• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5146 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۰ بهمن

نگاهي به سفر اردوغان به كي‌يف، پوتين به پكن

آيا نوعثماني‌گرايي مي‌تواند با اوراسياي بزرگ ادغام شود؟

پپه اسکوبار

سال نوي چيني (به نام سال ببر درياچه سياه) با يك انفجار بزرگ آغاز شد. اين انفجار چيزي نبود جز پخش زنده ‌ديدار ولاديمير پوتين رييس‌جمهوري روسيه با همتاي چيني‌اش شي جي‌پينگ در پكن. البته انفجار كوچكي هم در كار بود و آن، سفر رجب طيب اردوغان، رييس‌جمهوري تركيه به اوكراين بود و البته هر دو تحول باهم در ارتباط بودند. 
يوري يوشاكوف، مشاور سياست خارجي كاخ كرملين، قبل از ديدار پوتين و شي اعلام كرده بود كه رهبران اين دو كشور پس از ديدارشان «يك بيانيه مشترك بسيار مهم درباره ورود روابط بين‌الملل به دوراني جديد صادر خواهند كرد.» دوراني كه در آن روسيه و چين «در خصوص مهم‌ترين مشكلات جهان نظير مسائل امنيتي» در هماهنگي كامل با يكديگر خواهند بود. سرگئي لاوروف، وزير امورخارجه روسيه و وانگ‌يي كه قبل از برگزاري نشست پوتين و شي بي‌وقفه مشغول فعاليت بودند، يك روز قبل از ديدار رهبران دو كشور در پكن باهم ديدار كردند تا تدوين اين بيانيه مشترك را به پايان برسانند. وانگ‌يي روي مساله ارتباطي متقابل ميان طرح كمربندراه با اتحاديه اقتصادي اوراسيا در راستاي منافع كشورهاي امريكاي لاتين، آفريقا، آسيا و اقيانوسيه تاكيد كرده و به همكاري با روسيه در خصوص بريكس، اوكراين، افغانستان و شبه‌جزيره كره اشاره كرد.
هر دو كشور چين و روسيه در ميان موضوعات مورد گفت‌وگوي‌شان اعلام كردند كه مخالف گسترش ناتو هستند و با حمايت از سازمان ملل تاكيد كردند به عدالت در روابط بين‌الملل معتقدند. آنها اعلام كردند كه عليه مداخله در امور داخلي كشورهاي مستقل خواهند ايستاد و با به خطر افتادن امنيت داخلي كشورها به دست نيروهاي خارجي مبارزه كرده و به‌شدت مخالف انقلاب‌هاي رنگي هستند. 
ولاديمير پوتين در مقاله‌اي كه در شينهوا منتشر كرد به جزييات گفت‌وگوهاي خودش با شي جي‌پينگ پرداخت. تمايل به تقويت نقش محوري سازمان ملل متحد در هماهنگي تحولات جهاني و ممانعت از سوءاستفاده از نظام حقوق بين‌الملل و منشور سازمان ملل متحد و لزوم مبادله كالا با استفاده از ارزهاي ملي و ايجاد ساختاري براي خنثي كردن تاثيرات منفي تحريم‌هاي امريكا از جمله موضوعات مورد بحث ميان رهبران چين و روسيه بود. پوتين با لحني قاطعانه چين را به عنوان «شريك استراتژيك روسيه در عرصه بين‌المللي» معرفي و تاكيد كرد كه او و شي‌ جي‌پينگ «تا حد زيادي ديدگاه‌هاي مشابهي در مورد رسيدگي به مشكلات جهان دارند.» او گفت اين مشاركت استراتژيك «پايدار و ذاتا ارزشمند است. تحت‌تاثير فضاي سياسي قرار نگرفته و عليه كسي مورد استفاده قرار نمي‌گيرد و زيربنايش احترام، توجه به منافع اصولي يكديگر، پايبندي به قوانين بين‌المللي و منشور سازمان ملل است.»
اين روزها بخشي از اروپا در ميانه زمستان با افزايش قيمت سوخت كه ناشي از بحران اوكراين است، دست و پنجه نرم مي‌كند. در همين حال، رجب طيب اردوغان، رييس‌جمهوري تركيه به كي‌يف سفر كرد تا در ديدارش با زلنسكي، رييس‌جمهوري اوكراين شرايط استراتژيك ميان اوكراين و تركيه را مورد بحث قرار دهند. اردوغان در كي‌يف عملكرد بسيار خوبي داشت. او خواستار ايجاد «راه‌حل مسالمت‌آميز و ديپلماتيك» در اوكراين شد. او حتي گفت كه اين راه‌حل بايد «در چارچوب توافقات مينسك، براساس تماميت ارضي اوكراين و قوانين بين‌المللي» انديشيده شود. اين موضع دقيقا با ديدگاه مسكو مرتبط است. ديميتري پسكوف، سخنگوي كرملين پيش‌تر گفته بود: «اگر تركيه بتواند كي‌يف را براي اجراي توافق مينسك تشويق كند، مسكو از اين تحول استقبال خواهد كرد.»

اردوغان؛ سلطان بند‌بازي
اگر اردوغان را به عنوان قاصد يا برقراركننده صلح به حساب آوريم، بايد گفت كه اين اقدام او آخرين چرخش تركيه در مسير ماجراجويي بي‌پايان اين كشور براي پيگيري سياست‌خارجي نوعثماني‌گرايي است. البته موضوع صرفا به اينجا ختم نمي‌شود. اردوغان، حتي قبل از ورود به فرودگاه كي‌يف، تاكيد كرد كه آنكارا آماده ميزباني از نشست پوتين و زلنسكي يا حتي مذاكرات فني ميان دو كشور است. اين اشاره‌ او براي تبليغ سفر احتمالي پوتين به آنكارا پس از ديدارش با شي در پكن بود. اردوغان در ‌كي‌يف گفت: «آقاي پوتين به ما خبر داد كه پس از سفرش به چين، به تركيه سفر خواهد كرد.» اردوغان اواخر ژانويه از پوتين دعوت كرد به آنكارا سفر كند. كرملين البته اعلام كرده كه هنوز تاريخ دقيق اين سفر مشخص نشده است. 
به نظر مي‌رسد هدف اردوغان از سفر به كي‌يف، بخشي از يك راهبرد سطح بالاست كه عبارت است از امضاي توافقنامه فصل جديد تجارت آزاد، از جمله توليد مشترك پهپادهاي بيرقدار كه توسط كارخانه بيرقدار ماكينا توليد مي‌شود. اين شركت متعلق به كسي جز سلجوق بيرقدار، داماد اردوغان نيست. بله، اردوغانيسم در همه خانواده اردوغان جريان دارد. البته مشكل اين است كه اين پهپادها كه به پهپادهاي TBT2 معروف هستند و در سال 2018 تعدادي از آنها به اوكراين نيز فروخته شده، در حمله به غيرنظاميان دونتسك اوكراين كه مورد حمايت روسيه است، مورد استفاده قرار مي‌گيرند. سرگئي لاوروف و ولاديمير پوتين بارها در اين خصوص به صورت علني به تركيه اعتراض كرده‌اند.
 بندبازي‌هاي ژئوپليتيكي اردوغان عبارت است از دريافت اس 400‌هاي روسي همزمان با دريافت اف 35‌هاي امريكايي و در كنار آن واردات گاز و تكنولوژي هسته‌اي از روسيه و به موازات آن فروش پهپادهاي TBT2 به دشمنان روسيه و در عين حال حمايت از كنوانسيون 1936 مونترو كه بر محدوديت گسترش ناتو در درياي سياه تاكيد دارد.
 وزير دفاع تركيه در ماه ژانويه اعلام كرد: «در شرايط فعلي به هيچ عنوان صلاح نيست كه از كنوانسيون مونترو تخطي كنيم.»  تا به امروز اردوغان و حزب عدالت و توسعه از كنوانسيون مونترو به نفع طرح ساخت كانالي كه استانبول را از طريق مديترانه به درياي سياه وصل مي‌كند، دفاع كرده‌‌اند. ناتو نيز به احداث اين كانال علاقه نشان داده است. اردوغان معتقد است كه تركيه حق حاكميتي بر اين كانال دارد اما با توجه به وضعيت اقتصادي ناگوار تركيه، آنكارا به تنهايي توان ساخت اين كانال را ندارد. 
بندبازي ژئوپليتيك همچنان در راستاي توازن اهداف سازمان كشورهاي ترك يا همان شوراي تركي سابق را كه اهداف پان‌تركسيم را متبلور مي‌كند، ادامه دارد. اين ايده در بيانيه سال گذشته اين سازمان درباره آذربايجان و تركيه نمود يافت كه اين دو كشور را «يك ملت و دو كشور» ناميد. حالا اين سازمان به كشورهايي نظير قزاقستان، ازبكستان، قرقيزستان نيز نظر دارد و حتي سراغ كشورهايي نظير مجارستان، افغانستان، تركمنستان و حتي اوكراين نيز رفته است. كشورهاي عضو اين سازمان در نوامبر گذشته در جزيره‌اي در استانبول و در محيطي كاملا امنيتي، نشستي برگزار كردند. آنها به تفصيل در مورد اين واقعيت صحبت كردند كه محيط سياسي ايجاد شده از پس قدرت‌يافتن طالبان در افغانستان، ممكن است موارد جديدي از تروريسم و سيل افسارگسيخته مهاجرت را به وجود آورد. هيچ اطلاعاتي در مورد مراحل آتي و راهكارهاي عملي اين شورا در دست نيست. اين سازمان روي كاغذ كمي بيشتر از پلي است كه آسياي صغير و قفقاز را به آسياي مركزي متصل مي‌كند و نوعي «گفت‌وگو» را بين كشورهاي جنوب قفقاز و آسياي مركزي به وجود مي‌آورد. در صورت شكل‌گيري اين سازمان، از سين‌كيانگ تا درياي سياه به نوعي تحت هژموني نه چندان پنهان تركيه قرار مي‌گيرد و اين موضوع به نوعي دلالت بر ظهور جدي يك اسب تروا دارد. آن چيزي نيست جز حضور ناتو.
 بايد ديد كه سازمان كشورهاي ترك چگونه با سازمان همكاري‌هاي شانگهاي، ارتباط برقرار مي‌كند. ايران در اين سازمان عضو است و تركيه هنوز به عضويت اين سازمان نيامده است. قدرت‌هاي اصلي سازمان همكاري شانگهاي روسيه و چين هستند كه به هيچ‌وجه اجازه نمي‌دهند درهاي درياي خزر به روي سياست‌هاي غارتگرانه غرب، تجاوز به حوزه نفوذ روسيه و ايران و مهم‌تر از همه يك بلوك امنيتي با كه ناتو از پس پرده هدايتش مي‌كند، باز شود.

گفت‌وگو در راهروهاي آن كاخ
ارزيابي اينكه چگونه رسانه‌هاي اردوغان، محاسبات واقعي كه در راهروهاي كاخ 1000 اتاقه سلطان آنكارا انجام مي‌شود را منعكس مي‌كنند، بسيار راهگشاست. آنها مي‌بينند كه روسيه به كريمه حمله و شرق اوكراين را ضميمه كرد و حالا در تلاش است موضع خود را در درياي سياه و اروپاي شرقي مستحكم كند. 
در عين حال، آنها امپراتوري را مي‌بينند كه قصد دارد از تركيه به عنوان ابزاري در خط مقدم جنگي بزرگ استفاده كند. جنگي كه در آن استراتژي ناتو براي محاصره روسيه و چين ممكن است بعدها در خصوص تركيه نيز مورد استفاده قرار بگيرد. بنابراين ترس تركيه اكنون به اندازه ترس روسيه و چين قوي است. به نظر مي‌رسد رسانه‌هاي تركيه درك مي‌كنند استقرار كامل امريكا و اروپا در درياي سياه به اين معني است كه آنها هرگز آنجا را ترك نخواهند كرد و اين مي‌تواند در ميان‌مدت و بلندمدت به نابودي تركيه منجر شود. در اين ميان يك نكته حايز اهميت است و آن اينكه اوكراين نمي‌تواند روسيه را متوقف كند. اما تركيه مي‌تواند. اين دقيقا همان چيزي است كه اردوغان به دنبال آن است. بايد از حضور نظامي امريكا و اروپا در درياي سياه جلوگيري شود. روابط تركيه و روسيه هم بايد حفظ شود. مشكل اين است كه چگونه بايد از يكپارچگي و امنيت اوكراين حمايت كرد. همه موارد فوق كاملا با مواضع اردوغان در اوكراين پيوند خورده است. او از كي‌يف برگشته و مدام لفاظي مي‌كند كه غرب مي‌خواهد بحران اوكراين را تشديد كند.
 رسانه‌هاي اردوغان نيز اين جريان را اين‌گونه توصيف مي‌كنند كه «بازي‌اي در جريان است كه تركيه را عليه روسيه بشورانند.» اردوغان تاكنون هرگز حقيقتا «نظم بين‌المللي مبتني بر قانون» را به چالش نكشيده است. او همواره دو پيام متفاوت را به غرب و شرق ارسال كرده است. در شرق او بر مواضع ضد امپرياليستي، پيامدهاي ناگوار استعمار، مخالفت با دولت آپارتايد اسراييل و اسلام‌هراسي غربي تاكيد و در غرب نسخه خود از گفت‌وگوي تمدن‌ها را طرح كرده و البته به عنوان يك رهبر خودكامه شناخته شده است. در نهايت اردوغان شيفته غرب نيست، بلكه برعكس. او نظم تحت رهبري ايالات متحده را يك قدرت نواستعماري مي‌داند كه فقط به غارت منابع سرزمين‌هاي اسلامي علاقه‌مند است. او اهل مطالعه نيست بلكه همه رفتار و گفتارش از روي غريزه است. بحث درباره نو‌عثماني‌گرايي اردوغان در بازار بزرگ استانبول نقل محافل است. بازاري‌هاي استانبول مي‌گويند كه اين قضيه در جريان است. از منظر سياست خارجي، اردوغان از طرفداري اتحاديه اروپا به نااميدي از اين اتحاديه رسيده آن‌هم صرفا به دليل مخالفت با عضويت تركيه در اين اتحاديه. رفته‌رفته اردوغان از اينكه تركيه كشوري وابسته به ايالات متحده باشد هم به ستوه آمده است. گويي اردوغان، به‌طور غريزي، افتضاح استراتژيك كنوني و افتضاح غرب را درك كرده است  بنابراين تلاش مي‌كند زمينه را براي ايجاد همكاري استراتژيك با روسيه و چين فراهم كند.  با اين حال سوال همچنان اين است كه آيا او حقيقتا تغيير كرده است؟ اردوغان حافظه خيلي خوبي دارد. او به ياد دارد كه پوتين اولين رهبر جهان بود كه كودتاي نافرجام 2016 تركيه را محكوم كرد و شخصا از او حمايت كرد. هنوز راه زيادي براي تبديل شدن تركيه اردوغان به شريك استراتژيك روسيه در پيش است. با اين حال، او در بو كشيدن نسيم‌هاي ژئوپليتيكي و تشخيص جهت وزيدن آنها مهارت دارد.  هاكان ياووز در كتاب «نوستالژي براي امپراتوري: سياست نئوعثماني‌گرايي» استدلال مي‌كند كه «نوعثماني‌گرايي شبكه‌اي از روابط متقابل بين گفتمان مسلط اسلام‌گرايي، خاطرات باقيمانده از عظمت عثماني و ميل برجسته تركي براي بازسازي مجدد است.»
منبع: thecradle.co
ترجمه: آرمين منتظري


  اردوغان تاكنون هرگز حقيقتا «نظم بين‌المللي مبتني بر قانون» را به چالش نكشيده است. او همواره دو پيام متفاوت را به غرب و شرق ارسال كرده است. در شرق او بر مواضع ضد امپرياليستي، پيامدهاي ناگوار استعمار، مخالفت با دولت آپارتايد اسراييل و اسلام‌هراسي غربي تاكيد  و در غرب نسخه خود از گفت‌وگوي تمدن‌ها را طرح كرده و البته به عنوان يك رهبر خودكامه شناخته شده است.
   در نهايت اردوغان شيفته غرب نيست، بلكه برعكس. او نظم تحت رهبري ايالات متحده را يك قدرت نواستعماري مي‌داند كه فقط به غارت منابع سرزمين‌هاي اسلامي علاقه‌مند است. او اهل مطالعه نيست، بلكه همه رفتار و گفتارش از روي غريزه است.
  بحث درباره نوعثماني‌گرايي اردوغان در بازار بزرگ استانبول نقل محافل است. بازاري‌هاي استانبول مي‌گويند كه اين قضيه در جريان است. از منظر سياست خارجي، اردوغان از طرفداري اتحاديه اروپا به نااميدي از اين اتحاديه رسيده آن‌هم صرفا به دليل مخالفت با عضويت تركيه در اين اتحاديه.
  رفته‌رفته اردوغان از اينكه تركيه كشوري وابسته به ايالات متحده باشد هم به ستوه آمده است. گويي اردوغان، به‌طور غريزي، افتضاح استراتژيك كنوني و افتضاح غرب را درك كرده است  بنابراين تلاش مي‌كند زمينه را براي ايجاد همكاري استراتژيك با روسيه و چين فراهم كند.


برش
هاكان ياووز در كتاب «نوستالژي براي امپراتوري: سياست نئوعثماني‌گرايي» استدلال مي‌كند كه «نوعثماني‌گرايي شبكه‌اي از روابط متقابل بين گفتمان مسلط اسلام‌گرايي، خاطرات باقيمانده از عظمت عثماني و ميل برجسته تركي براي بازسازي مجدد است.»

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون