آغاز دوران جنگ ولرم

جان كري براي نخستين بار بعد از بحران اوكراين به روسيه سفر و با پوتين، رييس‌جمهور روسيه ديدار كرد. گزارش موسيو شيطان از نشست محرمانه اين دو ديپلمات را در زير مي‌خوانيد:
جان كري: هپي نيو ير.
پوتين: از رو دست كسي تقليد نكن. مذاكره بلد نيستي چرا راه مي‌افتي مياي اينجا؟
جان كري: آقا اصلا حرف من اينه كه بالاغيرتا پوتين ات را از روي اين اوكراين بردار.
پوتين: بنده در اوكراين خوشم. پوتين ِ پوتين چه واژه قشنگي است. نه ؟
جان كري: نخيرشم. خيلي هم زمخت است. پوتين‌هاي امريكايي بهتره.
پوتين: نخير. همچين آنها هم كيفيتي نداره. رو تپه‌هاي افغانستان، عراق، ويتنام و... پيداشون كرديم. هزار باريكلا تپه هم باقي نگذاشتين‌ ها.
جان كري: آنها در جهت بهبود شرايط امنيتي نوين دهكده جهاني عصر نو در فضاي ِ...
پوتين: بسه بسه. قلمبه سلمبه حرف نزن. من خودم اين كاره‌ام. اتفاقا ما هم براي تامين امنيت همين دهكده نوين جهاني در عصر نو فضاي شبه‌جزيره كريمه را نوش جان كرديم.
جان كري: جان من؟
پوتين: جان ِ جان. اين جان بميره
جان كري: خيلي شوخي يخي بود.
پوتين: خب روسيه هميشه سرد بوده. جنگ سرد هم اتفاقا از همين جا كه الان نشستي شروع شد. راستي شما تا كي ميخواين تو يمن تركتازي كنين ؟
جان كري: كجا ؟ يمن ؟ شيب ؟ جنگل ؟
پوتين: كري... كر هستي ؟ نمي‌شنوي عمو چي ميگه؟ اون پسر هم هنرپيشه شد. تو هم مثل اون هنرپيشه شدي. نقش بازي مي‌كني شيطون ؟ بله يمن.
جان كري: پوتين جاي پوتين شما گذاشتيم ؟
پوتين: نخير. سايز كفش شما چهل و هشته. ما سايزمان چهل. پاي شما خيلي بزرگ‌تر ديده ميشه تو مسائل دنيا. اين طور نيست؟
جان كري: بابا به سايز ما چي كار داري؟ خوبه يكي سايز شما را بپرسد؟ هرچند نصف سايز شما زير زمينه.
پوتين: كري جان اين حرفا رو ولش. بيا آشتي كنيم. اون نقشه را وردار بيا ضربدر بزنيم كي كجا بره از اين به بعد به پرو پاي هم نپيچيم.
جان كري: موافقم. اين شد حرف حساب.