گزارشي از نشست مجازي بزرگداشت شيخ شهابالدين سهروردي در انجمن مفاخر
حكيم ايراني؛ حكمت نوراني
صدرا صدوقي|نشست مجازي روز بزرگداشت «شيخ شهاب الدين سهروردي» چهارشنبه ۸ مرداد ماه از ساعت15:00 تا 17:00 با حضور و سخنراني حسن بلخاري رييس انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، مهدي محقق رييس هياتمديره انجمن، احمد تميم داري استاد دانشگاه علامه طباطبايي و حسن سيد عرب عضو هياتعلمي دانشنامه جهان اسلام برگزار شد. در ادامه گزيدهاي از سخنان استادان حاضر در اين برنامه را ميخوانيد.
خورشيد؛ تمثيل اعلاي نور ذات در هستي محسوسات
حسن بلخاري
سهروردي در حكمهالاشراق عوالم را منحصر در 4 عالم دانسته:«انوار قاهره، انوار مدبره، برزخيان و صور معلقه ظلمانيه و مستنيره فيها.» جهان برازخ (شامل كواكب و عناصر بسيط و مركبات مادي) ميشود و صور معلقه ظلمانيه و مستنيره همان عالم مثال است. شيخ در مقاله دوم حكمهالاشراق به بحث در باب مراتب وجود ميپردازد كه به فصولي چند تقسيم ميشود و كليت آن بيان مراتب نور است. در فصل نخست سخن از قاعده «ان الواحد الحقيقي لا يصدر عنه اكثر من معلول واحد» است و در ادامه كيفيت صدور كثرت از نورالانوار. شيخ در بيان مراتب كثرت به بيان انوار عالي و سافل ميرسد و متذكر اين قاعده بنيادي ميشود كه نور عالي نسبت به نور سافل، قاهر و نور سافل نسبت به نور عالي، عاشق است. بحث بعدي او، تبيين كيفيت صدور كثرت از واحد احد و ترتيب آن است. در متن اين بحث به بيان انوار قاهره، برازخ مستقله، انوار مجرده (كه آنها را انوار اسفهبديه مينامد) و نيز انوار سانحه و افلاك ميپردازد. از ديدگاه شيخ و به تعبير صريح او، شريفترين ذات هستي نور است (حضرت نورالانوار) و طبيعي است مثال اعلاي او نيز در تمامي مراتب هستي نور باشد و دقيقا از همين روست كه در جهان محسوسات نيز هستي اشرف، مثال حضرت نور است و البته هرچه تمامتر؛ لاجرم شريفتر. از ديدگاه شيخ اين وجود اشرف، هورخش است. در نظام نوري شيخ اشراق هورخش يا خورشيد تمثيل اعلاي نور ذات در هستي محسوسات است.
سهروردي و ايران باستان
مهدي محقق
شيخ شهابالدين سهروردي از فيلسوفان بزرگ اسلامي است بهويژه آنكه خود او موسس مكتب «اشراق» بود. يك معناي «اشراق» اين است كه او فلسفهاي را عرضه كرد كه از ايرانيان باستان گرفته بود. معناي ديگر آن بود كه اين مكتب بر پايه اشراق يعني كشفياتي كه بر دلها آشكار ميشود، نهاده شده است. مشهورترين اثر شيخ شهاب الدين سهروردي، حكمه الاشراق است كه شروح متعددي بر آن نوشته شده است. شيخ اشراق تاثير فراواني بر حكماي بعد از خودش داشت. جا دارد كه آثار اين حكيم بزرگ ايراني و مسلمان مورد بررسي و تحقيق قرار بگيرند هرچند پروفسور هانري كربن، مجموعه آثار عربي او و سيدحسين نصر مجموعه آثار فارسي او را درگذشته چاپ كردهاند.
فيلسوف مبتكر
احمد تميمداري
سهروردي حكيم و فيلسوف بزرگ ايراني، مختصات و ويژگيهايي دارد كه او را از بسياري دانشمندان ديگر متفاوت ميكند. برخي دانشمندان واقعا موسسند و برخي ديگر، مبتكر هستند و فلسفه جديد، تئوري جديد و حرف تازهاي را بيان ميكنند. با همين توضيح كوتاهي كه بيان كردم، سهروردي هم موسس است و هم مبتكر. او از آثار پيشينيان بسيار استفاده كرده اما تئوريهاي تازهاي نيز در فلسفه خلقت و توجيه مذهب دارد و مكتب اشراق را پايهگذاري كرده كه در نوع خود فلسفه جديدي است. يكي از اقدامات او تلفيق حكمت افلاطوني، خسرواني، نوافلاطوني و حكمتهاي قديم است. او در عين استفاده از اين فلسفهها، استقلال فكري نيز دارد و مكتب خود را بنا كرده است. مراحل چهارگانه حكمتالاشراق سهروردي عبارتند از : تزكيه نفس، مشاهده انوار الهي، دريافت علم صحيح (علمي كه از راه كشف ذوقي و حكمت استدلالي به دست ميآيد) و تركيب و تدوين 3 مرحله قبلي.
اهميت سهروردي در تاريخ فلسفه اسلامي
حسن سيد عرب
منزلت شهابالدين سهروردي در تاريخ فلسفه اسلامي بسيار با اهميت است. تمامي انديشه اسلامي متاثر از يونان نيست. سهروردي به عنوان دومين موسس حوزه فلسفي در تاريخ فلسفه اسلامي، اصول فلسفي خودش را در بررسي حكمت مشايي به دست آورد. به همين دليل است كه بايد بيان كرد، نميتوان بدون سير در سنت تاريخ فلسفه به تاسيس حوزهاي جديد دست زد. به همين دليل سهروردي بررسي وسيعي در انديشههاي فارابي و ابنسينا انجام داد و ضمن تحليل مسائل متداول در اين فلسفه به فلسفه اشراقي دست پيدا كرد. شيخ اشراق پس از بررسي فلسفه مشاء، فلسفه اشراق را پايهريزي كرد. بعد از سهروردي، جريان اشراقي به سير تاريخي خود ادامه داد. نخستين شارح انديشههاي سهروردي، شهرزوري است كه هم مورخ است هم شارح. انديشههاي او كاملا فلسفياند و با شرحي كه بر حكمهالاشراق نوشت، ميراث سهروردي را به نسلهاي بعدي منتقل كرد. پس از او قطبالدين شيرازي هم شرحي بر اين كتاب نوشت. اگرچه شرح اين دو حكيم اشراقي در بسياري از مطالب شبيه هماند اما بررسي تطبيقي اين دو شرح هم از بايستههاي سهروردي پژوهي است. بعد از سهروردي، ميراث حكمت اشراقي به اين دو فيلسوف رسيد و آنها اين حكمت را به حوزه شيراز منتقل كردند و آثار بزرگي در اين رابطه نوشتند. شايد بتوان بعد از حوزه فلسفي شيراز، بزرگترين مفسر انديشههاي سهروردي را ملاصدرا دانست.