• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4788 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۲۲ آبان

هرش و ماي لاي

مرتضي ميرحسيني

مي‌گويند روزنامه‌نگاري تحقيقي، مهم و حتي ضروري است زيرا گوشه‌اي از واقعيت‌هاي پشت پرده و معمولا تلخ و كثيف را آشكار مي‌كند و چيزهايي را كه مردم بايد بدانند اما صاحبان قدرت و امتياز از آنان پنهان مي‌كنند، افشا مي‌كند. ماجراي كشتار ماي لاي در جريان جنگ ويتنام، كه سيمور هرش سال 1969 در چنين روزي درباره‌اش نوشت يكي از بهترين مثال‌ها در اين باره است. او خبر مبهم و بسيار كلي برگزاري دادگاهي نظامي مرتبط با نيروهاي اعزامي به ويتنام را گرفت و رد آن را تا يكي از مقرهاي اصلي فرماندهي ارتش امريكا در ايالت جورجيا دنبال كرد. در آنجا متهم اصلي، ستوان ويليام كالي را- كه مي‌گفتند به تنهايي بيشتر از 100 غيرنظامي را كشته است- پيدا كرد و با او درباره جرمي كه مرتكب شده بود به گفت‌وگو نشست. سپس در جست‌وجوي شاهدان ديگر ماجرا، گوشه و كنار ايالات متحده را زير پا گذاشت و با حدود 50 نفر از كساني كه آن روز خونين را به ياد داشتند، مصاحبه كرد. خود هرش مي‌نويسد:«پس از آنكه تحقيقاتم را درباره ماي لاي كامل كردم، سعي كردم آن را منتشر كنم. مجله لايف و مجله لوك هيچ‌يك علاقه‌اي نشان ندادند. با كمي دودلي، روايت خود از ماجرا را در اختيار ديسپچ نيوز سرويس گذاشتم كه آژانس خبري كوچكي در واشنگتن به مديريت ديويد اوبست است. اوبست جواني 23 ساله بود ولي شور و اشتياقش به خوبي جبران كم‌تجربگي‌اش را مي‌كرد. در تاريخ دوازدهم نوامبر، روايت اوليه ديسپچ نيوز به 50 روزنامه ارايه شد؛ بيشتر از 30 روزنامه- از جمله بسياري از روزنامه‌هاي اصلي كشور- يعني تعداد بسيار قابل توجهي، آن را صبح روز بعد به چاپ رساندند.» البته خود فرماندهي ارتش امريكا تصميم داشت ستوان كالي را تنبيه كند و اين كار را هم كرد اما نه براي جنايتي كه او آن روز در آن روستا مرتكب شده بود، كه به جرم تخطي از فرمان و ناديده گرفتن اصول پيشروي و پاك‌سازي در جنگ. تصميم ارتش اين بود كه ماجرا تا حد ممكن به بيرون درز نكند و بر سر آن جنجال به پا نشود و اگر هم چنين شد همچون خطايي شخصي(نه جنايتي سازماني) تعبير و تفسير شود. از اين حيث اهميت كار هرش نه افشاي يك جنايت فردي يا قساوت يك گروهان، يا حتي گزارش يك ماجراي خونين بي‌سابقه كه پاسخ به اين پرسش بود كه نظاميان امريكايي در ويتنام چه مي‌كنند؟ او هيچ چيز «استثنايي و نابه‌هنجاري» در كشتار ماي لاي-كه در آن حدود 700 نفر از اهالي يك روستاي كوچك قتل‌عام شدند- نمي‌ديد و واقعا هم آن ماجرا در جريان جنگ طولاني ويتنام يك ماجراي يگانه نبود. به قول جان پيلجر در كتاب به من دروغ نگو:«براي مرداني كه به سوي توحش سوق داده شده بودند اين وظيفه‌اي عادي بود كه به نيابت از سوي مافوق‌هاي جنايتكارشان، كشوري در دوردست را تباه كنند.» گزارش هرش و افشاي جنايت ماي لاي راه را براي پرداختن بيشتر به آنچه در ويتنام مي‌گذشت باز كرد و بسياري از رسانه‌هايي را هم كه تا آن زمان بخشي از دستگاه تبليغات جنگي امريكا بودند به انتشار گزارش‌هايي واقعي‌تر از جنگ وادار كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون