• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4656 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۸ خرداد

چرا مراكز بازپروري و تيمار حيات وحش آن‌طور كه بايد جدي گرفته نمي‌شوند؟

شمارش معكوس براي توقف تيمار گاه حيات وحش پارك پرديسان

فرناز حيدري

مراكز بازپروري حيات‌وحش، به مكان‌هايي گفته مي‌شود كه حيوانات مجروح و آسيب‌ديده وحشي را تيمار، نگهداري و براي بازگشت مجدد به طبيعت احياء مي‌كنند. اين مراكز در عين حال زيربنايي مهم براي انجام تحقيقات علمي در حوزه مديريت حيات وحش هستند. اما بازپروري حيات وحش مستلزم بذل سرمايه، زمان و انرژي بسيار زياد است و به همين دليل اغلب مراكز بازپروري حيات وحش در دنيا نيازمند حمايت و محرك‌هاي تشويقي اثرگذار از جانب نهادهاي متولي حفاظت از حيات وحش هستند .

متاسفانه با گذشت قريب ۵۰ سال از تاسيس سازمان حفاظت محيط زيست، هنوز اهميت اين مساله آن طور كه بايد و شايد توسط تنها متولي حفاظت از حيات وحش جدي گرفته نشده چرا كه نه‌تنها جاي خالي اين مراكز در استان‌هاي مختلف به‌شدت احساس مي‌شود بلكه در كمال ناباوري تنها كلينيك شناخته‌شده حيات وحش پارك پرديسان تهران نيز با اخراج جمع كثيري از كارمندان هم‌اكنون در آستانه فروپاشي قرار گرفته است.

با وجود آنكه سازمان حفاظت محيط زيست تنها يك روز بعد از انتشار خبر تعطيلي كلينيك حيات وحش پرديسان، تعطيلي اين مركز را تكذيب و به ادامه فعاليت اين مركز با حضور دامپزشكان دفتر حيات وحش اشاره كرد اما سوالات بي‌شماري وجود دارد كه در اين گزارش به پاره‌اي از آنها خواهيم پرداخت.

مركز بازپروري حيات وحش پرديسان چگونه جايي است؟

نويسنده اين گزارش در اسفند ماه سال ۱۳۹۳، براي تهيه يك گزارش خبري به مركز بازپروري حيات وحش پرديسان مراجعه و از بهار سال بعد به عنوان داوطلب در اين مركز فعاليت كرده است. سازمان حفاظت محيط زيست هر ساله با برگزاري مناقصه از واجدين شرايط نگهداري حيوانات وحشي آسيب‌ديده، درخواست همكاري و مشاركت كرده و در طي قريب ۱۰ سال گذشته، يك پيمانكار آن هم با توجه به تجربه و سابقه تيم همراه، توسط اين سازمان صاحب صلاحيت شناخته شده است.

روند كار به اين صورت بوده كه حيوانات وحشي آسيب‌ديده و مصدوم، اغلب توسط محيط‌بانان ادارات مختلف استاني يا در مواردي با گزارش‌هاي شهروندان، به اين مركز منتقل و پس از ثبت و دريافت واكسن‌هاي مربوطه به قرنطينه برده شده‌اند. قرنطينه مركز بازپروري تنها مختص حيوانات وحشي مي‌باشد و حضور حيوانات اهلي به دليل احتمال انتقال بيماري‌ها ممنوع است.

حيوانات پس از طي مراحل مختلف درماني، در نهايت به جايگاه‌هاي خاص ‌منتقل مي‌شوند و در صورتي كه توانايي و قابليت رهاسازي را داشته باشند، توسط پرسنل يگان حفاظت محيط زيست به زيستگاه‌هاي مربوطه برده شده و در آنها بسته به شرايط رهاسازي مي‌شوند. به عنوان مثال سال گذشته، ۳۰ افعي دماوندي كه با كمك و همكاري گارد محيط زيست استان البرز از متخلف گرفته شدند، پس از انتقال به اين مركز، تيمار و با رعايت ضوابط در پارك ملي لار رهاسازي شدند. افعي كوهستاني لطيفي از نادرترين گونه‌هاي خزندگان ايران است كه در سردترين زيستگاه ايران يعني دامنه‌ها و دشت‌هاي منتهي به دماوند زيست مي‌كند و رهاسازي آن همانند بسياري ديگر از گونه‌هاي جانوري، كار آساني نيست چرا كه نه‌تنها بايد شناخت كافي از رفتار گونه و زيستگاه وجود داشته باشد بلكه بايد تك‌تك عناصر محيط و منظر اعم از سنگ، خار، بوته و پناهگاه‌هاي خاص حيات وحش را شناخت.

در مقابل تصميم‌گيري براي برخي گونه‌هاي خاص سخت‌تر است. به عنوان مثال در كلينيك بازپروري پرديسان، پرندگان شكاري بسياري نظير عقاب امپريال و بالابان هستند كه در زمره پرندگان حفاظت‌شده قرار دارند و به واسطه شرايط خاص مانند قطع عضو ديگر نه توان بازگشت به طبيعت را دارند و نه باغ وحشي طالب آنها است. اين پرندگان محكوم هستند كه در اين مركز بمانند چرا كه از ارزش حفاظتي بالايي برخوردارند.

اخراج ناگهاني كارمندان كلينيك بازپروري حيات وحش پرديسان

موضوع تعطيلي كلينيك حيات وحش پارك پرديسان، از اواخر تابستان سال گذشته خبرساز شد. در شهريور سال گذشته، جليل بادام فيروز رييس پژوهشكده محيط زيست و توسعه پايدار عنوان كرد كه بهبود شرايط نگهداري گونه‌ها، استفاده از ظرفيت مراكز نگهداري كشور و مشاركت دانشگاه‌ها بخشي از برنامه‌هاي پيش‌رو براي اين مركز است و طرح تبديل اين قرنطينه به يك بيمارستان مجهز جهت درمان و بازپروري تدوين و در حال طي فرآيند اداري است.

با اين وجود طي ماه‌هاي گذشته، صرفا تلاش شده كه از تعداد حيوانات اين مركز كاسته شود و بخش اعظم حيوانات نيز به‌رغم امكان رهاسازي در درازمدت به باغ‌وحش‌هاي مختلف سراسر كشور واگذار شده‌اند. فعالان محيط زيست استاني هم خبر مي‌دهند كه به آنها گفته شده حيوان مجروح به پرديسان نفرستند. اين در حالي است كه اكثر ادارات كل محيط زيست استان‌هاي كشور در حال حاضر با مشكل فقدان دامپزشك متخصص در امور حيات وحش و مهم‌تر از آن در اختيار نداشتن امكانات و تجهيزات درماني تخصصي دست به گريبان هستند.

از سوي ديگر روز چهارشنبه مورخ ۳۱ ارديبهشت‌ماه، جمع كثيري از كارمندان كلينيك حيات وحش پارك پرديسان تهران اخراج شدند. يكي از كارمندان اخراجي كلينيك بازپروري پرديسان كه خواست نامش فاش نشود، دراين‌باره به «اعتماد» توضيح مي‌دهد: «ظهر چهارشنبه آقاي سيد مهدي حسيني، معاون آقاي دكتر شهاب‌الدين منتظمي كه مديركل دفتر حفاظت و مديريت حيات وحش سازمان حفاظت محيط زيست هستند، به كلينيك آمده و اعلام كردند كه به دليل نداشتن اعتبار، مجبورند تعداد كارمندان كلينيك حيات وحش را كم كنند و از اين پس تنها ۲ نفر از كارگران را نگاه خواهند داشت و مابقي افراد مي‌توانند خودشان را به بخش فضاي سبز معرفي كنند.»

علي عمارلويي مدير پيشين مركز بازپروري حيات وحش پرديسان به «اعتماد» مي‌گويد: «تعداد كل كارمندان مركز ۲۰ نفر بوده و زماني كه يوزها به سمنان منتقل شدند، ۲ نفر به سمنان فرستاده شدند. در حال حاضر هم ۲ نفر در مركز باقي مانده‌اند. بر اساس صورتجلسه‌اي كه من روز آخر امضا كردم، گونه‌هايي كه تحويل نماينده دفتر حفاظت و مديريت حيات وحش شد به اين شرح است: زاغ نوك سرخ، چنگر، حواصيل خاكستري، اردك سرسبز، آنقوت، دليجه، دليجه كوچك، پيغو، لاك‌پشت بركه‌اي اروپايي، مرغ حق، جغد كوچك، سنجاب، رزوس، گرگ، خرس، گوزن زرد ايراني، فالكون (بالابان، بحري و هيبريدها)، روباه، عقاب امپريال، جغد شاخدار، گربه جنگلي، شغال، عقاب طلايي، شاه بوف، سارگپه، جغد تالابي، لاك‌پشت مهميزدار، ايگوانا، افعي گرزه، عقاب استپي، شاه طوطي، خارپشت گوش بلند، ميش، مار آبي (ناتريكس)، كروكوديل سيامي، بوتيمار و در نهايت كبوتر جنگلي.»

مدير پيشين مركز بازپروري حيات وحش پرديسان در ادامه صحبت‌هايش مي‌گويد: «اين صحبت‌ را از طرق مختلف به گوش ما رسانده‌اند كه كلينيك حيات وحش پرديسان براي عده‌اي سودجو از طريق جابه‌جا كردن حيوانات درآمد ايجاد مي‌كرده. پاسخ من به اين صحبت‌ها اين است كه اگر چنين اتفاقي افتاده، چرا تا الان سكوت كرده‌اند؟ ما ۹ سال براي ساخت اين مركز تلاش كرده‌ايم و ساختيم، ساختن سخت است ولي از بين بردن آسان. به قول يكي از همكارانم ساختن دانش، هنر و پشتكار مي‌خواهد اما نابود كردن كاري است كه مي‌توان راحت انجام داد. سال ۹۰ كه ما با كم‌ترين امكانات به اين مركز آمديم، از عشق و علاقه دوستان، همياران و پرسنل زحمتكش بهره برديم و جايي را ساختيم كه به آن مركز بازپروري حيات وحش گفته مي‌شد. درست است كه از ايده‌هاي يك مركز استاندارد و ايده‌آل دور بود و هست اما با كمك دوستدارانش و با حداقل امكانات آن‌هم بدون كوچك‌ترين پشتوانه و همكاري از جانب سازمان محيط زيست به انجام رسيد. فقط من مي‌دانم كه همكاران و دوستانم با مرگ يك حيوان گريه كردند و با بهبودي آن خنديدند و اين چيزي است كه در سازمان حفاظت محيط زيست هيچ‌وقت نه ديده شد نه اهميتي را كه بايد به آن دادند.»

توله پلنگ آذربايجان، مشت نمونه خروار

سال گذشته توله پلنگي از منطقه حفاظت شده كاغذكنان به مركز بازپروري حيات وحش پرديسان منتقل شد. بر اساس اخبار موثق كه يكي از كارشناسان اين منطقه در اختيار «اعتماد» گذاشت، مادر اين توله كشته و توله را گرفته بودند. اين توله از اداره كل آذربايجان شرقي به تهران منتقل شد.

در همان زمان مسوول كلينيك بازپروري حيات وحش پرديسان به دفتر حفاظت و مديريت حيات وحش سازمان محيط زيست پيشنهاد داد كه به دليل جواني اين توله و احتمال بروز حوادث مشابه كه البته پيش‌تر هم بارها براي اين گونه ارزشمند اتفاق افتاده بود، اجازه ساخت يك جايگاه تخصصي را براي پلنگ زيرنظر دامپزشكان و كارشناسان حيات وحش صادر كنند تا نه‌تنها بتوان از اين ذخيره ژنتيكي باارزش حفاظت كرد بلكه در عين حال قدم‌هاي اول براي بازپروري پلنگ هم در پرديسان برداشته شود. اما اين درخواست به در بسته خورد و توله نيز پس از مدتي در اختيار باغ وحش باراجين گذاشته شد. متاسفانه اين توله به‌رغم داشتن ظرفيت خوبي براي بازپروري به سرعت توسط انسان دستي شد.

مسوول كلينيك حيات وحش پرديسان در اين زمينه مي‌گويد: «توله پلنگ از اداره كل محيط زيست آذربايجان شرقي به دست ما رسيد. بعد از پرس و جويي كه كرديم به ما گفته شد كه از ميانه و روستايي به اسم ماوي، يكي از دوستداران محيط زيست نزديك روستا پيدا كرده. وقتي توله به دست ما رسيد، خيلي ضعيف شده بود و به گفته كسي كه براي ما آورد، ۷ الي ۸ روز غذا نخورده بود. حيوان بسيار ضعيفي بود و بعد از مدتي كه همكارانم به آن رسيدگي كردند، به غذا خوردن افتاد. همان زمان به دفتر حيات وحش پيشنهاد داديم كه مي‌توانيم با كمك همياران شرايط را براي بازپروري اين گونه فراهم كنيم اما به ما اجازه ندادند و طبق مجوزي كه دفتر حيات وحش صادر كرد، توله پلنگ به سرعت تحويل باغ‌وحش باراجين داده شد.»

رقابت تنگاتنگ باغ وحش‌ها با مراكز بازپروري

انتقال بي‌ضابطه حيوانات وحشي باارزش به باغ‌وحش‌ها موضوعي است كه هميشه مورد انتقاد فعالان محيط زيست قرار داشته است. ايمان معماريان دامپزشك پيشين مركز بازپروري حيات وحش پرديسان و دامپزشك پيشين باغ وحش ارم به «اعتماد» مي‌گويد: «به‌طور كلي لمس كردن و بازي با حيوانات براي عموم مردم امري دلپذير است و چنين ميلي است كه باعث افزايش تقاضا ازسوي بسياري از افراد براي انجام اين كار در باغ‌وحش‌ها مي‌شود. هدف بسياري از باغ وحش‌ها خصوصا در ايران دست‌آموز كردن حيوانات به منظور جذب بازديدكننده بيشتر است. اما اين موضوع به همين نقطه ختم نمي‌شود، عملكرد اين دست از باغ وحش‌ها تبليغ در جهت قاچاق و فروش حيوانات حيات وحش به بسياري از افراد ثروتمندي است كه به غلط، به نگهداري آنها به عنوان حيوان خانگي علاقه‌مندند. حتي اگر خود باغ وحش‌ها هم به‌طور مستقيم در فروش حيوانات دخيل نباشند، اين امر در هر صورت ميزان قاچاق حيات وحش را افزايش خواهد داد.»

معماريان همچنين دراين‌باره مي‌گويد: «در ايران نگهداري گوشتخواراني نظير گربه‌سانان بزرگ و گرگ به عنوان نماد قدرت و تمول در ميان برخي از ثروتمندان بسيار پرطرفدار است. همين ميزان تقاضاست كه باغ وحش‌ها را در جهت تكثير و پرورش اين حيوانات بدون توجه به امور مهمي نظير حفاظت، آموزش و رفاه آنها سوق مي‌دهد. يافته‌ها حاكي است كه خصوصا در مورد گربه‌سانان بزرگ و در روند تكثير، بسياري از توله‌ها در همان يك سال اول زندگي به دليل سوءتغذيه و شرايط نگهداري نامناسب از بين مي‌روند و آنهايي كه زنده مي‌مانند نيز با مشكلات متعددي نظير نرمي استخوان قديمي دست و پنجه نرم مي‌كنند. علاوه بر اين بسياري از افراد، پس از سپري شدن دوران كودكي اين حيوانات ديگر تمايلي به نگهداري از آنها ندارند. آموزش درماني هدفمند به عنوان امري كليدي در مديريت اصولي و تامين سلامتي حيوانات حيات وحش موجود در اسارت، در جهان روشي شناخته شده به شمار مي‌رود. طبيعتا حيوانات دست‌آموز داراي شرايط بهتري براي آموزش درماني هدفمند هستند و اين موضوع خود بستري مناسب را براي سوءاستفاده سودجويان فراهم مي‌آورد چرا كه تاكنون در ايران هيچ موردي از آموزش با هدف درماني و مديريتي مشاهده نشده است.»

اين دامپزشك حيات وحش معتقد است كه «تنها دليل تكثير و دست‌آموز كردن حيوانات حيات وحش بدون توجه به امر حفاظت و آموزش، سوءاستفاده از آنها در جهت تبليغ قاچاق حيات وحش و جذب بازديدكننده بيشتر است. بسياري در گذشته خود جزو آن دسته از افرادي بوده‌اند كه از حيوانات حيات وحش در منازل خود به عنوان حيوان خانگي نگهداري مي‌كردند و به دليل اينكه اين افراد عموما هيچ گونه دانشي در زمينه حفاظت و حيات وحش ندارند، موضوع قاچاق حيات وحش نيز در نظر آنها كاملا بي‌اهميت قلمداد مي‌شود. تنها هدف اين افراد چه از طريق شكار و جداسازي توله‌ها از طبيعت و چه از طريق تكثير در اسارت، آماده‌سازي آنها براي عرضه به عنوان حيوان خانگي است. حال آنكه عدم رعايت اصول حفاظت و دانش نگهداري اصولي، مي‌تواند مشكلات متعددي را براي اين حيوانات ايجاد نمايد.»

ضرورت نظارت بيشتر بر نقل و انتقالات حيات وحش

مسوول سابق كلينيك حيات وحش پارك پرديسان درباره وضعيتي كه حيات‌وحش در باغ‌وحش‌ها دارند مي‌گويد: «هفته گذشته كسي كه همراه مسوولان باغ وحش شهر آفتاب جهت تحويل گونه‌هاي واگذاري بالابان‌ها و تعدادي پرنده ديگر به كلينيك آمده بود، به گفته همكارانم چند سال پيش هنگام دزدي از قسمت بالابان‌ها توسط پرسنل كلينيك و حراست دستگير شده بود و همان شخص براي بار دوم جهت واگذاري تعدادي بالابان مجدد به كلينيك مراجعه كرد. پس از اعلام به پرسنل يگان و حراست جهت دستگيري، متاسفانه اين شخص متواري شد. البته اين موضوع توسط دفتر حراست در حال پيگيري است. مساله مهمي كه همگان از ما سوال مي‌كنند، در خصوص نحوه واگذاري و رهاسازي حيوانات است كه از همين جا بايد اعلام كنم من و همكارانم صرفا وضعيت گونه‌ها را به دفتر حيات وحش اعلام مي‌كنيم و تمامي واگذاري‌ها و رهاسازي توسط آن دفتر صورت مي‌گيرد و ما هيچ گونه نقشي در اين گونه جابه‌جايي‌ها نداريم.»

سوالات بي‌پاسخ

مدير مركز بازپروري پرديسان همچنين در بخش ديگري از توصيف وضعيتي كه پيش روي اين مركز قرار گرفته مي‌گويد: «رييس پژوهشكده آقاي بادام فيروز عنوان كرده‌اند كه ما درصدد تبديل اين مكان به بيمارستان هستيم. سوال اينجاست كه شما وقتي نمي‌توانيد يك مركز را كه با كمترين امكانات اداره مي‌شود، اداره كنيد، چطور قرار است كه يك بيمارستان را مديريت كنيد يا حتي بسازيد. دفتر حيات وحش اعلام كرده كه كلينيك تعطيل نشده و كار ادامه دارد. سوال ما اينجاست كه وقتي تعداد حيوانات را كم مي‌كنيد و همه جا اعلام كرده‌ايد كه حيوان از استان‌ها نگيريد و حيوان به مركز نيايد و تعداد پرسنل را هم به حداقل ممكن رسانده‌ايد، چطور قرار است كه مركز را اصلاح كنيد؟ دامپزشكاني كه دفتر حيات وحش عنوان كرده قرار است از اين پس به كلينيك بيايند، تنها تا ساعت ۲ عصر در سازمان هستند. آيا بعد از ساعت ۲ عصر هيچ اتفاقي در كلينيك نمي‌افتد؟ آيا پنجشنبه و جمعه كه روزهاي تعطيل شما است، هيچ اتفاقي نمي‌افتد و هيچ حيواني مصدوم نمي‌شود؟ آيا قرار است كه مركز را با همين تعداد فعلي حيوان فقط دو نفر كارگر بگردانند؟ آيا منظور از بازپروري پرت كردن غذا جلوي حيوان مصدوم است؟»  

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون