• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4674 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۳ تير

به مناسبت برگزاري نمايش آثار نيلوفر لهراسبي در گالري اُ با عنوان «انتزاع كوچ»

انتزاع از زمان و مكان در كوچ‌زيستي

فاروق مظلومي

 

در جغرافياي متنوع ايران سه شيوه و الگوي زيست و سكونت با نام‌هاي شهري، روستايي و كوچ وجود دارد. اگرچه با پيدايش شبكه تلفن همراه و اينترنت اين سه شيوه زيستي مشتركات زيادي پيدا كرده‌اند اما در اين ميان جامعه عشايري كوچ‌رو مشخصات منحصربه‌فرد خود را بيشتر حفظ كرده‌اند. قطعا يكي از دلايل مهم اين امر نامانايي عشاير در يك مكان و جغرافياي خاص است و دليل ديگر وجود هر دو نوع كوچ عمودي - از دشت به كوه- و كوچ افقي- از دشت به دشت- در ايران است كه به تنوع طبيعت و پستي‌ها و بلند‌ي‌هاي اين سرزمين زيبا برمي‌گردد. اين شيوه، زيست‌الگوهاي فرهنگي و معيشتي خاصي را به وجود مي‌آورد. نيلوفر لهراسبي كه دانش‌آموخته نقاشي و طراحي صنعتي است و سابقه حضور در نمايشگاه‌هاي گروهي و انفرادي داخلي و خارجي و اقامت هنري در سيته فرانسه را دارد در استيتمنت نمايشگاهش بخشي از كوچ‌زيستي را به زيبايي توصيف مي‌كند: 
«زندگي كوچ‌نشيني با ويژگي‌هاي كنترل‌ناپذير و نامحدودش در تقابل با زندگي يكجانشيني است؛ يعني دو شيوه زيست كه چه بسا بتوان آن را به «فضاي باز» و «فضاي بسته» تعبير كرد. 
شايد بتوان تفاوت اين دو شيوه زيستن را (به‌طور استعاري) تفاوتي دانست كه ميان نمد و پارچهش وجود دارد: نمد به منزله پهنه‌اي از پشم‌هاي درهم تنيده كه از تمامي جهات قابل گسترش است و پارچه كه داراي ساختار عمودي و افقي است، يعني همان تار و پودي كه اجزاي تشكيل‌دهنده آن به حساب مي‌آيد (كه دست‌كم از يك جهت محدود شده است). 
 تاكيد در كارهاي پيش رو بر دركي انتزاعي از شيوه زندگي كوچ‌نشيني است. انگيزش‌هاي ديداري (بيابان، افق، رنگ، ماده و...) دستمايه كار بوده است.
در چنين فضايي بيش از اينكه خطوط از وصل شدن نقاط به وجود آيند، نقاط از برخود خطوط به وجود مي‌آيند.»
اين نمايشگاه، آثار حجمي متشكل از بتن، پشم و نمد و آثار تابلو روي بستر كاغذ و بوم يا بستر پشم و كلاژ را شامل مي‌شد. آثار نيلوفر لهراسبي نمونه مشخصي از چندرسانه‌اي شدن هنر معاصر است. اما با خواندن اين استيتمنت قوي مي‌توان از استعاره موجود در آن هم استفاده كرد و زندگي در فضاي باز كوچ‌نشين‌ها را با نقاشي در فضاي آزاد متناظر دانست. همان‌طوركه نقاشي در آتليه زير نور مصنوعي متناظر با زندگي در آپارتمان است. در تجربه كوچ‌زيستي فقط شب‌ها از نور خورشيد استفاده نمي‌كني و تمام ساعات روز جهان با خورشيد روشن مي‌شود پس قطعا تشكيلات فرهنگي و هنري اين نوع زيستن متفاوت خواهد بود.
شايد اولين بار واسيلي كاندينسكي نقاش و نظريه‌پرداز مدرسه باوهاوس به دراماتيك بودن خطوط متقاطع در مقايسه با خطوط موازي اشاره كرده است. مي‌توان گفت خط منحني نيز در مقايسه با خط صاف درام و كشمكش بيشتري را تداعي مي‌كند و اين همان برداشت دقيق نيلوفر لهراسبي از بافت پر از تقاطع منحني‌ها در ماده نمد است.
اگر‌چه عنوان انتزاع در نهاد خودش نوعي مفهوم‌زدايي و موضوع‌گريزي اوليه را دارد اما آنچه  در نمايشگاه انتزاع كوچ خيلي برجسته ديده مي‌شود تقدم ماده بر فرم و مفهوم و موضوع است. مخاطب در نگاه اول فقط با اين مساله روبه‌رو است كه اين حجم‌ها از نمد ساخته شد‌ه‌ و پشمينه هستند و در چيد‌ماني در كنار سنگ‌هاي بتني قرار گرفته‌اند. تابلوهايي با بستر پشم هم مقابل چشمان مخاطب است. نمد مثل ساير مواد سازنده مجسمه‌ها -فلز، چوب، فايبرگلس، سنگ و ...- در دسترس عموم نيست و در زندگي روزمره ما كاربرد ندارد از اين رو يك ماده مرجع است كه موجب رجعت به طبيعت و بازنگري مجدد در رابطه انسان با حيوان مي‌‌شود كه البته در اين نمايشگاه با مجاورت با بتن نوعي كانسپت مقابله انسان با طبيعت را هم ايجاد كرده بود. علاوه بر آن فرم‌هاي اين آثار به هيچ‌وجه با فرم‌هاي شهري نسبت نداشت و اين آگاهي و اشراف هنرمند را به ذهنيتش مي‌رساند كه به خوبي مي‌دانسته است كه قصد بازنمايي چه چيزي را دارد.  از نكات ديگر نمايشگاه انتزاع روح مشترك جاري در آثار حجم و تابلوها بود حتي زماني كه مثل طراحي‌هاي روي كاغذ از ماده مشترك نمد و پشم استفاده نكرده بودند. خرداد ماه امسال نمايش آثار نيلوفر لهراسبي در گالري اُ ثابت كرد از روح بريده از زمان كوچ‌روها كه هيچ‌گاه قصد زندگي در شرايط معاصر را ندارند و نامكاني جاري در كوچ مي‌توان براي خلق آثار انتزاعي بهره برد در صورتي‌كه آگاهي لازم براي انتخاب ماده‌اي مناسب مانند نمد و پشم را داشته باشيم كه ماده‌اي مناسب براي رجوع به كوچ است.

 


شايد اولين بار واسيلي كاندينسكي نقاش و نظريه‌پرداز مدرسه باوهاوس به دراماتيك بودن خطوط متقاطع در مقايسه با خطوط موازي اشاره كرده است. مي‌توان گفت خط منحني نيز در مقايسه با خط صاف درام و كشمكش بيشتري را تداعي مي‌كند و اين همان برداشت دقيق نيلوفر لهراسبي از بافت پر از تقاطع منحني‌ها در ماده نمد است

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون