• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4829 -
  • ۱۳۹۹ چهارشنبه ۱۰ دي

مرگ رومان رولان

مرتضي ميرحسيني

رومان رولان را پيش از خواندن دو شاهكارش، يعني رمان‌هاي جان شيفته(1922) و ژان كريستف(1904) با نامه‌اي كه سال 1938 به هرمان هسه نوشته بود، كشف كردم. هسه از رولان خواسته بود از نفوذ و ارتباطاتي كه در شوروي دارد براي نجات شماري از زندانيان استالين استفاده كند و او پاسخ داده بود:«دوست عزيز، وضع من در اين لحظه از اين قرار است: 8 ماه پيش يكي از دوستانم، پزشكي در لنينگراد كه با او آشنايي 20 ساله دارم بي‌هيچ توضيحي بازداشت شد. از آن زمان تاكنون كسي از او خبر ندارد. من هر كاري از دستم برمي‌آمد برايش انجام دادم... به همه روسا حتي دو بار به خود استالين نامه نوشتم و به تمام كساني كه مي‌شناسم يا فكر مي‌كردم مي‌توانند كمكي بكنند. اما در اين 8 ماه هيچ پاسخي نشنيده‌ام. تمام نامه‌هاي ديگري هم در اين دو سال براي كمك به تعدادي از بازداشت‌شده‌ها يا سربه ‌نيست‌ شده‌هايي كه مي‌شناسم، نوشته‌ام بي‌جواب مانده‌اند: سكوت كامل. تصور مي‌كنيد به خاطر كساني كه با آنها آشنايي شخصي ندارم به من پاسخ مي‌دهند؟ تا وقتي ماكسيم گوركي زنده بود از طريق او خيلي كارها از دستم برمي‌آمد اما حالا كاري نمي‌توانم انجام بدهم. فلاسفه- چنانكه در زمان ژان ژاك روسو مي‌گفتند- در مقايسه با صاحبان قدرت چيزي به حساب نمي‌آيند.» پيش از آن براي مدتي نسبتا طولاني نه فقط با نظام شوروي كه حتي با خود استالين هم همدلي نشان مي‌داد و به كاميابي بلشويك‌ها در ساختن جهاني بهتر و عادلانه‌تر اميد بسته بود. بعدها هم كه از شوروي بريد و انزجار خود را از روش‌هاي آنان ابراز كرد همچنان به برخي شعارهاي آنان، يا در واقع به روياي دنيايي انساني‌تر با شكاف‌هايي كمتر وفادار مانده بود. جز صلح‌طلبي كه به آن مشهور بود از اواخر جواني به سوسياليسم هم گرايش داشت. طبق تعاريف مرسوم چندان مذهبي نبود اما ايمانش به خدا هرگز سست و مخدوش نشد. در جايي از خاطراتش،كمونيست‌ها را براي جهان‌بيني‌شان و تفسيري كه از انسان ارايه مي‌كردند، مذمت مي‌كند و مي‌نويسد:«به راستي كه ابلهانه است با انگيزه انتقام يا از سر بدگماني به مذاهب زوال‌ يافته به خدا پشت كنيم. اگر برخي مدعي‌اند كه مي‌خواهند آدمي نو بسازند و قامت بلند بشري را از نو خلق كنند، اجازه ندارند او را از شعله سرشت زندگي‌بخش خدايي محروم كنند.» نزديك به 88 سال عمر كرد و جز استالين و گوركي در مقاطع مختلف زندگي‌اش با برخي مشاهير ديگر زمانه- مثل گاندي و فرويد- نيز نشست و برخاست داشت. تحصيلاتش را در رشته تاريخ شروع كرد اما سرانجام در هنر دكترا گرفت. 
نويسندگي برايش جوايز و افتخارات زيادي به همراه داشت كه شايد مهم‌ترين‌شان نوبل ادبي 1916 بود. نه بدون  خطا و لغزش  اما اصيل و شرافتمندانه زندگي كرد و بر چند نسل از نويسندگان و روشنفكران در گوشه و كنار جهان تاثير گذاشت. سال‌هاي پاياني عمر به جبهه دشمنان فاشيسم پيوست و سال 1944 در چنين روزي در وزلي(شمال فرانسه) درگذشت. آن اواخر رييس افتخاري جنبش مقاومت فرانسه در منطقه محل سكونتش بود و چنانكه نوشته‌اند همچنان كه  دعاي «سلام بر مريم» را زمزمه مي‌كرد از دنيا رفت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون