• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4814 -
  • ۱۳۹۹ يکشنبه ۲۳ آذر

نگاه بلومبرگ به توافق عادي‌سازي روابط ميان اسراييل و مراكش

دسته‌گل جديد ترامپ براي بايدن

مترجم: هديه عابدي

درست مثل بسياري از ديگر اقدامات دونالد ترامپ رييس‌جمهور امريكا در حوزه سياست خارجي، ميانجي‌گري او براي عادي‌سازي روابط ميان اسراييل و مراكش چيزي جز ضرر براي ايالات‌متحده نخواهد داشت. حتي با استانداردهاي دولت ترامپ نيز توافق سه‌جانبه ميان امريكا، اسراييل و مراكش بر سر منطقه مورد مناقشه صحراي غربي معامله نسنجيده‌اي محسوب مي‌شود. مراكش مدت‌ها بود ادعا مي‌كرد كه اين منطقه سرشار از مواد معدني متعلق به اوست. روز پنجشنبه وقتي ترامپ اعلام كرد امريكا حاكميت مراكش بر اين منطقه را به رسميت مي‌شناسد، هيچ تلاشي نكرد توافق خود با اسراييل و مراكش را معامله خوب و سنجيده‌اي معرفي كند. موضع امريكا در مورد اين منطقه موضعي اصولي و ثابت بود و چندين دهه به همراه ديگر اعضاي جامعه بين‌الملل از مراكش خواسته بود اجازه دهد مردم صحرا خودشان سرنوشت‌شان را تعيين كنند. اما چه شد كه ترامپ تصميم گرفت اين موضع را تغيير دهد؟ توجيه ترامپ اين است كه توافق اخير پاسخي به اقدام مراكش در به رسميت شناختن امريكا در سال 1777 ميلادي است و اينكه اين توافق باعث افزايش «صلح و شكوفايي» در منطقه مي‌شود. اما او علت واقعي را پيش‌تر لو داده و گفته بود كه رباط حاضر شده با اسراييل روابط ديپلماتيك داشته باشد. درست مثل بسياري از ديگر اقدامات ترامپ در حوزه سياست خارجي، اين تصميم نيز ضررش براي امريكا بيشتر از منفعتش است. اين توافق آن‌قدر نسنجيده است كه باعث بدنامي امضاكنندگان آن مي‌شود. در نگاه اول به نظر مي‌رسد مراكش برنده اصلي اين توافق باشد. امريكا ادعاي اين كشور بر سرزمين مورد مناقشه صحراي غربي را به رسميت مي‌شناسد و در عوض، مراكش در سطحي پايين‌تر از آنچه ترامپ «روابط ديپلماتيك كامل» خواند، با اسراييل رابطه برقرار مي‌كند: ملك محمد ششم به سفارتخانه و كنسولگري رضايت نداده، بلكه مي‌خواهد در اسراييل دفتر نمايندگي ديپلماتيك باز كند و به تل‌آويو نيز اجازه دهد در همين سطح در رباط حضور يابد. آخرين باري كه مراكش و اسراييل به پايتخت‌هاي يكديگر نماينده فرستادند (سال 1994)، روابط تنها 6 سال دوام پيدا كرد.
اما پادشاه مي‌داند امريكا نيز وقتي سرزميني را به‌رسميت مي‌شناسد، ديگر مثل گذشته قرار نيست تا ابد به موضع خود پايبند بماند و به طرف چك سفيد امضا بدهد، به ويژه ترامپ كه ارزش تعهدات امريكا را بيش از همه اسلاف خود پايين آورده است. بسيار بعيد است يكي ديگر از قدرت‌هاي جهان به پيروي از امريكا، حاكميت مراكش بر منطقه صحراي غربي را به رسميت بشناسد. سازمان ملل با صراحت اعلام كرده موضعش در اين خصوص را تغيير نخواهد داد. به‌علاوه، تا چند هفته ديگر مراكش درمي‌يابد كه موضع امريكا در اين خصوص تغيير كرده است. حتي اگر بگوييم از نظر سياسي وجهه خوبي ندارد كه جو بايدن رييس‌جمهور منتخب امريكا بلافاصله پس از ورود به كاخ سفيد تصميم ترامپ را لغو كند، همچنان مي‌توان پيش‌بيني كرد كه او هيچ اشتياقي به استقبال از اين مساله نداشته باشد. مراكش نمي‌تواند پس از 20 ژانويه 2021 به حمايت ديپلماتيك امريكا در سازمان ملل و ديگر نهادها اميدي داشته باشد. سازمان ملل در اين سرزمين مورد مناقشه نيروهاي حافظ صلح خود را مستقر كرده و طرحي را براي حل و فصل مناقشه دنبال مي‌كند كه براساس آن درنهايت مردم صحراي غربي بايد بين استقلال و الحاق به مراكش يكي را انتخاب كنند. اين توافق قرار نيست مشكلات مراكش در صحراي غربي را حل كند. جنگ با جدايي‌طلبان پوليساريو كه اخيرا پس از سه دهه آتش‌بس دوباره آغاز شده، بي‌ترديد شدت خواهد يافت. اگرچه سلاح‌هاي امريكايي و دانش فني اسراييل مي‌تواند ارتش مراكش را تقويت كند، اما بعيد است اين كشور به پيروزي نهايي دست يابد. البته اين توافق براي مراكش منافع اقتصادي هم دارد، چراكه سيلي از اسراييلي‌ها به شهرهاي مراكش، فس و ديگر مناطق توريستي اين كشور سرازير خواهند شد. سرمايه‌گذاران نيز به دنبال آنها وارد مراكش مي‌شوند و شركت‌هاي تجاري مراكش كه در اقتصاد ضعيف اين كشور اوضاع خوبي ندارند، قطعا از دسترسي به پول و فناوري‌هاي اسراييل استقبال مي‌كنند. براي اسراييل در بين توافق‌هاي عادي‌سازي كه اخيرا با كشورهاي عربي داشته، توافق با مراكش از نظر دستاوردهاي مادي بيشتر شبيه به توافق با امارات است تا توافق با سودان كه جنبه نمادين داشت. البته اسراييل سال‌هاست به ويژه در حوزه تبادل اطلاعات با مراكش روابط غيررسمي دارد، اما دسترسي آزاد به يك بازار بزرگ امري است كه كاملا از آن استقبال مي‌كند. اين مساله براي بنيامين نتانياهو، نخست‌وزير رژيم صهيونيستي نيز سرمايه سياسي قابل‌توجهي محسوب مي‌شود و هنگام نياز مي‌تواند به او كمك بسياري كند. ائتلاف او با حزب سفيد آبي در آستانه فروپاشي است و همه منتظر دور جديدي از انتخابات سراسري هستند. بدون شك يكي از پيام‌هاي تبليغاتي اصلي او در آستانه انتخابات همين پيشرفت‌هاي ديپلماتيكي است كه با كشورهاي عربي به دست آورده است. ترامپ نيز شخصا از گشايش روابط ميان اسراييل و مراكش براي پربارتر كردن ميراث خود استفاده و تلاش مي‌كند خود را رييس‌جمهوري معرفي كند كه «گره كور خاورميانه» را باز كرده است. انتظار مي‌رود داماد و نماينده ويژه‌اش در منطقه يعني جرد كوشنر تلاش‌هاي خود را براي قانع كردن ديگر كشورهاي عربي به منظور عادي‌سازي روابط با اسراييل در واپسين هفته‌هاي رياست‌جمهوري ترامپ افزايش دهد. اما به احتمال زياد ترامپ به بزرگ‌ترين دستاورد در اين حوزه، يعني عادي‌سازي روابط ميان عربستان و اسراييل دست نخواهد يافت. گفته مي‌شود رياض براي اين كار جدول زماني خودش را دارد. بزرگ‌ترين بازندگان توافق ميان اسراييل و مراكش كساني هستند كه حق اظهار نظر در اين خصوص را نداشتند: مهم‌تر از همه مردم منطقه صحراي غربي. اين توافق ضربه ديگري به روياهاي آنها براي داشتن يك كشور مستقل است. آنها سال 1975 از اسپانيا جدا شدند و بعد از آن نيز از حمله مشترك مراكش و موريتاني جان سالم به در بردند، اما از آن زمان تاكنون در حسرت استقلال باقي مانده‌اند. درست است كه هيچ‌كس احتمال نمي‌داد امريكا روزي بخواهد از استقلال مردم صحراي غربي حمايت كند -  چراكه روساي جمهور امريكا مراكش را همواره متحد بسيار مهمي براي خود مي‌دانند- اما بي‌طرفي امريكا و انتقادات اين كشور از وضعيت حقوق بشر در منطقه كه گهگاه مطرح مي‌شد، اتفاق خوبي بود. اين امر باعث مي‌شد ديگر كشورها نيز فضاي لازم براي منع رباط از رسمي كردن الحاق سرزميني بزرگ‌تر از بريتانيا با ذخاير عظيم فسفات و كمتر از 600 هزار نفر جمعيت پيدا كنند. مردم صحرا اكنون به حمايت بيشتر همسايه‌شان يعني الجزاير اميد دارند. الجزيره در طول تاريخ همواره از استقلال مردم صحراي غربي حمايت كرده و يكي از حاميان جبهه پوليساريو محسوب مي‌شود. اقدام ترامپ باعث مي‌شود تلاش‌هاي ديگر كشورها و نهادها - از اتحاديه آفريقا گرفته تا اسپانيا- براي پايان دادن به بن‌بست سياسي صحراي غربي با مشكل روبه‌رو شود. اما بيشترين دردسر ديپلماتيك براي خود امريكا ايجاد مي‌شود. اين توافق چيزي فراتر از خرابي‌هاي معمول ترامپ است كه براي بايدن باقي مي‌ماند و او بايد آن را حل و فصل كند. ترامپ سال گذشته حاكميت اسراييل بر منطقه اشغالي جولان را به رسميت شناخت و اكنون نيز با اين توافق جديد بار ديگر اين اصل از منشور سازمان ملل متحدد را كه نمي‌توان با جنگ سرزمين‌ها را به تصرف خود درآورد، نقض مي‌كند. يا حداقل با اين كار باعث مي‌شود رهبراني كه به دنبال چنين تصرفاتي هستند - مثلا ولاديمير پوتين رييس‌جمهور روسيه و ادعاي او در مورد شبه‌جزيره كريمه- بتوانند چنين استدلالي را مطرح كنند. بايدن خيلي زود بايد از تصميم ترامپ اعلام برائت كند، اما در عين حال اسراييل يا مراكش را از خود نرنجاند. او در عين حال بايد بر تعهد امريكا در قبال قوانين بين‌الملل و ميانجيگري براي حل و فصل منازعات تاكيد كند. در زبان روسي به «در انجام آن موفق باشيد» چه  مي‌گويند؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون