• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4657 -
  • ۱۳۹۹ شنبه ۱۰ خرداد

با تام هنكس در نبرد با كرونا

تجربه‌اي تلخ و ناگوار بود...

پرويز نوري

وقتي بيش از يك ماه قبل كه بازيگر محبوب تام هنكس از طريق اينترنت اعلام كرد او و همسرش ريتا ويلسون مبتلا به ويروس كرونا شده‌اند، شوك غريبي بر محافل و مجامع سينمايي -خصوصا هوادارانش- وارد كرد. هنكس درباره نبرد سختي كه با كرونا داشته، گفته است: «به همراه همسرم تجربه‌اي تلخ و ناگوار را پشت‌سر گذاشته‌ايم.»

در نخستين مصاحبه‌اش بعد از ابتلا به كوويد19 گفت كه بيماري‌اش به بدي همسرش نبوده و او احساس كرده بود كه پس از بستري شدن در بيمارستان «كويينزلند» استراليا، رو به بهبودي رفته است. هنكس گفته بود: «آن هنگام بعد از 12 دقيقه ورزش روي تخت بيمارستان دراز كشيدم و به خواب رفتم.» كمك يكي از بهترين پزشكان آنجا و اقدامات سريع پزشكي، در مداوايش بسيار موثر بوده‌اند. به گفته هنكس: «شايد باورتان نشود روزهاي اول به من ورزش‌هايي ساده مي‌دادند و سعي مي‌كردند كف زمين انجام دهم اما حتي در انجام اين ورزش‌هاي ابتدايي هم نمي‌توانستم از روي زمين برخيزم. نمي‌دانستم چرا اين‌طور شده‌ام. همان وقت پرستاري نگاهي از زير عينك به من انداخت و انگار دارد به احمق‌ترين آدم نگاه مي‌كند، آهسته گفت: «شما كوويد‌19 داريد.» هنكس بعدا گفت كه حال همسرش ريتا ويلسون در آن زمان به قدري بد و دردناك بود كه با وجود استفاده از قرص‌هاي مربوط به بيماري مالاريا، حتي نمي‌توانسته راه برود. او گفته بود: «ريتا زمان سخت‌تري از من را گذراند. تب شديدي داشت و انگار دچار تشنج شده باشد، مي‌لرزيد و حس چشايي و بويايي‌اش را هم از دست داده بود. ميل به غذا نداشت و طي سه هفته بدترين روزها را سپري مي‌كرد.» به هر رو، در اواخر ماه مارس زوج سينمايي به خانه خود در لس‌آنجلس بازگشتند.

توماس جفري هنكس در 9 جولاي سال 1956 در كاليفرنياي شمالي به دنيا آمد. 5 سال بيشتر نداشت كه والدينش از هم جدا شدند. تام و خواهرش نزد پدر رفتند تا با او زندگي كنند اما برادر بزرگ‌ترش ترجيح داد نزد مادرش بماند. آنها زندگي سختي را پيش رو داشتند و پدرش در يك رستوران كوچك به كار مشغول بود و دوباره ازدواج كرد و دوباره پس از آن تام در غياب پدر در بيرون خانه پرسه مي‌زد. در سن 10 سالگي به اتفاق پدرش به 10 خانه مختلف نقل‌مكان كردند. در مدرسه زياد محبوب نبود. خودش گفته بود: «من به شدت موجود خجالتي بودم و بچه‌ها سر به سرم مي‌گذاشتند ولي هيچ نمي‌خواستم براي خودم دردسر درست كنم.» طي دوران مدرسه در نمايش‌هايي ظاهر شد، سپس در رشته تئاتر به تحصيل پرداخت و بازيگري را در دانشگاه ايالت كاليفرنيا فرا گرفت. اولين نقش مهم سينمايي او در دو كمدي «پاشيدن» (1984) و «بزرگ» (1988) بود. دو بار پشت سر هم اسكار گرفت. اول به نقش يك بيمار مبتلا به ايدز در فيلم «فيلادلفيا» (1993) و ديگري مرد جواني با ذهنيت نامتعادل در فيلم «فارست گامپ» (1994). پنج فيلم هم براي استيون اسپيلبرگ بازي كرد: «نجات سرباز رايان» (1998)، «اگه مي‌توني منو بگير» (2002)، «ترمينال» (2004)، «پل جاسوسان» (2015) و «پُست» (2017).

تام هنكس در حقيقت يكي از محبوب‌ترين چهره‌هاي سينماي امروز است. فيلم‌هايش در امريكا حدود 9/4 ميليارد فروش داشته و در سراسر دنيا به رقم 9/1 ميليارد رسيده است.

اين گفت‌وگو اخيرا با او انجام شده است.

 

پس از بهبودي از آن ويروس خطرناك، چه نگاهي به زندگي داشتيد؟

برايم مثل اين بود كه از يك خواب ترسناك و كابوس‌وار بيدار شده باشم.

در آن ايام هيچ به ياد ماجراها و وقايع جالب زندگي‌تان بوديد؟

جالب است بگويم فكر كنم سال 2008 بود كه در رم و در كليسايي داشتيم فيلمبرداري «فرشتگان و هيولاها» را انجام مي‌داديم كه يك عروس به همراه پدرش را به كليسا راه ندادند. من فيلمبرداري را تعطيل كردم و آنها را به كليسا آوردم.

ماجراي زمان ساخت فيلم «نجات سرباز رايان» يادتان بود؟

سال 1997 بود به گمانم كه استيون اسپيلبرگ مرا با ديگر افراد بازيگر فرستاد به يك پايگاه نظامي تا در ميان جنگل با يك كارآزموده تمرين كنيم. پس از مدتي كه با مشقت در باران كار كرديم، همه افرادي كه با من بودند خسته و نگران گفتند تمرين نمي‌كنيم و رفتند، فقط من ماندم!

چه شد كه خواستيد يك زن فيلمساز به اسم ماريل هلر شما را در فيلم آخرتان «روز زيبايي در همسايگي» به نقش آقاي راجرز، كارگرداني كند؟

راستش در سال 2015 بود كه در مجله نيويورك‌تايمز درباره «داستان كارگردانان زن» حرف زدم و مشتاق شدم با يكي از آنها كار كنم. همان هفته در مهماني نوه‌ام به‌طور اتفاقي با هلر ديدار داشتم و بعد كه به خانه رفتم اثر اول او «خاطره يك دختر نوجوان» را ديدم و دلم خواست اگر موقعيتي بشود با او كار كنم. چند سال بعد نقش آقاي راجرز در فيلم «روز زيبايي» را به من پيشنهاد داد.

خب، حالا راجع به آن طلاق بگوييد؟

كدام طلاق؟ همان كه در سال 1985 از همسر اولم سامانتا ليوز جدا شدم؟

نه، ‌منظور دومي است!

هان، منظورتان ريتا [ويلسون] است. ما در سال 1988 ازدواج كرديم و دو تا پسر داريم. هيچ درامي هم در زندگي‌مان پيش نيامده!

اين‌طور كه معلوم است هيچ نقطه سياهي در زندگي‌تان وجود نداشته است.

درسته، نداشته.

هميشه با صداقت حرف زده‌ايد و به همين لحاظ همه خبرنگاران به شدت به شما علاقه دارند. يعني بين شما با ديگر ستارگان تفاوت قايل مي‌شوند. اين‌طور است؟

شايد به اين خاطر است كه با هيچ كدام هيچ وقت بگومگو نكرده‌ام چون مي‌دانيد اغلب واقعيات را گفته‌ام.

بعد از اين دوران دردناك نبرد با كرونا، اينك چه احساسي داريد؟

هرگز تا اين حد خودم را نشناخته بودم، اينكه بابت چيزي نمي‌ترسم و مهم‌تر از آن، احساس بهتري نسبت به زندگي پيدا كرده‌ام، مي‌دانيد؟ به تصورم راز و رمزي را در وجودم دارم كه نمي‌توانم هيچ جوري آن را فاش كنم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون