• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4797 -
  • ۱۳۹۹ دوشنبه ۳ آذر

ادامه از صفحه اول

رديابي سنخيت 

تحت زعامت رهبر كاريزماتيك رخ مي‌دهد. اين اجماع پرشور و هيجان است و معمولا با نفي نظامات قبلي و طلب رسيدن به آرمان‌هاي گسترده رخ مي‌دهد. اجماع دوم هم جهتي جهاني يا منطقه‌اي است: كشور‌هاي غرب جماهير شوروي راهي را در اتصال به اتحاديه اروپا پيمودند كه اتخاذ تصميمي داخلي و با بافت ملي ايشان نبود. فرصت همسايگي در كنار اتحاديه اروپا، آنهارا ادغام كرد. البته اين فرصت همسايگي براي برخي كشورها نه به سمت توسعه كه به سمت بحران است. نمونه آن در آسيا بسيار است.  اجماع سوم بازسازي كشورها: معمولا پس از يك دوره سخت توسط نيروي سياسي جهت گذشتن از دوره‌هاي جنگ و شبه‌جنگ شكل مي‌گيرد. در اين اجماع، آرمان‌هاي بلندپروازانه به آرمان‌هاي قابل دستيابي جايگزين مي‌شوند. اگر توان داخلي بتواند با زواياي همكاري خارجي همراه شود، كشور‌ها دوره بلندمدتي را براي بازسازي مي‌گذرانند. نمونه ژاپن و چين پس از مائو و كشورهاي كمونيستي در راه سرمايه‌‌داري است.  اجماع چهارم همگرايي در سنخيت: در اين نمونه اجماع در اوج تضادهاي داخلي و به پايان رسيدن عمر رقابت‌هاي سياسي، نيروهاي ملي براي حفظ كشور به يك معيار جديد مي‌رسند. آنها به دو نيروي هم‌سنخ در ساختن دولت ملي يا هم‌سنخ در براندازي دولت ملي تقسيم مي‌شوند.  در اين ميانه، اجماعي صورت مي‌گيرد كه با پذيرفتن تغييرات لازم، همبستگي همه نيروهاي هم‌سنخ براي حفظ پارامترهاي حفظ نظام سياسي به وجود مي‌آيد. نيروهاي هم‌سنخ حفظ نظام با تغييرات موافقت مي‌كنند و در جهت حفظ نظام سياسي، فاصله‌گيري با براندازان را رقم مي‌زنند. وحدت سنخ در اينجا تابعي از اراده نيروهاي سياسي براي حفظ نظام در عين تحولات و تغييرات به نحو رضايت بدنه جامعه‌اي است كه نمايندگي سياسي آن را دارند.  اين وحدت سنخي هر چه پررنگ‌تر باشد امكان اجماع كشور بيشتر مي‌شود و دامنه براندازي كاهش مي‌يابد. در ايران به نظر مي‌رسد كه اين هم‌سنخي تاحدودي به تضاد هم‌سنخان رسيده است و دو گروه قوي در دو سر طيف تضاد رسيده و ميانه تشكيل‌دهنده اجماع دچار ضعف و ناكارآمدي شده است كه بايد گفتمان هم‌سنخ‌ها، از تضاد هم‌سنخ‌هايي كه در فضاي تضاد زيست مي‌كنند را به اجماعي برساند كه نظم كنوني را واجد توان اجماع‌‌سازي سازد.  وحدت سنخ اگر در زمانه‌اي كه ترامپ  بي ۵۲ به خاورميانه مي‌فرستد و نارضايتي مردم از كشتارشان توسط كرونا و يك صفر كم شدن از ارزش دارايي‌شان صورت نگيرد، چه زماني ديگر ضرورت خواهد داشت؟


هديه قانونگرايي غربي!

تمام اين تصميمات مطابق روال قانوني با طي فرآيند قانوني و از سوي مرجع ذي‌صلاح قانوني صورت مي‌گيرد! قانون مي‌تواند ساختن برج در بستر رودخانه را مجاز كند و از صدور حكم تخريب آن جلوگيري كند و همان قانون هم مي‌تواند اتاقك بلوكي را حتي اگر ديوار به ديوار همان برج بنا شده باشد به دليل نداشتن مجوز ساخت ويران كند! اين مورد تنها يكي از صدها يا هزاران مشكل ناشي از شكل‌گرايي قانون است كه در پي حركت به سمت اداره كشور مبتني بر نظامات قانوني به ويژه از عصر مشروطه وارد سرزمين ما شده است. شايد براي برخي خوانندگان اين نوشتار عجيب باشد كه مطابق روال‌هاي قانوني بسيار محتمل است و بسيار هم اتفاق مي‌افتد كه حتي يك قاضي با وجود علم قطعي يا يقيني نسبت به ذي‌حق بودن يكي از طرفين دعوا، توانايي صدور حكم به نفع او را ندارد! پيچ و خم‌هاي قانوني و حقوقي به ويژه در حوزه آيين‌هاي دادرسي كه به منظور جلوگيري از بروز فساد و ساماندهي فرآيندهاي حقوقي و قضايي طراحي شده‌اند در بسياري اوقات معكوس عمل مي‌كنند و به‌ جاي دفاع از مظلوم عملا جانب ظالم را مي‌گيرند! حق را در دست غاصب به امانت مي‌سپارند يا دست‌كم از استيفاي حق مظلوم از ظالم ناتوانند. رييس كل دادگستري استان هرمزگان، استاندار، اداره كل بازرسي استان، دادستان مركز استان و بسياري ديگر از اين خانواده عيادت كرده و قول دادند هزينه‌هاي درمان مادر سرپرست خانواده را كه در اعتراض به تخريب سرپناه فرزندانش خودسوزي كرده، پرداخت و محلي براي سكونت‌شان در نظر گرفته شود اما مشكل اساسي موجود در شكل‌گرايي حقوقي ما از بين نخواهد رفت و بايد منتظر خانواده‌هاي متعدد ديگري بود كه در خوشبينانه‌ترين حالت سرپناه خود را از دست مي‌دهند و سازوكارهاي حقوقي حق را به غاصبان آنها مي‌دهد. متعددند خانواده‌هاي محروم ديگري كه بدون تمايز نسبت به مرفهين، مشابه همان عوارضي را براي ساخت و ساز آلونك خود بايد بپردازند كه يك مرفه براي برج خود مي‌پردازد. متعددند موارد مشابهي كه حتي قلم جرات يا دل و دماغ يادآوري آنها را ندارد و تا انقلابي در اين مسير حركت ايجاد نشود، نمي‌توان اميدي به حل ريشه‌اي آنها داشت.
چشم‌ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد، فلك را بايد سقف شكافت و طرحي نو در انداخت... شايد انقلاب اسلامي در مرحله انقلاب سياسي جا مانده است و هنوز در مراحل حقوقي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به موفقيت نرسيده است، كار گام دوم انقلاب شايد سخت‌تر از گام اول باشد... .

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون