• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4800 -
  • ۱۳۹۹ پنج شنبه ۶ آذر

روز نود و چهارم

شرمين نادري

شهر زير باران به هيولايي خيس مي‌ماند كه دهان بازكرده كه ببلعدمان، به دوستم مي‌گويم برويم گلابدره، اين روزها راه رفتن از نشستن بهتر است و فضاي آزاد كم‌خطرتر است از هر اتاقي و دوستم با بي‌حوصلگي قبول مي‌كند.  تا باغ‌ملك با ماشين مي‌رويم و بعد سلانه‌سلانه از راه باريك كنار باغ به سمت پاركي مي‌رويم كه در كنار باغ قديمي ساخته‌اند و درخت‌هاي چنار چند صدساله‌اش از ريزش باران و پيچش مه خيس و سردند. مي‌گويم يك روزي ناصرالدين‌شاه آمده بود به آقاي ملك سر بزند و فواره‌هاي حوض و پنجره‌هاي عمارت دلش را بردند.  دوستم مي‌گويد حالا كه خانه خرابه‌اي است و راست هم مي‌گويد، خرابه‌اي زيبا كه طوطي‌هاي سبز بالاي سرش مي‌پرند و بلبل‌هاي خرما زير گوشش مي‌خوانند و ديوارهايش گوش تا گوش و بلند، كشيده شده و دست ما را كوتاه كرده از خرماي برنخلش.  اما دوستم مي‌رود بالاي نيمكتي و نگاه مي‌كند به حياط باغ و به باغباني كه همان اطراف دارد علف‌هاي هرز را مي‌كند، مي‌گويد آقا چطوري مي‌شود رفت توي آن خانه؟ مرد هم با حيرت بلند مي‌شود و ماسكش را مي‌كشد روي دماغ و مي‌گويد: نمي‌شود، راه نمي‌دهند. 
دوستم مي‌پرسد: در دارد؟
آقاي باغبان باز جواب مي‌دهد: دارد. 
بعد هم اضافه مي‌كند كه: گاهي عروس و داماد راه مي‌دهند.  اين را كه مي‌گويد دوستم از نيمكت مي‌پرد پايين و با اصرار كل باغ را دور مي‌زند تا راهي به آن خانه قديمي چند صدساله پيدا كند. بعد هم وقتي در چوبي باغ را پشت عمارت مي‌بيند، مي‌رود و در مي‌زند و با صداي بلند يكي كه خدا مي‌داند كي هست را صدا مي‌زند. صدايش خواب باغ را مي‌پراند و كسي به‌ جز گنجشك‌ها جوابش را نمي‌دهند. مي‌گويم اينجا را كه سال‌هاست باز نكرده‌اند، لااقل برو پشت در اصلي كه دوستم راه مي‌افتد و مي‌رود پشت آيفون تصويري در بزرگ‌تر تا راه خودش را به باغ باز كند. اما خوشبختانه گويي همه در خواب صدساله‌اند و كسي جواب ما را نمي‌دهد. وقتي سلانه‌سلانه سربالايي پارك بالايي را به سمت خانه خرابه ديگري مي‌رويم، بازهم همان باغبان را مي‌بينيم كه اين‌بار ماسك را گذاشته روي چانه و دارد گل مي‌كارد، بنفشه‌هاي هفت‌رنگ و قشنگ كه به زودي زير خروار خروار برگ و برف قايم مي‌شوند و از بيماري و سرما و روزهاي تاريك و ابري خبري ندارند. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون