• 1404 پنج‌شنبه 26 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4865 -
  • 1399 يکشنبه 26 بهمن

دكتر دلارام درود، معاون توليد انستيتو پاستور ايران كارنامه يك ساله نوآوري در عرصه واكسن را مرور كرد

ايستاده در برابر ويروس

آيا شما واكسن مننژيت زده‌ايد؟ آيا اجباري بوده كه واكسن مننژيت بزنيد اما در صورت سفر به مقاصد خاص بايد كارت واكسيناسيون داشته باشيد

سينا قنبرپور 

 

يك ‌سال است كه همه ما چه در ايران و چه در دنيا پنجه در پنجه چيزي كه نمي‌بينيمش به نبردي براي بقا مشغوليم. چه زن چه مرد. چه متخصص چه غيرمتخصص. اما در همين يك سال چه بسيار زناني كه با داشتن مسووليت‌هاي چندگانه تلاش كردند تا اين مبارزه به نفع انسان‌ها پيش بيفتد. ويروسي كه به روايتي كمتر مورد توجه اپيدميولوژيست‌ها بود با ما چنان كرد كه زندگي‌هاي‌مان را براي در امان ماندن از آن تغيير داديم. در يك سالگي كرونا و در شرايطي كه همه ما خسته‌ و خسته‌تر از وضعيت تحميلي اين «ناديده» عجيب و ناشناخته شده‌ايم خوب است ببينيم چه كساني در برابر هجوم اين ويروس عالمگير ايستاده‌اند تا ديگران آسيب كمتري ببينند. يكي از ‌آنها يك متخصص داروسازي و عضو هيات علمي انستيتو پاستور ايران است كه در يك سال اخير علاوه بر توليد واكسن و محصولاتي كه نظام سلامت به آن نيازمند بوده بايد در راستاي توليد واكسن كرونا هم گام برمي‌داشته است. «دلارام درود» مي‌گويد همزمان با تولد دخترش پا به اين نهاد علمي تحقيقاتي كشور كه سابقه 100 ساله در توليد واكسن دارد، گذاشته است و گام به گام پيش رفته تا به معاونت توليد در اين موسسه رسيده است. او در اوج روزهاي شيوع كرونا براي در سلامت نگه داشتن محصولاتش 400 پرسنل خود را روزانه از تونل ضدعفوني عبور مي‌داد و از هر 400 نفر تست تب مي‌گرفت. ترافيك مقابل اين موسسه ناشي از اين تشريفات در كيلومتر 25 بزرگراه تهران-كرج براي همه سوال‌برانگيز شد. اما او پاسخ مي‌داد كه اگر خط توليد واكسن‌هاي ما آلوده شود چه كسي پاسخگو خواهد بود به ويژه آنكه قابل رصد هم نمي‌توانست باشد. از رابطه دخترش كه حالا دانشجوي رشته بيوتكنولوژي است مي‌گويد كه اين روزها بيشتر آنلاين با او در تماس است و وقتي مكالمه‌هاي‌شان طولاني مي‌شده به مادرش مي‌گفته: «مامان به جاي حرف‌زدن با من برو زودتر واكسن كرونا توليد كن تا همه ما را از اين وضعيت نجات دهي.» 

همكاري او با انستيتو پاستور ايران وقتي شروع شد كه در يك همكاري مشترك با كوبا قرار بود واكسن هپاتيت در ايران توليد شود. اول به عنوان كارشناس بخش بيوتكنولوژي حدود يك سال و نيم كار كرد و سپس به كرج آمد تا به عنوان رييس واحد مستندسازي ادامه خدمت دهد. بعد مدير كنترل كيفيت انستيتو پاستور شد و از سال 1397 به عنوان معاون توليد. در گفت‌وگويي كه پيش رو داريد او از علل همكاري ايران با كوبا توضيح داده و به اين پرسش پاسخ داده است كه اساسا آيا لازم است همه ما واكسن بزنيم؟
  شما در يك‌سالي كه در برابر شيوع ويروس كرونا ايستاده بوديد آن هم به عنوان يك مركز كه توليداتي بر پايه تحقيقات و نتايج علمي در حوزه سلامت داشت چگونه اين روزها را گذرانديد. در روزهايي كه هم‌وطنان بسياري از جمله فعالان عرصه سلامت را بر اثر شيوع ويروس كرونا از دست مي‌داديم. بسياري از نخبگان كشور را از دست داديم. چقدر مسووليت‌تان سنگين‌تر شده بود. چه كار كرديد كه بتوانيد ضمن حفظ جايگاه ريشه‌دار اين نهاد به‌روز عمل كنيد؟
اين دوره چالش‌هاي مخصوص خود را داشت. به نظر من علاوه بر پاندمي بحث سيندمي در كرونا هم مطرح بود. سيندمي در واقع تركيب دو واژه پاندمي (همه‌گيري جهاني) و سينرژي (هم‌افزايي) است و در اصل به اين معني است كه همه‌گيري فعلي فقط همه‌گيري كرونا نيست بلكه تركيب چند همه‌گيري است. در سيندمي بيماري‌هاي زمينه‌اي روحي و رواني هم داريم كه مي‌تواند تاثير مثبت يا منفي در مديريت بيماري كرونا داشته باشد. پس ما فقط با پاندمي كرونا مواجه نبوديم. سال 1398 سال تشخيص ويروسي ناشناخته بود. مسائلي چون شناسايي مشخصات ژنتيكي ويروس، چگونگي بيماريابي، تاسيس تيم تشخيص سريع ملزومات مرحله تشخيص بود كه انستيتو پاستور ايران به خوبي بر جايگاه واقعي خود در اين زمينه صحه گذاشت. اما با شروع سال 1399 اين نهاد علمي تحقيقاتي كشور بايد نقش خود در توليد آن هم براي كاهش درد مردم را به خوبي انجام مي‌داد كه با توجه به سابقه 100 ساله انستيتو پاستور ايران ضرورت هم داشت. 
جالب است براي‌تان توضيح دهم كه ادبيات توليد متفاوت است و چيزي به نام دوركاري در عرصه توليد معنا ندارد. چيزي كه براي ما رخ داد اين بود كه برخلاف بسياري از نهادها و ادارات كه با نصف ظرفيت انساني كار مي‌كردند يا يك‌سوم از پرسنل خود به شكل حضوري كار مي‌كردند ما با تمام 400 نفر پرسنل خود فعال بوديم. مسووليت‌هايي هم از قبل داشتيم كه توقف‌پذير نبود. مثلا اينكه طبق برنامه واكسيناسيون ملي بايد واكسن‌هاي دوره بارداري و تولد انجام مي‌گرفت. كرونا زايمان را متوقف نكرد. بنابراين واكسن سرخجه براي مادر و واكسن‌هاي سه‌گانه در بدو تولد بايد طبق برنامه تزريق مي‌شد. بنابراين ما بايد برنامه‌هاي قبلي خود را پيش مي‌برديم و در عين حال براي وضعيت جديد يعني شيوع كرونا هم همراهي لازم را مي‌داشتيم. بايد اين نكته را هم بگويم كه درآمد ما در دوره كرونا تا 30درصد هم افزايش پيدا كرد. 
  در اين دوره بسياري از كسب و كارها آسيب‌ ديد. طبيعي است محصولات سلامت‌محور و دارو وضعيتش فرق دارد. اما شما با چه چالش‌هايي در توليد مواجه بوديد؟ چه پيچيدگي‌هايي را بايد حل مي‌كرديد؟
ببينيد ما در شرايط تحريم اقتصادي بوديم كه شيوع كرونا هم آن را دامن زد. نمي‌خواهم اين موضوع را مستقيما به شيوع كرونا ارتباط دهم. به خاطر بياوريد در ابتداي شيوع كرونا هيچ ترددي انجام نمي‌گرفت. مرزهاي هوايي بسته شده بود. مرزهاي زميني همين‌طور. كاميون‌ها اجازه تردد نداشتند. اگر محصولي ساده هم مي‌خواستيم بايد از طريق كشتي بارگيري مي‌شد يك مسير 3 هفته‌اي در حالت عادي به كشتي 3 تا 6 ماه در مسير بود تا به مقصد برسد. در اين دوره يك اتفاق خيلي ساده رخ داد. همكاران‌مان در آزمايشگاه مرجع سلامت تقاضاي محيط انتقال ويروس را داشتند. نمونه‌هايي كه از انتهاي حلق بيمار گرفته مي‌شد به وسيله وي.تي.ام (Virus Transport Medium) به آزمايشگاه منتقل مي‌شد. براي همين محيط ساده انتقال به مشكل برخورديم زيرا نه مي‌توانستيم محصول را وارد كنيم و نه با توجه به شرايط تعداد كافي داشتيم. با يك تلفن غيررسمي و حتي بدون نامه رسمي اين تقاضا به ما اعلام شد. ما با يك جلسه سه ‌ساعته فرمولاسيون اوليه توليد محصول را دولوپ كرديم، آزمايش‌هاي اوليه را انجام داديم و چيزي بالغ بر ۱۰۰ هزار عدد از اين محصول را به سرعت تحويل همكاران‌مان در آزمايشگاه مرجع داديم. در دوره كرونا هيچ‌چيز به اين اندازه كه همكاران من حس مي‌كردند غير از توليد در حال همراهي و كمك به امنيت رواني و سلامت مردم هستند و دين خود را به مردم ايفا مي‌كنند به سرعت‌بخشيدن به كارمان كمك نمي‌كرد. باز در شرايطي كه مواد شوينده و ضدعفوني‌كننده محدود بود ما با يك فرمولاسيون ساده مواد ضدعفوني‌كننده‌اي را توليد انبوه كرديم كه دست استفاده‌كننده را خشك نمي‌كرد. 
  در اين عرصه نقش زنان چقدر ملموس بود. به هر حال شيوه مداخله زنان در بحران‌ها متفاوت است. گويا 30 تا 40درصد از پرسنل شما زن هستند. آيا تاثيري در شرايط كاري‌تان داشت؟
ادبيات توليد ادبيات خاصي است نگاه جنسيتي ندارد. با اين حال رييس بخش كنترل كيفيت ما خانم خاتمي هستند و رييس بخش تضمين كيفيت خانم صابوني. خيلي از مديران مياني در بخش‌هاي توليد خانم هستند. 
مسووليت چندگانه‌اي كه به عنوان خانم داشتيم علاوه بر مديريت صحيح كرونا در خانه خودشان بايد اينجا نيز محصولي سلامت‌محور را به سلامت توليد مي‌كردند. در سه ‌ماهه نخست امسال به گونه‌اي فشار كاري داشتيم كه شيفت‌هاي‌مان از حالت عادي خارج شده بود و پرسنل اينجا مي‌خوابيدند. در توليد شما وقتي مسووليت مي‌پذيريد بايد آن را انجام دهيد. مديريت در صنعت برپايه شايسته‌سالاري پيش مي‌رود. در صنعت و توليد آنچه مهم است اين است كه در آخر شما بايد محصول را ارايه كنيد. در بخش توليد سلامت‌محور حتي آن كسي كه دارد جايي را تميز مي‌كند بايد ويژگي‌‌هاي خاصي داشته باشد. چون اگر كوچك‌ترين نارضايتي داشته باشد و كارش را به درستي انجام ندهد يعني درست تميز نكند آلودگي به محصول منتقل مي‌شود و علاوه بر ضرر و زيان‌هاي اقتصادي اتفاقي ديگر را رقم مي‌زند. تصور كنيد اگر خداي ناكرده بابت همين اتفاق محصول آلودگي پيدا كند و تبعات جاني و حياتي ايجاد كند آن‌وقت چگونه مي‌توان آن را جبران كرد. يك تمايز بزرگ در صنعت داروسازي و واكسن‌سازي هست كه بايد به آن هم توجه كنيم. در دارو پزشك مي‌تواند مشخص كند كه به كدام داروخانه برو و كدام دارو را با چه برندي بخر و استفاده كن. اما در واكسيناسيون اين دولت است كه تعيين مي‌كند طبق چه برنامه‌اي از ابتداي تولد چه واكسن‌هايي استفاده شود. بنابراين اختيار در تعيين نوع واكسن محدود است. وقتي به اين صنعت و به طور خاص در معاونت توليد به وضعيت پرسنل نگاه مي‌كنم مي‌بينم به عنوان يك زن و نگاهي كه داريم ناگزيريم كه موقعيت افراد را هم در محاسبات‌مان بگنجانيم. بايد از خانه و زندگي آنها بدانيم زيرا اگر فردي در خانه ناراحتي‌اي دارد حتما در عمليات روزانه‌اش خللي ايجاد مي‌شود. بنابراين نيروي انساني در شرايط مناسب مي‌تواند مثمر باشد و بايد به اين نكات توجه داشته باشيم. 
  در همين روزهايي كه 100 سالگي انستيتو پاستور به عنوان يك نهاد سلامت/‌محور را تجربه مي‌كرديم وقتي به مردم مي‌گفتيم اين نهاد 100 سال است تجربه ساخت واكسن آن هم واكسن ايمن و بدون خطر را داشته است به ما مي‌گفتند ايران مگر خودش فرمول واكسن داشته؟ مي‌گفتند ايران فرمول ديگران را مي‌گرفته و واكسن توليد مي‌كرده. آيا واقعا اين‌چنين است؟
همه ما يادگاري از زمان تولد از انستيتو پاستور ايران داريم. واكسن‌هاي سه‌گانه يادگار اين نهاد است. اين محصول حاصل انتقال تكنولوژي و توسعه بوده است. ما در سابقه خود فعاليت يك خانم  را به عنوان يك خانم پايه‌گذار واكسن را داريم كه عملا ما شاگردان ايشان هستيم. در واقع ما راه او را قانونمند كرديم و مديريت دانش ايجاد كرديم به اين معنا كه تا پيش از اين اگر كسي از اينجا مي‌رفت دانش توليد واكسن را هم با خود مي‌برد. اما ما با اجرايي كردن مديريت جي.ام.پي اين رويه را تغيير داديم و دانش‌بنيادش كرديم. به اين معنا كه در هر توليدي بايد مستندسازي انجام مي‌گرفت. 
اما حتي در توليداتي نظير واكسن آبله ما واكسن را گرفتيم و خودمان آن را توسعه داديم. در آن زمان سازمان جهاني بهداشت براي ريشه‌كني آبله در منطقه از ايران كمك گرفته بود. نمونه ديگري از تجربه‌هاي عملياتي ما در مورد واكسن سرطان مثانه اتفاق افتاده است. اين واكسن به صورتي توليد و عرضه مي‌شد كه بايد در محيط منجمد نگهداري مي‌شد. بنابراين بيمار در جايي كه براي تزريق مستقر مي‌شد بايد با طي تشريفاتي در مراحل انتقال واكسن به آنجا مي‌رسيد. اما با دانش فني خودمان توانستيم واكسن را به شكل پودر خشك توليد كنيم. اين كار سبب شد كه امكان صادرات محصول فراهم شود و تاكنون 2 پارت از واكسن در كشور تركيه ثبت شده است. 


  ولي اين واكسن با واكسني جديد براي ويروسي نوپديد نظير كرونا تفاوت دارد. در مورد كرونا هم مي‌توانيم به تجربه 100 ساله خود ارجاع بدهيم؟

ببينيد در مورد واكسن كرونا بايد به اين نكته توجه كنيم كه بعد از واكسن سرخك كه از مرحله تحقيقات تا توليد آن 5 سال زمان صرف شد اين واكسن‌ سريع‌ترين واكسن بوده است. بخشي از اين سرعت مرهون يك اتفاق مهم است. براساس تصميم سازمان جهاني بهداشت مقرر شد همه مطالعات و مقالات يا يافته‌هاي پزشكي و علمي در مورد ويروس كرونا رايگان عرضه شود. بنابراين شبكه‌اي از اطلاعات از سراسر دنيا به وجود آمد. بنابراين همه اطلاعات رايگان در اختيار همه قرار گرفت. شبكه‌اي از سازمان جهاني بهداشت، سازندگان، كمك‌دهندگان مالي و محققان شكل گرفت. آنچه سبب شد يك شركت زودتر از شركت ديگري محصولش را به بازار عرضه كند اين بود كه كدام شركت از قبل روي روش‌هاي خاص توليد واكسن كار كرده بود. 


  مردم انتظار داشتند كه به سرعت واكسن تامين شود. 

ببينيد با وجود امكانات جهاني باز هم فقط جمعيت كمي از كل جهان واكسينه شده‌اند. الان يكي از كشورهايي كه از ابتدا واكسيناسيون را شروع كرده بود با اين مشكل مواجه شده است كه دوز اول را تزريق كرده و 28 روز آن سپري شده است اما براي تزريق واكسن دوز دوم را ندارد. كانادا در چنين وضعيتي است. هيچ كشوري نمي‌تواند بنشيند تا نياز واكسن خود را از خارج تامين كند. به ويژه آنكه اگر قرار به‌واكسيناسيون باشد شما نمي‌توانيد كل نياز را از خارج از كشورتان تامين كنيد. صنعت واكسن ابتدا هيجان‌زده سرعت عمل در توليد واكسن را رقم زد اما اينك مساله اين است كه در عين تحسين‌برانگيز بودن سرعت عمل در كشف و توليد واكسن بايد سياستگذاري در مديريت سلامت را آرام و منطقي پيش ببريم. در واقع ما نياز داريم كه چند پلتفرم توليد واكسن داشته باشيم. گاهي لازم است يك واكسن با كارايي بالا ولي تيراژ پايين را براي گروه‌هاي خاص و پرخطر خود استفاده كنيد. در مورد جوانان كه سيستم ايمني بهتري دارند شما به واكسني با كارايي پايين‌تر ولي تيراژ بالاتر نياز داريد. براي همين است كه الان در ساير كشورها هم در حال مدلي در واكسيناسيون هستند كه بخشي از واكسن چيني و بخشي از واكسن روسي استفاده شده است. در كشور امارات واكسن فايزر براي گروه‌هاي خاص يعني افراد بالاي 65 ساله استفاده شده است و براي سايرين از واكسن سينووك استفاده مي‌كنند. 


  يكي از پرسش‌ها در مورد همكاري‌هاي مشترك در توليد واكسن همكاري با كشور كوبا بود. از نظر علمي و منطقي پذيرفته است كه در توليد واكسن مولفه‌اي تحت عنوان «تنوع ژنتيك» مطرح است كه بايد عملكرد واكسن روي اقوام و نژادهاي مختلف آزموده شود. بنابراين كشور كوبا كه جمعيت كمي دارد نياز به همكاري با كشور با جمعيت بالا داشته است. اما باز هم مساله اين است كه آيا ما در توليد واكسن مي‌توانيم به خودمان اعتماد كنيم؟

در حال حاضر ما و 8 شركت ديگر در تلاش براي توليد واكسن هستيم. هر كدام هم به روشي داريم اين كار را انجام مي‌دهيم. جالب اينجاست كه از اعضاي هيات علمي ما در حال كمك به آن شركت‌هاي ديگر هستند. ما همديگر را رقيب هم نمي‌دانيم. عملا اين وضعيت و اين بحران براي ما فرصت‌هايي ايجاد كرد. ما تاكنون در زمينه مطالعات باليني تجربه‌اي نداشتيم و در اين دوره توانستيم چنين تجربه‌اي به دست بياوريم وگرنه خب تا قبل از آن هركس به ما پروتكلي براي توليد مي‌داد ما آن را توليد مي‌كرديم و به مطالعات باليني آن كاري نداشتيم. اما در مورد همكاري با كوبا ما يك فرصت مناسب را عملياتي كرديم. ببينيد كوبا در جوار خود كشورهاي پرجمعيتي را در امريكاي لاتين دارد. بنابراين صرف اينكه نياز به جمعيت و تنوع ژنتيك داشت با ايران وارد همكاري نشد. در واقع اين همكاري باسابقه و خوب ايران و كوبا بود كه موجب توسعه همكاري در زمينه كرونا شد. ما پيش‌تر وقتي انتقال دانش و تكنولوژي ساخت واكسن هپاتيت را با كوبا كار كرديم توانستيم به بيوتكنولوژي دست پيدا كنيم. واكسن هپاتيت جزو واكسن‌هاي با فناوري و تكنولوژي بالاست. در توليد واكسن قرار بر اين بود كه انستيتو پاستور ايران نقش راهبري در توليد واكسن داشته باشد. اما موقعيت ايجاد شد كه از آن براي بهبود سرمايه‌گذاري‌هاي قبلي‌مان بهره ‌برديم. وقتي مي‌گويم از تهديد فرصت ساختيم بايد به اين نكته‌ها اشاره كنم كه مثلا ما در ابتداي سال محلول‌هاي بيمارستاني‌مان كمتر مورد استفاده بود زيرا مردم كمتر به بيمارستان‌ها مراجعه مي‌كردند. ما از اين فرصت براي تعميرات و بهبود خط توليدمان بهره برديم. در مورد كوبا هم ما قراردادي داشتيم. از سوي ديگر با دستور مقام معظم رهبري بودجه‌اي بالغ بر 100 ميليون دلار براي راه‌اندازي خط توليد واكسن پنوموكوك با همكاري كوبا به ما تخصيص داده شده بود. هم قرارداد داشتيم و هم پولش پرداخت شده بود. پلتفرم توليد واكسن كرونا همان پلتفرم بود. بنابراين ما شكار فرصت كرديم. اين ويروس اولي نيست كه با آن سر و كار داريم و ويروس آخر هم نخواهد بود. بنابراين ما به جاي آنكه دوباره بودجه تحقيقات و مطالعات بگيريم و يك خط توليد ديگر براي واكسن كرونا بسازيم آمديم و از همين زيرساخت براي توليد واكسن در همكاري با كوبا بهره گرفتيم. قرار نبود كشور منتظر تحقيق و مطالعه ما بماند. پدافند غيرعامل بودن همين است. 
واكسن توليدي انستيتو پاستور ايران بر پايه پروتئين است و به اصطلاح به آن كونژوگه شدن يا چسبيده با تتانوس يا واكسن كزاز مي‌گويند. همه كساني هستند كه دوره ديده كوبا هستند و در انستيتو پاستور كار مي‌كردند. انتقال دانش فني باعث مي‌شود كه در آينده اين به مزيت ماتبديل شود. 


  فرض كنيد ما واكسن هم توليد كرديم. سوال اساسي اين است كه آيا واقعا همه ما بايد واكسن بزنيم؟ مردم كه متخصص نيستند كه چنين مطالبه‌اي دارند. آيا مديريت درمان و سياستگذاران درمان چنين مطالبه‌اي را منطقي مي‌دانند؟

من ديدگاه شخص خودم را مي‌گويم. از شما مي‌پرسم آيا شما واكسن مننژيت زده‌ايد؟ آيا اجباري بوده كه واكسن مننژيت بزنيد؟ اما مساله اين است كه تا زماني كه شما نخواهيد به برخي كشورها از جمله عربستان سعودي هنگام مراسم حج شركت كنيد نيازي به تزريق واكسن مننژيت نداريد. چه بسا در مورد كرونا اين ويروس مهار شود ولي هنگام سفر به برخي كشورها نياز به ارايه كارت واكسيناسيون باشد. يا شما در حضور در برخي اماكن نياز به ارايه كارت واكسيناسيون كرونا داشته باشيد. پيش‌بيني شخصي من اين است كه چنين اتفاقي براي واكسن كرونا رقم بخورد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون