• ۱۴۰۳ جمعه ۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4777 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۸ آبان

مشيت علايي درباره نسبت ويروس اين روزها با ادبيات گفت

كرونا، سنگ محك ارزش هنري

 گروه هنر و ادبيات

 مشيت علايي معتقد است نويسندگان و هنرمندان مهم و بزرگ حتما با وجود تلفات و وجوه غيرانساني كرونا سراغ آن مي‌روند. او در گفت‌وگويي كه روز گذشته با او در ايسنا منتشر شده، گفته «تفاوت نويسنده‌ها و هنرمندان خوب با هنرمندان رده پايين در همين است كه وقايع تاريخي را منعكس مي‌كنند.» اين منتقد ادبي و مترجم افزود: «من هنوز در اين مدت شيوع ويروس كرونا آثاري از نويسندگان خودمان نديده‌ام كه اين واقعه را در آن منعكس كرده باشند. البته اين را در حوزه ادبيات مي‌گويم، گرچه ممكن است تحقيقات مفصلي درباره اين موضوع انجام شده باشد، ولي بازتاب آن را به شكل ادبي و هنري در ايران نديده‌ام.» مشيت علايي سپس به برخي وقايع مهم تاريخ اشاره و درباره اهميت حفظ ميراث مستند چنين دوراني بيان كرد: با توجه به ابعاد اين اتفاق وحشتناك و سهمگين كه فوق‌العاده گسترده است، بعيد مي‌دانم كه هنرمندان سراغ آن نروند؛ شايد در ابعاد ديگري اين كار را انجام دهند. ياد طاعون بزرگ قرون وسطي افتادم، در دوره‌هاي بعد خصوصا در قرن بيستم خيلي‌ها سراغ آن رفتند، مثلا سيمون دوبووار در رمان معروفش «همه مي‌ميرند» به شكلي به طاعون پرداخته است. دوبووار در آن رمان برداشت متفاوتي از اين واقعه دارد كه در چارچوب فكري و فلسفي او مي‌گنجد. هنرمنداني كه من به آنها بزرگ و برجسته مي‌گويم، طبيعتا با ديدن اين همه تلفات و وجوه غيرانساني كرونا بعيد است كه به سراغش نروند. طبيعتا انعكاس آن در هنر با آنچه در علم داريم، فرق دارد. در علوم از جمله علوم زيستي و روانشناسي اين رويكرد متفاوت است و تبعات اين پديده به لحاظ جسمي، اقتصادي، روحي، رواني و اجتماعي را بررسي مي‌كند اما در چارچوب هنر تفاوت دارد و به ذوق و نگاه زيباشناسي هنرمند وابسته است كه چطور سراغ آن برود. علايي سپس گفت: شايد اصلا نويسندگان به صورت يك پديده سمبليك از كرونا ياد كنند، چنانچه در گذشته هم به اين سبك بوده است. يعني كل واقعه شيوع ويروس كرونا را به صورت يك جريان سمبليك ببينند؛ مثلا اگر كسي گرايش ديني دارد، اين را بازتابي از خشم خدا ببيند، چنانچه موارد مشابهي را در داستان‌هاي ديني داريم. يا مثلا در شكل ديگري اين را يك‌جور هجوم فاشيسم بداند، چنانكه كامو هم در «طاعون» اين كار را كرده؛ نظر كامو اين است كه فاشيسم اروپا را تهديد كرده است. من نمي‌خواهم موضوع بدهم ولي چنين اتفاقاتي خواهد افتاد و در دو حوزه انعكاس پيدا خواهد كرد؛ يكي حوزه علمي است و ديگري حوزه هنر كه به همت هنرمندان ما و جهان بستگي دارد كه چگونه به اين مساله بپردازند. طبيعتا هنرمندان از ابعاد صرفا عيني به آن نخواهند پرداخت، چون ارزشي ندارد و در علم بهتر به آن خواهند پرداخت. شايد كرونا تمي باشد براي‌شان تا بتوانند از اين طريق كارهاي هنري‌شان را بيافرينند. اين مترجم همچنين در پاسخ به سوالي درباره تشويق مردم به نوشتن (مثلا خاطرات دوران كرونا) در حفظ تاريخ شفاهي بيان كرد: اين يك پديده فرهنگي است، البته دولت هم مي‌تواند در آن نقش داشته باشد. در ايران مساله تاريخ شفاهي يا به صورت تاريخ مكتوب مثل خاطره‌نويسي وجود داشته اما آنچنان كه در فرهنگ غرب وجود دارد، جاي خيلي وسيعي در فرهنگ ما ندارد. البته نهادهاي رسمي مي‌توانند به اين مساله كمك كنند ولي هنرمندان و كساني كه دغدغه‌هاي هنري دارند و حتي مردم هم ممكن است تا به حال كارهايي كرده باشند و اين واقعه را در خاطرات‌شان گنجانده باشند و ما خبر نداشته باشيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون