يكي داستان است پر آب چشم
داوود ملكي
هادي مهدي مجلل و ميكاييل هاشمي دو محيطبان ديگر كشورمان در درگيري با شكارچيان غيرمجاز به شهادت رسيدند. متاسفانه يكي از اصليترين عواملي كه چنين اتفاقات ناگواري را رقم ميزند به فقدان يا ضعف فرهنگسازي درست براي بوميها درباره اهميت حياتوحش، اكوسيستم، محيطزيست و فلسفه كار محيطبانان برميگردد. در اين حالت، حتي اگر بخش بزرگي از سلاحهاي دست مردم هم جمعآوري شود باز هم متخلف بومي با يك تفنگ بيجواز يا با جواز وارد منطقه شده و با توجه به شناختي كه از محيط دارد و در شرايط كمبود نيروي محيطباني وارد شده و شكارش را انجام دهد. جريمههايي كه براي شكار غيرمجاز اعمال ميشود، اجازه ندادن به شكارچي مجاز براي شكار در كنار بحث معيشتي و تامين مواد اوليه باعث ورود افراد از راههاي غيرقانوني به مناطق شده كه در مواردي اين حضور، چنين فجايعي را هم رقم ميزند. اگر اين فرهنگسازي براي شكارچيان بومي انجام شود، به شكلي كه بتوانند درآمدزايي از راههايي غير از شكار داشته باشند نمونه آنچه در پارك ملي كوير يا هفتاد قله اتفاق افتاد و تعامل محيطزيست با شكارچيان و اعتمادسازي بين اين گروه شكل گرفت، باعث ميشود تعدادي از متخلفان دست از شكار غيرقانوني بردارند. استفاده از شكارچيان به عنوان هميار از ديگر راهكارهايي است كه در اين زمينه ميتوان به كار بست، زيرا اين شكارچيان غيرقانوني هستند كه عموما بيشترين تخريب را انجام داده و در عين حال با توجه به شناختي كه از منطقه و فرهنگ خودشان دارند قادرند بيشترين خدمات را انجام دهند. متاسفانه برخي رسانهها به تقابل ميان محيط زيست و بوميها دامن ميزنند، اين كار كمكي نه تنها به حفاظت از حياتوحش نكرده بلكه به نفرت بيشتر ميان اين دو گروه منجر شده، راه گفتوگو را ميبندد و تبعات آن هم گريبانگير محيطبانان عزيز ما ميشود كه بار ديگر شاهد از دست دادن دو تن از آنها هستيم. تا سه چهار سال پيش تعداد محيطبانان شهيد ما كمي بيش از صد نفر بود ولي در اين سه، چهار سال آمار به شكل تصاعدي بالا ميرود، چرا بايد اين اتفاق بيفتد؟ اين آمار بايد ريشهيابي شود؟ چرا جامعه محيطباني در حال دادن اين هزينههاي سنگين است؟ چه كنيم جان محيطبانان ما حفظ شود و شاهد چنين فجايعي بار ديگر نباشيم.