شايد تنها موجودي است كه مي‌تواند در برابر اين شرايط تاب بياورد و بتواند در اين فضاي غيرهمخوان يك شرايط جديد خلق كند تا هم از اين قاعده عبور كند و هم خود را به سلامت از اين رويكرد و بن بست به بيرون هدايت كند. اينها نشان مي‌دهد كه روزگار ،روزگار آساني نيست و همراه با سختي‌هايي است كه ما ناچاريم به آن تن دهيم. اما قواعد رو به جلوي هستي و چرخ روزگار بايد با هزينه كمتر و آسايش بيشتر بچرخد و اين نيازمند همراهي و درك دقيق از شرايط هستي و طبيعت دارد؛ اينكه انسان‌ها در كنار هم و به كمك هم از فضا و موانعي كه پيش رو دارند به خوبي بتوانند عبور كنند.  شايد كمتر پيش آمده كه انسان‌هاي معاصر اين روزگار با چنين موانعي از جنس طبيعت رو به رو شده باشند. اما به هر حال اين هم موقعيتي يگانه بود كه مردم تهران با آن رو به رو شدند و ساعاتي را هم با دلهره زلزله رو به رو شدند و هم بايد فاصله اجتماعي را رعايت مي‌كردند.  كرونا پديده‌اي است كه تا حدودي شناخته شده است و به هرحال بر آن اساس بايد سبك زندگي انتخاب كرد كه مبتني بر دو گزينه است؛ يكي مدلي است كه از آن به عنوان همه‌گيري جمعي ياد مي‌شود. اين ديدگاه مي‌گويد همه بايد مبتلا شوند تا ديگر نگراني از ابتلا وجود نداشته باشد و ديگري حد زنجيره انتقال كمتر باشد و به نوعي مراقبت واگيري و ابتلا را در دستور كار قرار دهند. طبيعتا بايد تا جايي كه امكان دارد و تا زماني كه علم و تكنولوژي، درمان قطعي را پيدا نكرده، امكان ابتلا را به حداقل برسانيم.  اما در رابطه با زلزله بايد گفت با تمام پيشرفت‌هايي كه بشر كرده اما همچنان قادر نيست كه بتواند مكان، زمان و شدت زلزله را پيش‌بيني كند و از اين بابت ما در شرايط مبهمي هستيم. اما در شرايط زلزله اگر نكات ايمني و زيرساخت درست و قوانين زيرساخت را رعايت كنيم تا خانه، سرپناهي باشد كه انسان در آن قرار بگيرد و آسوده باشد، مخصوصا در كشوري مانند ايران كه يك كشور زلزله‌خيز است.  بايد ساختار مهندسي، نظام مهندسي و مديريت شهري همزمان به اين قواعد تن دهند؛ چه در ساخت و سازها و چه در طراحي معماري شهري و خانه به گونه‌اي عمل كنند كه به هرحال افرادي كه در اين شهر زندگي مي‌كنند در هنگام وقوع زلزله با آسيب كمتري مواجه شوند.  

به‌رغم اينكه كشور ما در نوار زلزله قرار دارد و زلزله‌خيز است آن طوركه بايد در خيلي از تصميمات درست عمل نكرده‌ايم و نسبت به اين طبيعت بي‌توجه بوده‌ايم. اگر بخواهم مثالي بزنم ژاپن كشور زلزله‌خيزي است اما ساختمان‌ها آنجا به شكلي است كه در مقابل زلزله‌هاي سخت هم مقاومت مي‌كند و مردمان ژاپن از يك ايمني حداكثري برخوردارند. چيزي كه در معماري شهر بزرگي مانند لس‌آنجلس هم ديده مي‌شود.  به هر حال بايد مصالحي كه در بناها و ساختمان‌ها به كار گرفته مي‌شود متناسب با طبيعت و جغرافيا باشد. از اين بابت مي‌توان گفت كه ما كار درخوري انجام نداده‌ايم و تقريبا هر چند سال يك‌بار با بحران بزرگ زلزله رو به رو هستيم و همچنان عزادار زلزله‌هاي بزرگي مانند طبس، بويين‌زهرا، بم و سرپل‌ذهاب و... باتوجه به اينكه تهران هم از شهرهايي است كه روي گسل قرار دارد، متاسفانه رويكرد درستي در زمينه توسعه آن و متناسب با جمعيت و فضاي شهري آن اتخاذ نشده است. ما بايد به گونه‌اي انتظارات را تنظيم كنيم كه مديريت جمعي فضاي محيطي و مديريت ساخت و سازها يكي از شاخص‌هاي اصلي آن باشد تا اگر زماني با بحران رو به رو شديم بتوانيم با كمترين آسيب خود را از مخمصه نجات دهيم و گرفتار تبعات آن نشويم. در اين بخش بايد بيشتر كار شود و بايد همه در اين مساله كمك كنند و دست به دست هم دهند؛ چه به لحاظ قانوني و چه به لحاظ ضوابط شهرسازي. همه بايد منافع جمعي را مقدم بر منافع شخصي بدانند تا گرفتار وضعيت غيرقابل جبران نشويم.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون