نگاهي به فراخوان هنرمند جهاني معاصر به مناسبت روز جهاني هنر
هنرمند مستقل نه روز دارد نه شب
فاروق مظلومي
روز جهاني هنر توسط انجمن بينالمللي و مردمنهاد هنر كه از همكاران يونسكو است، نامگذاري شده است و امسال با بيست و ششم فروردين مصادف بود. كاش به جاي روزنامه در دوماهنامه مينوشتم كه اين گذشت زماني توجيه ميشد. ولي باور بفرماييد كه اين روز آنقدر جهاني نبود. چون ما با وجود تفرج روزانه در عالم هنر تازه متوجه آن شديم. شايد هم زير سايه كرونا ديده نشده است. راستي كدام روز جهاني هنر؟ مگر آفريقا، اروپا و خاورميانه ميتوانند در يك جهان باشند؟ مگر عقيمسازي هنر با پول و سرمايه هنر ميتواند وجه جهاني داشته باشد؟ همان روز كه چكش هنر در كريستيز يا ساتبيز براي يك اثر كه با لابي مجموعهداران به حراج رسيده است بالا ميرود در جايي ديگر چكش قاضي براي حكم تخليه خانه هنرمندي مستقل بالا رفته است. هنر و هنرمند مستقل نه روز دارد نه شب. اينكه آيا هنر ميتواند امري جهانشمول باشد و چيزي به نام هنر و هنرمند جهاني وجود دارد يا نه فعلا مورد بحث ما نيست حتي به اين سوال هم فكر نميكنيم كه آيا جهاني شدن امري فردي است تا هنرمند جهاني هم داشته باشيم؟ و فارغ از تاييد يا تكذيب فلسفه وجودي يك روز جهاني به نام هنر، سوال اين است وقتي تهران حتي يك گالري استاندارد خصوصي از نظر فضا ندارد حتي در صورت قبول هنر و هنرمند جهاني ما كجاي اين هنر ايستادهايم كه گالري هما در اينستاگرامش فراخوان شناسايي جهانيترين نام هنر معاصر ايران را پست ميكند؟ درست است كه صبح تا شب از آخرين هنرمندان معاصر دنيا در كافههاي كريمخان و اينستاگرام حرف ميزنيم و در سايتها و مجلاتمان عكسشان را چاپ ميكنيم اما همچنان آش خودمان را ميخوريم و حليم حاج عباس را هم ميزنيم. كدام هنر جهاني؟ و كدام هنرمند جهاني؟
در وجهي ديگر فراخوان انتخاب هنرمند جهاني-حتي در صورت باور به وجود اين پديده- در فضاي اينستاگرام امري عجيب است. آيا فضاي اينستاگرام بضاعت شناسايي هنرمند جهاني معاصر را دارد؟ آيا انتشار عكس خانم كارگرداني كه فقط در خصوص خانمها فيلم ساخته و عليالحساب نصف جهان را بيخيال شده است با فراخوان هنرمند جهاني در تضاد نيست. وقتي گرداننده صفحه اينستاگرام يك گالري نميخواهد از قافله فراخوانهاي قرنطينهاي عقب بماند، دليل نميشود اولين فكري كه به ذهنش ميرسد با اولين عكسي كه در دسترس است را انتشار دهد. براي ورود به بحث هنرمند جهاني معاصر نياز به تسلط به 3 امر هنر، جهان و عصرينگي است و در صورت آشنا نبودن با اين مفاهيم با همان اتفاقي روبهرو ميشويد كه ديديد. چيزي نمانده بود فلاني و بهماني را در هم كنار بهمن محصص معرفي كنند. صد البته در صورت قبول فلاني به عنوان هنرمند و قبول شهرت به عنوان شاخص جهاني بودن، خيلي از اين چهرههاي اينستاگرامي از هنرمندان آبرودار اين مملكت معروفتر باشند.