• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4642 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۲۰ ارديبهشت

كورش احمدي، ديپلمات پيشين در گفت‌وگو با «اعتماد»:

شكست قطعنامه سلب اختيارات جنگي به معناي تغيير سياسي امريكا در قبال ايران نيست

شهاب شهسواري

نمايندگان سناي امريكا، پنجشنبه‌شب به‌رغم تلاش زياد دموكرات‌ها براي كسب دوسوم آرا جهت لغو وتوي قطعنامه سلب اختيارات جنگي رييس‌جمهور امريكا در مقابل ايران، موفق به برگرداندن اين وتو نشدند. هر چند با مشاركت چندين نماينده جمهوري‌خواه، بار ديگر اكثريت سناتورها به اين قطعنامه راي مثبت دادند، اما اكثريت كافي براي برگرداندن وتوي رييس‌جمهور به دست نيامد. راي اكثريت نمايندگان سنا و مجلس نمايندگان به سلب حق رييس‌جمهور براي آغاز جنگ عليه ايران بدون مشورت قوه مقننه و در برابر ناتواني سنا از تبديل اين مصوبه به قانون، اين سوال را ايجاد كرده است كه اكنون كدام جناح سياسي در امريكا دست بالاتر در تعيين سياست خارجي اين كشور در مقابل ايران دارد. كورش احمدي، ديپلمات پيشين معتقد است كه نبايد اين آرا را دماسنج اراده سياستمداران امريكايي در مورد استراتژي سياست خارجي امريكا در قبال ايران تصور كرد، بلكه عمده انگيزه‌هاي پشت اين راي، مربوط به گروكشي‌هاي سياسي و دعواهاي جناحي داخلي امريكا و بحث كهنه و سنتي اختيارات قواي مجريه و مقننه در اين كشور است. احمدي معتقد است كه نه تنها در درون دولت ترامپ، بلكه در ميان دموكرات‌ها هم رويكردهاي متفاوت و متضادي نسبت به سياست در قبال ايران وجود دارد و رويكرد آينده سياست امريكا را حتي در صورت تحول عمده‌اي مانند روي كار آمدن دموكرات‌ها هم نمي‌توان از حالا پيش‌بيني كرد. در ادامه متن كامل گفت‌وگوي «اعتماد» را با كورش احمدي، ديپلمات پيشين مطالعه مي‌كنيد.

 

راي پنجشنبه‌شب سناي امريكا، از يك جهت نشان داد مخالفان جنگ عليه ايران راي كافي در كنگره براي برگرداندن وتوي رييس‌جمهور ندارند و از سوي ديگر رييس‌جمهور هم از اكثريت كافي در كنگره براي تاييد جنگ عليه ايران برخوردار نيست، به اعتقاد شما كفه ترازو به سمت كدام جناح سنگين‌تر است؟

اين درست است كه دور جديد تلاش اكثريتي در مجلس نمايندگان و سنا در پي اقدام دولت ترامپ در ترور سردار سليماني شكل گرفت. علت بلافصل اين تلاش‌ها ناخشنودي نمايندگان از عدم اطلاع‌رساني پيشيني در مورد عمليات، عدم مشورت با كنگره در مورد اين عمليات خاص و البته جلوگيري از حمله به ايران بدون نظر‌خواهي از كنگره بود. اما اين بحث منحصر به مساله ايران نيست، تقابل بين اختيارات جنگي رييس‌جمهور و اختياري كه قانون اساسي امريكا به كنگره براي «اعلام جنگ» داده است، سابقه بيش از دو قرن دارد. در اين مورد خاص بايد در نظر گرفت كه روساي جمهور تقريبا هميشه به اسم استفاده از اختيارات اجرايي فرمانده كل قوا، بهانه‌اي تحت عناويني مانند «دفاع در برابر عمليات خصمانه قريب‌الوقوع» يافته است و مبادرت به جنگ‌افروزي كرده‌اند. در نتيجه بعد نمادين اينگونه اقدامات در كنگره و ارتباط آنها با مانورهاي سياسي داخلي هميشه قوي‌تر از ابعاد واقعي آنها است. در دور اخير مساله اختيارات جنگي هميشه از جانب كنگره مطرح بود، اما مشكل طراحان قطعنامه اخير، به ويژه دموكرات‌ها، بيشتر سياسي و در جهت مقابله عام با ترامپ است. صرف‌نظر از اين ۷ سناتور جمهوري‌خواهي كه با دموكرات‌ها همراه شدند، اين را بايد حركتي حزبي به ويژه در مجلس نمايندگان از جانب دموكرات‌‌ها و نه اقدامي فراحزبي به‌شمار آورد.

آيا ۷ سناتور امريكايي را كه ديروز راي مثبت به قطعنامه ضد اختيارات جنگي كنگره دادند، مي‌توان در زمره سياستمداراني دسته‌بندي كرد كه مخالف سياست فشار حداكثري امريكا هستند؟

اين ۷ سناتور يا ۸ سناتوري كه در راي‌گيري اوليه با دموكرات‌ها همراه شدند يا مانند مايك لي از يوتا و رند پال گرايش ليبرتارين دارند كه معمولا در سياست خارجي با دموكرات‌ها همراه مي‌شوند يا قصد بازنشسته شدن دارند، مانند لامار الكساندر از تنسي؛ دسته‌اي ديگر نيز با ترديد و اكراه و بعد از اصلاحاتي در لايحه اوليه با آن موافقت كرده‌بودند. به‌طور كلي از برخي استثناها كه بگذريم، سناتورهاي جمهوري‌خواه كه قصد شركت در انتخابات دارند مشكل مي‌توانند با ترامپ مخالفت كنند، چون در اين صورت درصدي از راي خود را از دست مي‌دهند. ضمن اينكه اكثريت قريب به اتفاق آنها تاكنون مخالف برجام بوده‌اند.

گروهي از سياستمداران دموكرات، ادعا مي‌كنند كه سياست فشار حداكثري دونالد ترامپ نتيجه معكوس داده است، فكر مي‌كنيد كه اين سياستمداران در صورت دسترسي به قدرت، اراده كافي براي تغيير استراتژي امريكا، يا اقداماتي مانند لغو تحريم‌ها و بازگشت به برجام دارند يا در صورت پيروزي دموكرات‌ها آنها تلاش مي‌كنند همين سياست را براي امتيازگيري بيشتر از ايران به نوعي ديگر ادامه دهند؟

راحت نمي‌توان به اين سوال جواب داد و تحولات بعدي را پيش‌بيني كرد، چون علائم متضاد و متناقض زياد است. مثلا همين اعضاي دموكرات‌ مجلس نمايندگان كه قريب به اتفاق ماه ژانويه به لايحه محدود كردن اختيارات جنگي ترامپ راي داده‌بودند، سوم ماه مه سال جاري طي نامه‌اي به پمپئو خواستار «انجام اقدامات ديپلماتيك بيشتر» براي تمديد تحريم‌هاي تسليحاتي عليه ايران شدند. اين نامه را كه لابي اسراييل تهيه كرده بود، 391 عضو مجلس نمايندگان حتي «ايلهان عمر» امضا كردند. اين سوال شما در واقع به سوال اساسي‌تر يعني اينكه آيا در صورت پيروزي دموكرات‌ها در نوامبر، امريكا به برجام باز خواهد گشت يا نه، مرتبط است. در اين مقطع پاسخ قاطعي نمي‌توان به اين سوال داد چرا كه وضعيت بسيار سيال است و تندروها موجب شكل‌گيري شرايط جديدي شده‌اند. اكنون در مورد بازگشت بدون قيد و شرط به برجام بين تيم اجرايي سابق اوباما هم اختلاف نظر وجود دارد.

گزارش‌هايي از خروج سامانه‌هاي ضدموشكي پاتريوت امريكا از عربستان سعودي منتشر شده است. فكر مي‌كنيد، اصولا آيا در سياست‌هاي نظامي ترامپ در منطقه خاورميانه انسجام كافي وجود دارد؟‌ چون به نظر مي‌رسد كه اين اقدامات سيگنال‌هاي متناقضي هستند.

بي‌شك تناقضي وجود دارد كه ناشي از تمايلات سياسي انتخابات محور و عملگرايانه ترامپ از يك سو و تمايلات عمدتا ايدئولوژيك كساني مثل پمپئو و ديگر عناصر تندرو در دولت و كنگره و نيز فشارهاي انواع لا‌بي‌ها است. اين تناقض‌ها را هميشه شاهد هستيم، مثلا در مورد خروج از سوريه و اقدامات مشابه امريكا در منطقه. در مورد جابه‌جايي‌هاي اخير از جمله خارج كردن دو واحد سامانه ضد موشكي پاتريوت از عربستان و دو واحد از عراق و نگه داشتن دو واحد در هر يك از اين دو كشور حدس و گمان‌هاي زيادي مطرح مي‌شود. برخي اين تحول را به تمركز بيشتر امريكا بر چين و روسيه ربط مي‌دهند، برخي ديگر به ناخشنودي امريكا از سياست‌هاي نفتي عربستان كه باعث كاهش شديد قيمت نفت شده است. برخي نيز از قول برخي مقامات امريكايي مدعي شده‌اند كه بعد از ترور سردار سليماني نوعي بازدارندگي در برابر ايران ايجاد شده و تصور بر اين است كه تهديد از جانب ايران كاهش يافته است. اين در حالي است كه دو هفته قبل امريكا از ايجاد مشكل توسط قايق‌هاي ايراني سخن مي‌گفت. در نتيجه چندان ارزيابي دقيقي از دليل اصلي اين اقدامات وجود ندارد.

دونالد ترامپ ادعا مي‌كند در حال تصميم‌گيري براي خروج نظاميان امريكايي از منطقه خاورميانه است، در عين حال اطرافيان او، مايك پمپئو، وزير خارجه، مارك اسپر، وزير دفاع و برايان هوك، مسوول امور ايران در وزارت امورخارجه از افزايش شديد تعداد نيروها در منطقه بين ۱۲ تا ۲۰ هزار نيروي جديد مي‌گويند، به نظر شما كدام يك از اين دو اظهارنظر متضاد قابل پذيرش است؟

همان‌طور كه در پاسخ به سوال قبل هم گفتم برداشت من اين است كه اولويت ترامپ محقق كردن قول‌هاي انتخاباتي‌اش و از جمله خارج كردن سربازان امريكايي از خاورميانه و اجتناب از جنگي ديگر در اين منطقه است و براي اين منظور به اينكه يك حداقل تغييراتي در برجام وارد شود و به عنوان «معامله ترامپ» حفظ شود راضي است. اما ايدئولوگ‌هاي تندرو اطراف ترامپ اولويت‌هاي ديگري دارند و ضمن همكاري با برخي از لابي‌هاي منطقه‌اي و موسسات مطالعاتي تندرو حتي به تحميل جنگ جديدي در منطقه فكر مي‌كنند. مشخصا پمپئو بي‌ميل به اقدام نظامي عليه ايران نيست. يك نيروي سومي نيز وجود دارد و آن نظاميان حرفه‌اي امريكايي است. آنان نيز اگر چه جنگ را ساده نمي‌گيرند و موافق جنگ نيستند، اما بر اساس دكترين پاول معتقد به در اختيار داشتن نيروي فوق‌العاده بزرگ براي همه احتمالات هستند.

آيا اقدامات بازآرايي نظامي امريكا در منطقه از جمله تجمع نظاميان در پايگاه عين الاسد، يا تمركز بيشتر نيروها در كويت و جابه‌جايي نيروها در خليج فارس نشانه‌اي از يك رويكرد نظامي جديد و آرايش جنگي است يا واكنشي به رويدادهاي منطقه‌اي؟

برداشت من حداقل در مورد عراق اين است كه امريكايي‌ها تلاش كردند كه از طريق اين بازآرايي از ميزان آسيب‌پذيري خود در برابر حملات عليه مواضع‌شان بكاهند و مواضع قابل دفاع‌تري را در عراق براي خود تدارك ببينند. برخلاف برخي حدس و گمان‌ها من هيچ‌گاه اعتقاد نداشتم جابه‌جايي‌هاي چند هفته قبل با هدف دست زدن به اقدامي نظامي بوده است. علاوه، بر تمايل وزارت دفاع امريكا به تمركز بر چين و روسيه به نحو منعكس شده در استراتژي امنيت ملي امريكا طي دو سال گذشته، اين احتمال نيز مطرح است كه امريكا قصد صرفه‌جويي‌هايي را نيز در بودجه دفاعي خود به دليل تضييقات ناشي از ويروس كرونا دارد. چون مي‌دانيد كه صحبت از كاهش بودجه نظامي امريكا به اين دليل است.

بسياري از ناظران معتقدند كه امريكا با اقدامات ايذايي و آرايش‌هاي تهاجمي قصد دارد ايران را وادار به يك اقدام افراطي كند تا از نتايج آن براي همراه كردن بيشتر جامعه بين‌الملل عليه ايران استفاده كند. فكر مي‌كنيد جمهوري اسلامي ايران تا چه اندازه مي‌تواند جلوي چنين تحريك‌هايي مقاومت كند؟

ممكن است امريكا چنين مقاصدي داشته باشد. چنين مقاصدي ممكن است تنها هدف همراه كردن بيشتر جامعه بين‌المللي را دنبال نكند، بلكه جلب موافقت طيف‌هاي سياسي مختلف در داخل را نيز مدنظر داشته باشد، از جمله همراه كردن كنگره با اهداف جنگ افروزانه عناصر تندرو در امريكا و در منطقه. به همين دليل و نيز دلايل بسيار ديگر ضروري است كه سطح تنش بين دو كشور پايين آورده شود و از رويارويي‌هايي كه ممكن است نهايتا و به‌طور ناخواسته، چه به دليل خطاهاي انساني در سطوح پايين يا اشتباه محاسبات استراتژيك در سطوح بالا در دو كشور، موجب از كنترل خارج شدن امور شود اجتناب شود.

در مجموع به نظر مي‌رسد كه شما معتقديد راي كنگره، بيش از آنكه پيامي براي ايران باشد كه نشان بدهد رويكرد جناح‌هاي سياسي امريكا در مقابل روابط با ايران چيست، بخشي از بازي‌هاي سياسي و جناحي داخلي امريكا بر سر قدرت است. اين برداشت از صحبت‌هاي شما درست است؟

اين راي كنگره را اگر در بستر گسترده‌تر و تاريخي آن ببينيم بيشتر معطوف به اختلافات داخلي و حزبي در امريكا و نيز تلاش كنگره و دولت براي بسط حوزه اختيارات خود به‌طور كلي است. البته در هر مقطع خاص تاريخي موضوعات خاص مبتلابه نيز در شكل‌گيري تلاش‌ها از هر دو سو بسيار موثر است و دليلي براي پرداختن به اين موضوع. اين مقاطع تاريخي يك‌بار جنگ كره بود، يك‌بار جنگ ويتنام بود كه به تصويب قانون اختيارات جنگي رييس‌جمهور در 1973 انجاميد و يك‌بار جنگ عراق و يك‌بار هم وضعيت كنوني بين ايران و امريكا است كه باعث احياي دوباره اين مساله داخلي در مورد اختيارات قوه مقننه و رييس قوه مجريه در ايالات متحده امريكا شده است.

 


    اولويت ترامپ محقق كردن قول‌هاي انتخاباتي‌اش و از جمله خارج كردن سربازان امريكايي از خاورميانه و اجتناب از جنگي ديگر در اين منطقه است و براي اين منظور به اينكه يك حداقل تغييراتي در برجام وارد شود و به عنوان «معامله ترامپ» حفظ شود راضي است.
    من هيچگاه اعتقاد نداشتم جابه‌جايي‌هاي چند هفته قبل با هدف دست زدن به اقدامي نظامي بوده است.
    در اين مقطع پاسخ قاطعي نمي‌توان به اين سوال داد كه آيا دموكرات‌ها در صورت پيروزي در انتخابات رياست‌جمهوري به برجام باز مي‌گردند يا نه، چرا كه وضعيت بسيار سيال است و تندروها موجب شكل‌گيري شرايط جديدي شده‌اند. اكنون در مورد بازگشت بدون قيد و شرط به برجام بين تيم اجرايي سابق اوباما هم اختلاف نظر وجود دارد.
    همين اعضاي دموكرات‌ مجلس نمايندگان كه قريب به اتفاق ماه ژانويه به لايحه محدود كردن اختيارات جنگي ترامپ راي داده‌بودند، سوم ماه مه سال جاري طي نامه‌اي به پمپئو خواستار «انجام اقدامات ديپلماتيك بيشتر» براي تمديد تحريم‌هاي تسليحاتي عليه ايران شدند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون