• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4787 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۲۱ آبان

جمهوري‌خواهان به استفاده از پايگاه راي ترامپ در انتخابات بعدي اميدوار شدند

ترامپيسم بدون ترامپ

مترجم: هديه عابدي

 

دونالد ترامپ در دوران رياست‌جمهوري خود بسيار بي‌كفايت عمل كرد و به سادگي شكست خورد. اما حاكم بعدي كاخ سفيد اين طور نخواهد بود. حالا كه جو بايدن توانسته در انتخابات رياست‌جمهوري امريكا پيروز شود، مي‌توانيم منتظر باشيم تحليلگران در بحث‌هاي خود به اين مساله بپردازند كه آيا بايد ترامپ را يك استثنا بدانيم يا اينكه او نمادي از گناهان و آسيب‌هاي امريكا بوده است. در اين بحث، يكي از استدلال‌هاي منطقي اين است كه رفتارهاي ترامپ عميقا ريشه در سنت‌هاي امريكايي داشت. اما در عين حال نبايد از اقدامات غيرعادي او  نيز چشم‌پوشي كنيم: توييت‌هاي اول صبح، علاقه به تركيب تجارت شخصي و امور دولتي، وسواس در خصوص رده‌بندي‌ها و آراي مردمي (در حدي كه بيشتر در شأن يك ستاره برنامه‌هاي تلويزيوني است تا يك رييس‌جمهور هر چند تنها كاري كه ترامپ در آن تبحر داشت، همين اجراي برنامه‌هاي تلويزيوني ريليتي بود). با اين حال در سطح بين‌المللي ترامپ يكي ديگر از چندين سياستمدار راست‌گرا و عوام‌فريبي است كه در اقصا‌ نقاط جهان به قدرت رسيده‌اند: نارندرا مودي در هند، جايير بولسونارو در برزيل، ويتكور اوربان در مجارستان، ولاديمير پوتين در روسيه، ياروسواف كاچينسكي در لهستان و رجب طيب اردوغان در تركيه. اين افراد در انتخابات پيروز مي‌شوند اما هنجارهاي دموكراتيك را لگدمال مي‌كنند: با جرم دانستن هر گونه عقيده مخالف، سركوب يا ارايه تصويري شيطاني از رسانه‌ها، آزار و اذيت مخالفان و استفاده از سازوكارهاي فراقانوني در موقعيت‌هاي مختلف (مخالفان پوتين هر وقت سانحه مرگباري اتفاق مي‌افتد، مي‌دانند كه يك جاي كار مي‌لنگد). اوربان با افتخار از اصطلاح ليبرال دموكراسي در توصيف عوام‌فريبي اين دسته از سياستمداران استفاده مي‌كند. ترامپ نيز از خيلي جهات - هم در ادبيات و هم در سياست - به آنها شباهت دارد.  او نيز مثل اين گروه از سياستمداران در تبليغات انتخاباتي خود به ‌شدت از نوع خاصي از جهاني‌سازي كه در عصر حاضر رواج يافته، انتقاد مي‌كند. اين نوع از جهاني‌سازي براي خيلي‌ها مفيد است اما ثروتمندان به ويژه در كشورهاي غني‌تر سود بيشتري مي‌برند و شمار زيادي از مردم جا مي‌مانند. ترامپ طرفدار نوعي عوام‌فريبي متكي بر ملي‌گرايي قومي است: حمايت از ساخت يك كشور مرفه براي افراد «شايسته»، نه براي ديگر افراد نالايق(مثل مهاجران و اقليت‌ها) كه ظاهرا اين رفاه را غصب مي‌كنند. ترامپ نيز مثل ديگر عوام‌فريبان با مواضع و اظهارات خود باعث گسترش بي‌اعتمادي مردم به بسياري از نهادهاي دموكراتيك ميانه‌رو و ليبرال(به ويژه مطبوعات) شد. اين تازه گوشه‌اي از فهرست بلندبالاي اقدامات اوست. اما بين ترامپ و ديگر افراد حاضر در اين ليست، يك تفاوت بزرگ وجود دارد. بقيه افراد همگي سياستمداران بااستعدادي هستند كه بارها و بارها در انتخابات پيروز مي‌شوند. در مقابل، ترامپ يك ستاره برنامه‌هاي تلويزيوني است كه با خوش‌شانسي و به لطف برخي اتفاقات در سال 2016 توانست به كاخ سفيد راه يابد. البته اين طور نيست كه او هيچ استعدادي نداشته باشد. او با همايش‌هاي انتخاباتي توانسته ارتباط خوبي با پايگاه هوادارانش برقرار كند؛ پيام‌هاي مورد نظرش را ابتدا روي جمعيت آزمايش كرده سپس به شكل سراسري اعلام كند. او خيلي خوب مي‌داند جلب‌توجه چقدر مي‌تواند مهم باشد و با همين رويكرد، توانسته رسانه‌ها را بازي بدهد: آنها رفتارهاي عجيب و مسخره او را پوشش مي‌دهند و او به توجه مورد نظر خود مي‌رسد. اما جدا از بحث شانس و اقبال، ترامپ كارش را بلد نيست حتي به نظر مي‌رسد او چندان از اين كار خوشش نمي‌آيد. او آن قدر بي‌نظم و نازك‌نارنجي است كه نمي‌تواند در يك بازه زماني بلندمدت در سياست عملكرد موثري داشته باشد. بنابراين پيروزي چندباره در انتخابات براي او امكان‌پذير نيست. به نظر مي‌رسد پيروزي‌اش در سال 2016 به اندازه ناظران، خود او را نيز شگفت‌زده كرده باشد. با اينكه او از «بازنده» خطاب شدن نفرت دارد اما احتمالا با نتيجه انتخابات سال 2020 كنار بيايد به ويژه  اينكه مي‌تواند برد بايدن را با تئوري‌هاي توطئه مثل سرقت آرا توجيه كند. ترامپ مثل يك عوام‌فريب به رياست‌جمهوري امريكا رسيد اما فاقد استعداد سياسي يا شايستگي لازم براي حكمراني اثربخش بود. يادتان هست كه ترامپ وعده پيروزي در جنگ تجاري با چين را داده بود؟ هيچ‌گاه اين اتفاق نيفتاد. برخي تعرفه‌ها افزايش يافت اما تعداد شغل‌هايي كه مي‌توانست بخش توليد امريكا را احيا كند هيچ‌گاه زياد نشد. در سال 2018 ترامپ در ويسكانسين كارخانه فاكس‌كان را افتتاح كرد و آن را در فهرست عجايب هفتگانه جهان جاي داد. اين كارخانه قرار بود در ازاي 5/4 ميليارد دلار يارانه دولتي 13 هزار نفر را مشغول به كار كند. اما تا زمان انتخابات 2020 اين ساختمان همچنان خالي است و رييس‌جمهور در ويسكانسين نتوانست راي بياورد. بسياري از عوام‌فريبان در جهان شبكه‌هاي گسترده‌اي از حمايت مالي را ايجاد مي‌كنند: استفاده از بيت‌المال براي افزايش تعداد هواداران. اما مدل ترامپ بيشتر براي كسب منفعت شخصي بود. او به جاي اينكه با ايجاد يك شبكه گسترده، طرفداران خود را  در درازمدت گسترش دهد، مردم را تشويق مي‌كرد در هتل‌هايش اتاق بگيرند و در باشگاه تفريحي‌اش شام بخورند و با شيوع بيماري كرونا، او به جاي استفاده از موقعيت و معرفي خود به عنوان يك حاكم سختگير و قدرتمند كه كشور را  از بحران ساخته  ‌شده در چين عبور مي‌دهد، او سردرگم بود و نمي‌دانست بايد چه كار كند. اين فرصتي بود كه عوام‌فريبان آرزو داشتند به دست بياورند تا محبوبيت خود را افزايش دهند. اردوغان از سال 2003 قدرت را در دست دارد. پس از دو دهه، او بخشي از جادوي سياسي خود را از دست داده است و اين مساله را مي‌توان با افزايش اشتباهات سياسي و بدتر شدن وضعيت اين كشور در زمينه حقوق دموكراتيك مرتبط دانست. با اين حال او همچنان يكي از مستعدترين سياستمداران تاريخ تركيه محسوب مي‌شود. او توانسته چندين چالش از جمله بحران مالي جهاني را پشت سر بگذارد. در روسيه پوتين توانسته در چندين  و چند  انتخابات پيروز شود و حتي محدوديت دوران رياست‌جمهوري خود را نيز بردارد. در هند مودي توانسته در انتخابات بار ديگر پيروز شود. البته درست است كه اين راي‌گيري‌ها با سلامت كامل برگزار نشده‌اند اما به  هر حال انتخابات بوده‌اند. بولسونارو در برزيل در واكنش به بحران كرونا اشتباهات احمقانه‌اي داشته و ضعيف عمل كرده اما با توزيع كمك‌هاي اضطراري دارد به محبوبيت خود مي‌افزايد. قانون حمايتي امريكا نيز مي‌توانست همين كاركرد را داشته باشد و با توزيع يارانه قابل توجه در ميان كسب وكارها و بهبود معيشت خانوارهاي امريكايي به ويژه افراد كم‌درآمد، محبوبيت ترامپ را بالا ببرد اما درست پيش از برگزاري انتخابات اين كمك‌ها قطع شد. بعيد مي‌دانم رهبران جمهوري‌خواه چندان از شكست ترامپ ناراحت باشند(اگر نگوييم خوشحالند). بسيار جالب و عجيب بود كه  فاكس‌نيوز خيلي سريع آراي الكترال آريزونا را به حساب بايدن ريخت و چندين رهبر جمهوري‌خواه توييت‌هاي پر از خشم ترامپ و تلاش او براي توقف شمارش آرا را محكوم كردند. آنها مي‌دانند كه كار ترامپ تمام شده و به نظر مي‌رسد مشكلي با آن ندارند. چرا بايد مشكلي داشته باشند؟ ديوان عالي تماما در اختيارشان است، احتمال كنترل مجلس سنا را در دست مي‌گيرند، جمهوري‌خواهان در مجلس نمايندگان نسبت به انتظارات كرسي‌هاي بيشتري كسب كردند و پيش‌بيني مي‌شود در مجالس ايالتي نيز عملكرد قابل توجهي داشته باشند. با اين شرايط طي يك دهه آينده مي‌توانند كنترل تقسيم‌بندي‌هاي سياسي مناطق را در دست بگيرند. در پروژه درازمدت‌شان نيز جمهوري‌خواهان توانسته‌اند به تنوع حزب خود بيفزايند چراكه تعداد نامزدهاي زن در اين حزب افزايش يافته و راي‌دهندگان غيرسفيدپوست بيشتري به جناح راست راي دادند. اكنون شرايط براي نامزدي يك سياستمدار با استعداد در انتخابات سال 2024 و استفاده او از پايگاه راي ترامپيسم بسيار مهياست. فردي كه اين قدر توييت نكند و نخواهد هتل‌هاي زنجيره‌اي خود را گسترش دهد؛ كسي كه حكومت برايش مهم‌تر از بازي گلف باشد. فردي كه همسرش با تحسين به او نگاه كند نه اينكه بارها جلوي چشم رسانه‌ها دست او را پس بزند. كسي كه به تعرض عليه زنان افتخار نكند و در مورد جانبازان و كهنه‌سربازان درست صحبت كند.كسي كه بتواند پيام تسليت مناسبي براي مرگ سناتورها صادركند و مثل ترامپ راي‌دهندگان آن ايالت(آريزونا) را عصباني نكند. حاكم زورگو و هنجارشكني كه بتواند اكثريت مردم را در درازمدت با خود همراه كرده و ائتلافش را براي پيروزي در انتخابات  بعدي حفظ كند.  اشتباه  نكنيد:  جمهوري‌خواهان بايد تلاش كنند بدون ترامپ از ترامپيسم به شكلي حساب ‌شده و با استعداد سياسي بالاتر براي پيروزي در انتخابات بعدي بهره ببرند و در اين صورت، ديگر به راحتي نمي‌توان رييس‌جمهور ترامپيست بعدي را پس از يك دوره خانه‌نشين كرد.  او ديگر احمقانه رفتار نمي‌كند و آسيب‌پذير نيست. او كمتر با شانس و بيشتر با مهارت خود به كاخ سفيد راه مي‌يابد.  چه كار مي‌توان كرد؟ اولين كار اين است كه ريشه مشكل را پيدا كنيم و بپذيريم كه نمي‌توان شكست نخبگان را با تكرار اقدامات قبلي جبران كرد. بخش عمده‌اي از شعارهاي حزب دموكرات وابسته به نوستالژي است. اما ظهور عوام‌فريبي نشان مي‌دهد سياست‌هاي گذشته شكست خورده است. چسبيدن به گذشته نمي‌تواند ما را پيروز كند. بله، احترام به ارزش هنجارها و تلاش براي احياي نهادهاي دموكراتيك مهم است. اما براي حركت به جلو به چيزي فراتر از ادب و ادبيات مناسب نياز داريم.  در حال حاضر خطري كه حزب  دموكرات را تهديد مي‌كند، جشن و پايكوبي براي شكست ترامپ است چراكه بايد به جلو حركت كرد. بسياري از حوزه‌هاي انتخابيه كه باعث شكست ترامپ شدند، از شرايط موجود خسته شده‌اند. پيام اين انتخابات تنها شكست ترامپ و پيروزي دموكرات‌ها نبود. اين بود كه يك سياستمدار بي‌استعداد و ضعيف شكست خورده، اما باقي اعضاي حزب او توانسته‌اند در ديگر اركان قدرت كنترل را در دست گيرند. جمهوري‌خواهان اكنون لحظه‌شماري مي‌كنند در انتخابات 2024 نامزد جديد خود را معرفي كنند.
منبع: نشريه آتلانتيك

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون