• ۱۴۰۳ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4747 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۳۰ شهريور

درباره فريدون مشيري به بهانه زادروزش

شاعري به زلالي آب و طراوت برگ

اميد جوانبخت

 

«فريدون مشيري» در شعر معاصر ايران جايگاه ارزشمند و خاصي دارد. شعر فارسي پس از كار سترگ «نيما» يعني آوردن هوايي جديد در شكل و شمايل سنتي شعر با چند دسته شاعر مواجه شد. آناني كه منتقد اين تحول بودند و كماكان قوالب مالوف قبل را براي اشعارشان ترجيح مي‌دادند چون «پرويز ناتل‌خانلري»، «شهريار» و «رهي معيري» و گروهي ديگر با استقبال از اين نوآوري چنان پيگيري و ممارستي در اين عرصه كردند كه علاوه بر تثبيت جريان شعر نو به سبك و سياقي شخصي و منحصربه‌فرد نيز دست يافتند افرادي چون «اخوان ثالث»، «سهراب سپهري» و «شاملو». اما دسته سومي هم بودند كه در سرودن شعر هم از قوالب سنتي‌تر(چون غزل) بهره مي‌بردند و هم بي‌تعصب از قابليت‌هاي اين صورت جديد بهره بردند و آثار ماندگاري در شعر نو آفريدند كه در صدرشان مي‌توان به «فريدون مشيري» و «اميرهوشنگ ابتهاج» اشاره كرد. بديهي است كه اين دسته‌بندي سويه ارزش‌گذاري نداشته و ارزش و ماندگاري واقعي شعر و شاعرش از ميزان خلاقيت، ذوق و توفيق يافتنش در بياني استوار و همسو با معنا مي‌آيد و ماندگاري آن در اذهان مردم و به اين اعتبار آثار بزرگاني كه نام‌شان آمد،ماندگار است در شعر معاصرمان. 
«فريدون مشيري» كه در يكي از آخرين روزهاي شهريور 1305 در تهران‌ زاده شد به دليل شغل پدر بخشي از كودكي و نوجواني‌اش را در «مشهد» گذراند و تقريبا همزمان با ورود متفقين به ايران به تهران آمد و به دبيرستان «دارالفنون» رفت و پس از آن به رغم ميلش در وزارت پست و تلگراف استخدام شد.گرايش او به شعر و ادب سبب شد تا در مجلاتي چون «روشنفكر» و «سپيد و سياه» به كار مطبوعاتي بپردازد و در سال 34 موفق شد، اولين مجموعه شعرش(تشنه توفان) را به چاپ برساند. شعرهاي اوليه‌اش به دليل علاقه و آشناي‌اش با ادبيات كهن و شعرهاي حافظ و سعدي در همين راستاست. تحصيل ناتمامش در رشته ادبيات دانشگاه تهران، فعاليت‌هاي فرهنگي- ادبي در مطبوعات، چاپ چندين دفتر شعر («گناه دريا/35»، «ابر و كوچه/46» و «بهار را باور كن/47» و...) همچنين عضويت در شوراي نويسندگان راديو مشغله‌هاي او را در نيمه دوم دهه 30 و دهه 40 دربرمي‌گيرد. شعر معروف «كوچه» او نيز كه در قالب شعر نو و با مضموني عاشقانه بسيار فراگير شد، محصول اين دوران است. يكي از ويژگي‌هاي شاخص «مشيري» اين بود كه هيچ‌گاه جذب حزب‌ها و گرايش‌هاي سياسي مرسوم در فضاهاي روشنفكري دهه‌هاي 30 و 40 نشد و به تبع آن فضاي تيره و تار و پر از نااميدي و سرخوردگي جامعه در سال‌هاي پس از سال 32 كه بر اشعار غالب شعراي مجذوب احزاب شده، سايه انداخته بود، نتوانست تاثير عمده‌اي بر سير اشعار «مشيري» داشته باشد. در دهه 50 شناخت و علاقه‌اش به موسيقي ايراني و دستگاه‌ها و گوشه‌هاي آن سبب شد تا به دعوت دوست قديمي‌اش «سايه» به شوراي شعر و موسيقي راديو برود و در دوران جديد مجموعه بي‌نظير «گلها»ي تازه راديو(كه با همت زنده‌ياد «پيرنيا» و همراهي هنرمندان برجسته تبديل به گنجينه‌اي معتبر از موسيقي ايراني شده بود) در جهت اعتلاي هر چه بيشتر آن نقشي برعهده بگيرد. با وقوع انقلاب و جنگ فعاليت‌هاي «مشيري» بيشتر به سرودن شعر و گاهي چاپ آنها محدود شد تا اينكه پس از تحولات ميانه دهه 70 او به دعوت چند دانشگاه در امريكا، آلمان و سوئد پاسخ مثبت مي‌دهد و در نشست‌هاي ادبي و شعري مختلفي حاضر و به خواندن شعرهايش پرداخت كه با استقبال بسيار زيادي نيز همراه بود. يكي ديگر از بخش‌هاي كاري «مشيري» در ارتباط با موسيقي در دهه پاياني عمرش يعني دهه 70 همكاري با آهنگسازان و خوانندگان معتبري بود كه از اشعار ارزشمندش به عنوان يكي از اركان آهنگ‌هاي ماندگار بهره مي‌جستند. خوانندگاني چون «عليرضا افتخاري» (آلبوم‌هاي «ناز نگاه»، «شور عشق»، «زيباترين»، «افسانه») «محمدرضا شجريان»، «صديق تعريف»، «محمد اصفهاني» و «عليرضا قرباني» و نيز آهنگساز برجسته معاصر «فرهاد فخرالديني» كه تعدادي از تصانيف ماندگار خود را روي اشعار او ساخته و در اركستر ملي اجرا كرده است(و نيز آلبوم درخشان «ياد يار مهربان» او كه با صداي «كاوه ديلمي» و به ياد استاد «بنان» ساخته شده). بخشي از تصانيف فيلم «دلشدگان/حاتمي» با آهنگسازي «حسين عليزاده» و صداي آسماني «شجريان» روي اشعار «مشيري» نيز از نمونه‌هاي ماندگار همنشيني شعر، موسيقي و آواز است.  در غالب اشعار مختلف «مشيري» موضوعاتي مهم بدون طمطراق‌هاي ادبي بعضا رايج در لفافه‌اي از نگاهي زلال و شاعرانه و با قالب و زباني روان و جذاب روايت مي‌شود.» شعر او شايد از شعر شاعران هم‌نسلش ساده‌تر به نظر بيايد يا اشارات اجتماعي آن كمرنگ‌تر و نامحسوس‌تر باشد اما فرم ساده، جنبه‌هاي انساني، اخلاقي و تغزلي آنها همواره در اولويت شاعر قرار داشته است. اشعار او تلخي‌ها و ناكامي‌ها را در قالبي تمثيلي و نمادين و با لحني عامه فهم و اميدوارانه باز مي‌تاباند. توفيق ديدار اين شاعر گرانقدر در سال‌هاي پاياني عمرش در بزرگداشتي در شهر «همدان»(كه به نوعي شهر اجدادي‌اش نيز به حساب مي‌آمد، پدربزرگش مدتي در اين شهر ساكن بوده و پدرش نيز‌ زاده همدان است) و در جوار آرامگاه «بوعلي‌سينا» دست داد. در مصاحبتي كوتاه كه پس از اهداي «پرتره»‌اي كه از چهره‌اش به نشانه علاقه‌ام به اشعارش كشيده بودم، پيش آمد رمز توفيق اشعارش را يافتم. او بيش و پيش از خلاقيتش در شعر تسلطش به ادبيات فارسي، مضامين ارزشمند اشعارش و توانايي‌هايي كه داشت، ماندگاري و توفيق اشعارش را مديون درون و باطني بي‌غل و غش، نگاهي ساده، شخصيتي بي‌پيرايه و طبعي شوخ و لطيف بود. مشيري در سال 79 و پس از چند سال كسالت روي در نقاب خاك كشيد.
به عنوان حسن ختام شعر «دست» يكي از شعرهاي بسيار زيباي «مشيري» را با يادش مرور مي‌كنيم: ..../دست گنجينه مهر و هنرست/خواه بر پرده ساز/خواه در گردن دوست/خواه بر چهره نقش/خواه بر دنده چرخ/خواه بر دسته داس/خواه در ياري نابينايي/خواه در ساختن فردايي/آنچه آتش به دلم مي‌زند اينك هر دم/سرنوشت بشرست/داده با تلخي غم‌هاي دگر دست به هم/باري اين درد و دريغ است كه ما/تيرهامان به هدف نيك رسيده ست ولي/دست‌هامان نرسيده ست به هم. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون