• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5146 -
  • ۱۴۰۰ چهارشنبه ۲۰ بهمن

برشي از كتاب ناگهان انقلاب نوشته چارلز كورزمن ترجمه رامين كريميان

اميدوارم درست نباشد

«در اواخر تابستان 1357 وقتي خبرنگاري آلماني از شاه در مورد فراگير بودن فساد پرسيد، شاه حيرت‌زده شد. 
خبرنگار: چه كسي شما را از وجود رشوه در ايران باخبر مي‌سازد؟
شاه: من مشاوران بسياري دارم و هرگاه موردي از پرداخت رشوه برملا شود اعضاي كميسيون سلطنتي مرا در جريان مي‌گذارند.
خبرنگار: اما به نظر مي‌رسد كه كميسيون سلطنتي در اين زمينه چندان كارساز نبوده. در اين دو سالي كه من در ايران بوده‌ام، ديده‌ام كه رشوه تا مغز استخوان جامعه رسيده است. هيچ فرقي نمي‌كند كه به كدام اداره دولتي بروي. تا رشوه ندهي كسي كارت را راه نمي‌اندازد. شما از اين وضع مطلع هستيد؟
شاه: بله، چيزهاي زيادي در اين باره شنيده‌ام، اما همچنان معتقد نيستم كه بتوان آن را تعميم داد. 
خبرنگار: من مي‌توانم، اعليحضرت. همه ادارات دولتي، بدون استثنا رشوه طلب مي‌كنند.
شاه: اميدوارم درست نباشد.
خبرنگار: متاسفانه درست است، اعليحضرت. با اجازه‌تان بايد بگويم كه در كشور شما مسوولان رده پايين اگر رشوه نگيرند قادر نخواهند بود آبرومندانه زندگي كنند.
شاه: واقعا شما را وادار به پرداخت رشوه كردند؟
خبرنگار: بله، هر روز.
شاه: يعني شما مي‌گوييد حتي به كارمندان عادي هم رشوه داده‌ايد؟
خبرنگار: بله، خب، معلومه. وقتي حتي رفتگر محل بي‌آنكه از من رشوه بگيرد زباله‌ها را خالي نمي‌كند من مجبور مي‌شوم. باور كنيد، اعليحضرت. همه ايراني‌ها حرف‌هايي را كه به شما گفتم تاييد مي‌كنند.
شاه: بايد در اين باره با مردم ايران صحبت كنم شايد حقوق‌ها كم باشد، اما گمان نكنم در مملكت ما ميزان حقوق پرداختي آن‌قدرها هم بد باشد.» چارلز كورزمن، ناگهان انقلاب، ترجمه رامين كريميان، نشر ني: 1400، صص

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون