• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5146 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۰ بهمن

ادامه از صفحه اول

استقلال دانشگاه  را به رسميت بشناسيد

در اغلب اين بحث‌ها، روشن بود علم متعهدانه و دانشگاه‌هايي كه نسبت به كشور، انقلاب و آينده مردم متعهد باشند، نقش‌آفريني مثبتي دارند و دو ملاك علم و تعهد هر دو بايد درنظر گرفته شوند. اما متاسفانه طيفي، براي جايگاه علم در اين تعبيرات اهميتي قائل نبوده و فقط آن را در حد يك شعار مطرح مي‌كرد. اين طيف هرگز قائل نبود كه اساس دانشگاه بر علم و دانايي است و تعهد علمي در آن نبايد ناديده گرفته شود. بي‌شك در دانشگاه اساس بحث، علمي بوده و افراد به صرف داشتن تقوا يا مدارك و سوابق انقلابي بدون تسلط علمي نمي‌توانند عنوان فرد علمي داشته باشند و از عهده مسووليت‌هاي علمي بر آيند. به قول شهيد دكتر مصطفي چمران كه فرد علمي و دانشگاهي با بالاترين مدارك تخصصي از دانشگاه‌هاي مهم دنيا بود؛ «درست است تخصص بدون تقوا فايده‌اي ندارد، ولي فردي كه بدون تخصص، مسووليتي را مي‌پذيرد در واقع تقوا نيز ندارد.» فردي كه فقط شعار انقلابي و مذهبي بدهد ولي تخصص و توان علمي نداشته و كار علمي نكرده باشد، يك دانشگاهي موفق نمي‌شود. بنابراين اگر دانشگاهيان را با ملاك‌هاي سليقه‌اي بسنجيم دچار مشكلاتي مي‌شويم كه بعد از انقلاب فرهنگي به آنها مبتلا شديم. يعني بسيار اتفاق افتاد كه دانشگاهيان را با سلايق و ملاك‌هاي خاص تضعيف يا تقويت كردند؛ همان اتفاقي كه در بخش‌هاي ديگر جامعه مثلا براي روزنامه‌نگاران يا فعالان سياسي افتاد و به برخوردهاي حذفي و جناحي منجر شد. متاسفانه در دانشگاه آثار اين برخوردها شديدتر و لطمه‌اي جدي به فضاي علمي وارد ساخته است، چراكه قاعدتا دانشگاه بايد مستقل از برنامه‌ها و رويكردهاي جناحي و برخوردهاي سياسي و حذفي باشد. رويكرد درست در اين زمينه، نگاه ملي و مبتني بر نقش فرد در ترويج علم است. اما متاسفانه شاهد اين معايب بوده و در دوران مختلف كه اوج آن در دولت‌هاي نهم و دهم به خصوص با ستاره‌دار كردن هزاران دانشجو رخ داد، ديديم چگونه سبب مهاجرت وسيع اساتيد و دانشجويان از كشور شد. به اين دليل در دولت يازدهم تغيير رويكردي مهم، اتفاق افتاد كه غيرقابل انكار است و مرجعيت دانشگاه، تخصص، علم و آزاد انديشي بيشتر مورد توجه قرار گرفت. آزاد انديشي محوري است كه مقام رهبري از ابتدا بر آن براي دانشگاه‌ها تاكيد داشتند و بارها به بحث كرسي‌هاي آزاد انديشي و ايجاد فضاي لازم براي تضارب آرا و ديدگاه‌ها اشاره كرده‌اند. ولي متاسفانه به اين توصيه رهبري با توجه به فضاهاي ايجاد شده در دانشگاه‌ها عمل نشد. اكنون در سالروز پيروزي انقلاب اسلامي بايد نسبت به برخوردهايي كه اين روزها با دانشگاهيان صورت مي‌گيرد و اساتيدي كه صرفا به خاطر نگاه‌هاي منتقدانه خود مورد بي‌عنايتي و حتي اخراج قرار مي‌گيرند، هشدار داد. ملاك‌هاي سختگيرانه مراجع امنيتي و نظارتي كه در هر مرحله‌اي مي‌توانند استاد را به صرف نقد، مخالفت و با سليقه‌ يك كارشناس كه نقد او را برخلاف مصالح و امنيت ملي تشخيص داده، فاقد صلاحيت تشخيص داده و از ادامه خدمت يا ترفيع بازدارد، به صلاح جايگاه علمي دانشگاه نيست. اين واقعه‌اي ‏تاسف برانگيز است كه جامعه دانشگاهي نسبت به آن اعتراض دارد و آنچه نگران‌كننده است، سكوت دولت نسبت به اين مساله است. در حالي كه انتظار مي‌رود شخص رييس‌جمهور و دولت در ارتباط با اين مساله موضع صريح گرفته و مخالفت خود را با اين روندها اعلام و براي بازگرداندن شخصيت‌هاي علمي مانند دكتر محمد فاضلي و دكتر آرش اباذري و ديگر اساتيد اقدام كنند. انتظار اين بود همگام با شعارهايي كه در دوران انتخابات داده شد، شاهد برخوردهاي حذفي و جناحي نباشيم.  به هر حال دانشگاهيان به حق مي‌خواهند به استقلال دانشگاه احترام گذاشته شود. اينكه دانشگاه را وارد بازي‌هاي جناحي و سياسي كنند، در بين دانشگاهيان القاي نااميدي است و فضا را به سمت ترجيح مهاجرت سوق مي‌دهد. با وجود اينكه اغلب دانشگاهيان ما علاقه دارند در كشور و براي فرزندان اين ملت كار كنند، ولي وقتي فشارها، تنگناها و برخوردهاي تبعيض‌آميز را تجربه مي‌كنند چاره‌اي جز مهاجرت و ترك ديار نمي‌بينند و اين به ضرر انقلاب و كشور است. اميدوارم اين انتظار دانشگاهيان به زودي پاسخ داده شود و شخص آقاي رييس‌جمهور و دولت رسما موضع خود را در ارتباط با آن و اصلاح روند و حفظ استقلال و حرمت دانشگاه و دانشجو و اساتيد اعلام كنند.

پدرسالاري و «ناموس»

 جامعه پدرسالار در ايران تا جايي پيش رفته است كه مردان در همه جا در مشاغل، سريال‌ها، فيلم‌ها، و... جزو نژاد اول محسوب مي‌شوند و زن جنس دوم است! زني كه پدر، عمو، برادر، پسر مي‌توانند براي او تصميم بگيرند و حقوق زن با اين افراد تعريف مي‌شود. اين قانون نانوشته و اين حق ناحق در كنار قانون‌هاي نوشته شده و نابرابر زنان و مردان طي تاريخ به اسم مردان مهر خورد و همچنان نيز ادامه دارد. 
وقتي پسران در خانواده‌اي بزرگ مي‌شوند كه قدرت براي‌شان تعريف مي‌شود، اين برتري، احساسي از مراقبت را در پسران خلق مي‌كند و براي‌شان از كودكي نهادينه مي‌شود، حس خود برتربيني كه حق هر كاري را براي آنها تعريف مي‌كند. مردان در اين جامعه پدرسالارانه رشد مي‌كنند و زنان ناموس‌شان محسوب مي‌شوند كه بايد روي آنها غيرت داشته باشند و اينكه مبادا با كوچك‌ترين اشتباهي غيرت‌شان لكه‌دار شود، زنان را به زنداني‌هايي بدل مي‌كند كه هميشه توسط همين ناظرين و مالكين به‌طور آشكار يا مخفيانه و حتي در قالب كلمات نظارت مي‌شوند!
اين جامعه پدرسالارانه نياز به تغيير اساسي و حركت به سمت مدرن شدن دارد و ‌اي كاش اين تغيير با سرعتي بيشتر اتفاق بيفتد قبل از آنكه سرنوشت دلخراش عاطفه‌ها، روميناها، ريحانه‌ها و.... باز هم تكرار شود.


دانش‌آموزان قرباني افت آموزشي

در حالي كه فعلا نه تنها نشانه‌اي براي پايان اين دوره دوساله نيست بلكه احتمال ادامه يافتن آن تا پايان سال تحصيلي جاري و حتي سال تحصيلي آينده وجود دارد لذا براي اين تهديد بزرگ بايد چاره‌اي اساسي انديشيده شود چرا كه قربانيان اصلي افت آموزشي دانش‌آموزان هستند و اين يعني قرباني شدن فرداي اين كشور و ملت.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون