• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۷ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4844 -
  • ۱۳۹۹ سه شنبه ۳۰ دي

در باب اهميت پژوهش در موسيقي

پيشگيري از بيماري‌هاي فراگير فرهنگي

محمد حقگو

پژوهش در موسيقي هر جامعه‌اي جداي از شناخت علمي موقعيت فرهنگي و هنري آن مي‌تواند متضمن ماندگاري بيشتر ميراثي شود كه در طول قرن‌هاي متمادي به تدريج ذوق و ذائقه مردمان آن جامعه را شكل داده است.
همچنان كه يك بيماري فراگير مي‌تواند تمام قشرهاي اجتماعي را درگير مساله‌اي به نام سلامت افراد كند، نقصان‌هاي كم‌اهميت در هنر (كه موسيقي بخش عمده‌اي از آن است) مي‌تواند با ريشه دواندن در فضاي بي‌اطلاعي و بي‌تفاوتي جامعه تبديل به يك بيماري فراگير شود و سلامت رواني و فرهنگي جامعه را تهديد كند. قطع شدن ارتباط نسل‌ها با داشته‌هاي فرهنگي كه حاصل اين بيماري است حتي در طول چند دهه قادر خواهد بود از يك كشور مردماني بسازد كه دچار بحران هويت شده و به موازات گستردگي رسانه‌ها در عصر جديد، فرهنگ‌هاي ديگر را حتي اگر خصايص بسيار متفاوتي داشته باشند، به صورت  غالب جايگزين خواهد كرد. 
با پايان جنگ‌هاي جهاني و نگاه پشيمان انسان به خود و جامعه، ارتقاي بينش و سطح فرهنگ جوامع به عنوان تنها راه‌حل، حتي بالاتر از اقتصاد قرار گرفت. شايد براي اين مدعا نياز چنداني به ارايه اسناد خاصي نباشد، چراكه عملكرد كشورهاي گوناگون با شرايط فرهنگي كاملا متفاوت گواه اين ادعاست.
قطعا هر كشوري كه تنوع و قدمت فرهنگي بيشتري داشته باشد، نياز به كنكاش و پژوهش در داشته‌هايش، تلاش و برنامه‌ريزي بيشتري مطالبه خواهد كرد.
به عنوان كسي كه سال‌هاست در بطن جامعه موسيقي كشور زندگي مي‌كند بي‌پرده عرض مي‌كنم، بسيار شگفت‌زده از اين خواب گراني هستم كه متوليان فرهنگ و هنر جامعه را به آستانه بي‌هوشي رسانده است و از آن نگران‌كننده‌تر نتيجه فعلي و انتشار اين بي‌تفاوتي  به بخش‌هاي پايين‌تر جامعه است.
عملكرد بسيار تشريفاتي و بدون كارشناسي و هدف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي در قبال موسيقي و در طول عمر آن وزارتخانه به عنوان متولي موسيقي كشور، در كنار صدا و سيمايي كه موسيقي را به هر دليلي از هنرهاي هفت‌گانه جامعه حذف كرده و تنها به عنوان مصرف‌كننده كج‌سليقه آن باقي مانده است، هر دو شرايطي را فراهم كرده‌اند كه بعيد مي‌دانم فارغ‌التحصيلان رشته پژوهش و اتنوموزيكولوژي (موسيقي‌شناسي جوامع) دانشگاه‌هاي موسيقي كشورمان در چند سال آينده موضوع بكري براي پژوهش پيدا  كنند.
در اين ميانه وضعيت موسيقي محلي بحراني‌تر است، چراكه حيات اين موسيقي هنوز در گروي آموزش‌هاي شفاهي و به صورت عموما موروثي آن هم ميان نسل‌هاي جوامعي است كه از بد حادثه تنگدست نيز  هستند. 
بديهي است اگر براي مثال پدري در يكي از روستاهاي خراسان كه او نيز در ابتدا، موسيقي را از پدرش آموخته، مهري نبيند و تامين نباشد و بي‌تفاوتي جامعه را نيز در اين روزهاي وانفسا احساس كند، دليلي براي انتقال دانسته‌هايش به فرزند خود نخواهد داشت و تقريبا حق دارد اگر او را به راه ديگري براي زندگي بهتر هدايت كند. نتيجه را حدس بزنيد! مشكل بسيار جدي‌تري در سال‌هاي اخير رونمايي شده كه قطعا ‌بايد زنگ خطر را حداقل براي جامعه دانشگاهي موسيقي كشور به صدا درآورد.
چاپ كتاب در كشورمان به هيچ عنوان به لحاظ تخصصي، دشوار نيست و مرجعي براي بررسي تخصصي و علمي مطالب وجود ندارد كه نويسنده كتاب خود را ملزم به تحقيق بيشتر كند، اين آزادي معكوس در زمينه‌هايي همچون پژوهش موسيقي، منجر به توليد كتاب‌هايي مي‌شوند كه با گذشت زمان تبديل به مستندات گذشته خواهد  شد.
كتب پژوهشي در واقع بايد حامل نشانه‌هاي دقيق و درست علمي و هنري باشند كه با مراجعه به آن بتوان ريشه و اصالت بسياري از داشته‌هاي هنري را با اعتماد به تحقيقات نويسنده مشخص كرد. با كمال تاسف هم‌اكنون كتاب‌هايي را در ويترين كتابفروشي‌ها داريم كه عنوان پژوهش موسيقي را يدك مي‌كشند اما حاصل تخيلات بدون سند و تحقيق نويسنده هستند. تقسيم‌بندي‌هاي غلط، تاريخ‌هاي غير مستند و حتي در برخي موارد ذكر نام تصنيف يا مقامي كه اساسا متعلق به فرهنگ و جامعه ديگري است و اگر خوشبينانه به آن نگاه كنيم نويسنده در شتاب براي چاپ، فرصت تحقيق نداشته است! به راستي مديران فرهنگي يا اساتيد محترم اين رشته از موسيقي نبايد نگران شوند؟
آنقدر ازدحام كارشناسان ناآشنا با كار زياد شده كه همان چند پژوهشگر پرتلاشي كه در زمينه موسيقي از گذشته فعاليت داشته‌اند، امروزه ديگر نخواهند توانست به آساني در ميدان به هم ريخته و پرتنش موسيقي كار چنداني از پيش ببرند. مسلما آثار پژوهش آنها نيز در ميان حجم آثار جعلي مفقود و بي‌اثر خواهد شد، چراكه هيچ اقدامي براي جدا‌سازي آن صورت نمي‌گيرد. دانشجويان علاقه‌مند به رشته موسيقي براي امتحانات كنكور به سمت منابع غيرعلمي در اين زمينه هدايت  مي‌شوند.
اخيرا با همت بزرگواراني، رشته اتنوموزيكولوژي در دانشگاه‌هاي تهران و هنر كرج راه‌اندازي شده، بسيار اميدوارم فارغ‌التحصيلاني علاقه‌مند پاي در راه ميدان‌هاي تحقيق و پژوهش موسيقي كشور بگذارند كه بيشتر عملگرا باشند؛ چراكه احساس مي‌كنم راه سخت‌تري از كارشناسان همين رشته در كشورهاي ديگر پيش روي آنهاست. حداقل حركت لازم براي يك شروع هر چند دير، بررسي و پاكسازي مستندات جعلي و ادامه راه بزرگاني است كه بي‌هيچ هياهويي با تحقيقات‌شان بخشي از داشته‌هاي بكر هنري كشورمان را ثبت و در دسترس جهانيان قرار داده است.
آنچه مسلم است داشته‌هاي موسيقايي ايران بسي گسترده و متنوع هستند. چنانچه مكاتب اصيل موسيقي سنتي را در كنار موسيقي گسترده محلي كشورمان قرار دهيم، تنوعي بس حيرت‌انگيز جلوي چشمان‌مان قرار مي‌گيرد كه حداقل آيندگان اين مرز و بوم حق دارند طعم آن را بچشند.
اينكه فقط مسائل اقتصادي و سياسي را جدي بگيريم، خسارتي به بار خواهد آورد كه بعيد مي‌دانم راهكاري براي جبران  باقي  بگذارد.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها