• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3251 -
  • ۱۳۹۴ يکشنبه ۳ خرداد

در نشست پژوهش‌هاي سليم نيساري مطرح شد

هوشنگ ابتهاج حافظ زمان ما است

اعتماد| «سايه» اين روزها بيشتر در مجامع عمومي ظاهر مي‌شود. دو هفته پيش، هوشنگ ابتهاج در بزرگداشت «عبدالوهاب شهيدي» صحبت كرد و حالا هم در نشستي با موضوع پژوهش‌هاي سليم نيساري درباره حافظ حرف زده است. در اين جلسه محمدرضا شفيعي كدكني و همچنين احسان اشراقي، ميلاد عظيمي و محمد اسلامي نيز حضور داشتند. اما نكته مهم در اين جلسه آن بود كه وقتي در پايان جلسه سوالي از نيساري در مورد اينكه همسان حافظ در دوره اكنون كيست، پرسيده شد؛ او بي‌هيچ ترديدي دست اشاره به سوي استاد اميرهوشنگ ابتهاج برد و گفت: «سايه است. حاضر در اين جلسه.»
دكتر سليم نيساري در سال 1336 به استخدام دبيرخانه مركزي يونسكو درآمد و به سمت رييس اداره كمك‌هاي فني يونسكو منصوب شد و در اين سمت از طرف مديركل يونسكو براي سركشي به نحوه پيشرفت برنامه كمك‌هاي علمي و فرهنگي اين سازمان به كشورهاي شمال آفريقا، خاورميانه و جنوب غربي آسيا سفر كرد. او آثاري چون تاريخ ادبيات ايران (1324)، ‌    نمونه‌هاي نثر و شعر فارسي (1334)، غزل‌هاي حافظ (1353)، مقدمه‌اي بر تدوين غزل‌هاي حافظ (1367)، ديوان حافظ بر اساس 48 نسخه فعلي سده نهم هجري، نسخه‌هاي خطي حافظ و همچنين دفتر دگرساني‌ها در غزل‌هاي حافظ در دو جلد را نگاشته است. خودش در اين مراسم گفت: «ديشب براي اينكه به جاي حرف زدن بتوانم با ارايه مدرك صحبت كنم، جعبه‌ها و چمدان‌ها و قوطي‌ها و هر چيزي كه مربوط به گذشته‌هايم بود
 از جمله كارنامه‌ها و نامه‌ها را زير و رو كردم. در اين ميان نامه‌اي از ايرج افشار بود. آن زمان كه در سال 1353 نخستين‌بار غزل‌هاي حافظ را چاپ كردم و اشاره به بيتي كه:
«با صبا درد دل لاله سحر مي‌گفتم» كه من به جاي اين بيت نوشته بودم: «با صبا در چمن لاله سحر مي‌گفتم» و دكتر افشار بسيار تقدير كردند. البته من كار زياد مهمي انجام ندادم شايد تنها وقت تلف كردن بود و برخلاف خيام زيستن.»
دكتر نيساري در پاسخ به اين پرسش «علي دهباشي» كه چرا حافظ و چه شد كه اكنون قريب به 50 سال است كه به حافظ مي‎پردازيد؟ پاسخ داد: «موسسه‎ فرهنگي منطقه‌اي قصد داشت يادگاري از شعراي بزرگ را به صورت دفترچه‎هاي جيبي چاپ كند. اين كار به من محول شد. از آنجا كه با ايران و تركيه و پاكستان همكاري داشتيم گمان كردم بهتر است ابتدا از اميرخسرو دهلوي شروع كنم و بعد سعدي و سپس حافظ اما علت اينكه من به حافظ شخصا دلبستگي پيدا كردم گرچه دلايل متعددي وجود دارد ولي آنچه هميشه انسان را مجذوب حافظ مي‌كند خصوصياتي است كه شايد در شاعران بزرگ ديگر كمتر يافت مي‌شود. از تمام نكات مي‌توانم به اين نكته اشاره بكنم كه حافظ هيچگاه مستقيما در پي پند و اندرز نبوده است. گرچه در بسياري نسخ به اشتباه ابياتي آمده است اما در كل، اين يك خصوصيت بارز حافظ است.»
در اين جلسه همچنين دكتر محمدرضا شفيعي كدكني، درباره نيساري چنين گفت: « با استاد سايه در راه در مورد همين نسخه و دكتر نيساري صحبت مي‌كرديم و استاد سايه بسيار از جلسه‎ امروز استقبال كردند. نسخه‎ دفتر دگرساني‌ها كه هر محققي را از اين همه زحمت و خواندن نسخي كه شايد هيچگاه در دسترس وي قرار نگيرد آسوده مي‌كند. زماني كه به كتابخانه مركزي مي‌رفتم در قسمت نسخه‌هاي خطي آقاي دكتر نيساري تشريف داشتند و به مطالعه مي‌پرداختند. چنان دقتي داشتند كه گاهي از من كه هيچ شايستگي نداشتم مي‌خواستند كه نسخه‌ها را ببينم و نظر دهم كه آيا «برود» است يا «نرود». همه اينها نشان‌دهنده اقدام درخشان شماست و زحمت بزرگي كه براي فرهنگ ملي ما كشيديد و هيچگاه در اين، سر سوزني ترديد نخواهيم داشت.»
بخشي از جلسه به گفت‌وگو و پرسش و پاسخ ميان دكتر شفيعي كدكني و دكتر نيساري اختصاص يافت. شفيعي درباره كتاب دفتر دگرساني‌ها در غزل‌هاي حافظ گفت: « البته سليقه‎ شخصي‎ام را عرض مي‎كنم ولي برخي از نسخه‌هايي كه پيدا شده و در آن زمان در دسترس شما نبوده است براي استفاده من و ديگران بهتر است به كتاب اضافه شود. قرار نيست تغييري در ساختار و تركيب كل كتاب بدهيم؛ تنها بخشي را به اين كتاب اضافه كنيم. دو نسخه جديد كه يكي توسط علي فردوسي كه با توجه به نسخه‌اي در كتابخانه «بادليان» انگلستان بوده است و ديگري توسط بهروز ايماني در كتابخانه «نورعثمانيه» در استانبول بوده، نوشته شده است. آيا اين دو نسخه از نظر شما قابل اعتماد است؟»
نيساري چنين پاسخ داد: « شخصا با آقاي ايماني صحبت كردم. كلا هر نسخه جديدي كه به چاپ برسد با اينكه در راه رفتن مشكل دارم اما تا قله دماوند هم باشد مي‌دوم و آن را به دست مي‌آورم و مي‌خوانم و بررسي مي‌كنم. ارزيابي من ابتدا بررسي صحت نسخه است. صحت اينكه در متن نوشته‌ها دگرساني نسخه بدل نامرغوب در 10 غزل بيش از 10 مورد پيدا شود علامت سوالي مي‌گذارم و دوم اينكه ارزيابي اصالت متن، مد نظر است كه در اين امر بخشي را با تقليد از كار استاد سايه انجام دادم كه در مقابل اين دگرساني‌ها آن چيزي كه از آخرين نظر خود حافظ است پيدا شود. به عنوان مثال حافظ زماني به يزد رفت. چون از يزد خوشش نيامد با تكيه بر احساسات به شيراز برگشت و غزلي سرود.
شفيعي كدكني ضمن تاييد سخنان نيساري در مورد تحولات سليقه‌اي شعر حافظ، جايگاه ويژه‌اي براي اين موضوع در كتاب «دفتر دگرساني‌ها در غزل‌هاي حافظ» قايل شد و بيان كرد كه بهتر است در اين كتاب به نسخه «علا مرندي» هم نگاهي داشته باشيم و مطالعاتي در بخش مراحل سليقه حافظ داشته باشيم و واريانس‌هاي ابتدايي را كه احتمالا براي دوران جواني اوست مورد بررسي قرار دهيم. گرچه در اين كتاب به اين موضوع پرداخته شده اما در بخش وسيع‌تر مي‌تواند منبع خوبي براي ديگران باشد. اين نشست با همراهي بنياد فرهنگي اجتماعي ملت، دايره‎العمارف بزرگ اسلامي، بنياد موقوفات دكتر محمود افشار، گنجينه پژوهشي ايرج افشار و مجله بخارا برگزار شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون