هدف براي واليبال سكوي المپيك است
شكست امريكايي، برد ايراني
وحيد جعفري/ كار نشد ندارد؛ اما كاري كه واليباليستهاي ايران در مقابل تيم قدرتمند امريكا كردند، كاري استثنايي بود؛ يك برد خارقالعاده، يك پيروزي شيرين كه ميتواند مثل يك خواب كوتاه باشد يا مثل يك كوه بلند و همه اينها بستگي به حمايت مسوولان و صبر ما دارد. رقابت ورزشي جنگ در صلح است و در ميداني ديگر و شايد با هدفي بزرگتر. پس بايد با استراتژي پيش رفت، بايد دل داد به كار؛ اما معلوم نيست چرا با اينكه تمام اينها را ميدانيم، با يك غوره سرديمان ميشود و با يك مويز گرمي! در حالي كه هدف براي واليبال سكوي المپيك است. واقعا چرا واليبال كه با موفقيتهاي چند سال اخيرش همه را عاشق سينهچاك خود كرده با شكست در امريكا و لهستان به يكباره بد شد تا كوچك و بزرگ كارشناس شده و از اين تيم انتقاد كنند و به همين سرعت با برد امريكا در خانه، خوب شود و سپيد؟! چرا صبر نداريم ما، چرا حوصله نميكنيم؟ اين چه عادت بدي است كه جامعه ايراني دچارش شده؟ با اين تفاسير بيترديد واليبال اگر فردا ببازد، باز بده خواهد شد، همانطور كه يك شبه خوب شد. در حالي كه برد و باخت جزو لاينفك ورزش است و همين شكست و پيروزي آن را جذاب كرده.
ترديدي نيست كه امريكا در حال حاضر قدرتمندترين تيم واليبال دنيا را در اختيار دارد و بازيكنان ايران توانستند در خانه با حمايت تماشاگران ايراني اين قدرت بزرگ را به زانو درآورند. در واقع امريكا را مردم ايران بردند، اين بهترين تيم واليبال حال حاضر دنيا به تماشاگران ايراني باخت و چه بسا اگر زنان هم در استاديوم حضور داشتند و از سربازان ايران حمايت ميكردند اين شكست بر امريكا سنگينتر ميشد و پيروزي براي ايران شيرينتر.
امريكاييها در سالن 12 هزار نفري آزادي هرگز آن ستارههاي پرفروغ و تيم يكدست هميشگي نبودند. حضور و حمايت خيل مشتاقان به واليبال باعث شده بود تا پر اشتباه باشند و تمركز لازم براي پياده كردن برنامههاي خود را در زمين نداشته باشند.
حالا واليبال ايران كه در روزهاي آغازين ليگ جهاني مورد انتقاد قرار ميگرفت، بخت نخست صعود به دور بعد است. ايران در لهستان يك امتياز از اين تيم قدرتمند گرفت و در خانه روسيه اين تيم پرافتخار را به زانو درآورد تا با كسب حداكثر امتياز از اين كشور به خانه بازگردد و حالا در آزادي امريكا را زمينگير كرده و ميرود تا امشب نيز بار ديگر بر اين تيم فائق آيد. بله تا به اينجاي كار ايران دو قدرت بزرگ دنيا يعني روسيه و امريكا را شكست داده و اميد ميرود تا اين روند رو به رشد را ادامه داده و به هدف بزرگ خود كه قرار گرفتن روي سكوي المپيك و تبديل شدن به نخستين ورزش تيمي ايران كه در اين بازيها صاحب عنوان ميشود، برسد.
پس از غلبه ايران بر امريكا باز شادي به خانه ايرانيها آمد تا زنان كه باز اجازه حضور در ورزشگاه را نيافتند در كنار مردان در كف خيابانهاي شهر جشن پيروزي بگيرند. در صورتي كه استاديومها نسبت به خيابانها، به هيچوجه جاي بد و خطرناكي براي زنان نيست. اگر واقعا مشكل حضور زنان در كنار مردان است، خب اجازه دهيم براي يك بار هم كه شده زنان به ورزشگاه بروند، اينان كه نيمي از جمعيت ايران را تشكيل دادهاند؛ همينهاي كه مادر و همسر ورزشكاران هستند، زنان بدون مردان! اما متاسفانه اينطور نميشود و تنها عده خاصي ميتوانند وارد ورزشگاه شوند! تا اين سوال مطرح شود كه مگر آن عده زن نيستند؟!
متاسفانه با اينكه رييسجمهوري نيز شادي را حق مسلم هر ايراني ميداند، ما هنوز نتوانستهايم شاديهايمان را با هم تقسيم كنيم و درگير فرهنگ سياستزده خود هستيم، در حالي كه ورزش جاي اي كارها نيست؛ جاي فعاليتهاي سياسي و حزبي، جاي تسويه حسابهاي شخصي! ورزش براي رقابت سالم و همدلي و همراهي است. براي خوب بودن، براي سرگرمي است. تا كي بايد كر باشيم و كور!؟ نديدن يا نشنيدن كه دليل بر نبودن نيست. به عنوان مثال چرا نبايد سرود ملي امريكا در شبكه ملي پخش شود؛ اما در پخش بينالمللي چرا؟ مثلا اگر مردم ايران سرود كشور امريكا را كه براي رقابتي ورزشي به ايران آمده، بشنوند چه خواهد شد؟ چه اتفاقي خواهد افتاد؟ از چه ميترسيم وقتي منطق داريم!؟ آيا وقتي هم ايران در امريكا به ميدان رفت، سرود ملي كشورمان از تلويزيون امريكا پخش نشد؟ چرا شد. ايرانيهاي بسياري هم به ورزشگاه رفتند و از تيم كشورمان حمايت كردند، زن و مرد در كنار هم.
يا چرا نبايد زنان ايراني بتوانند به ورزشگاه بروند و مسابقات را از نزديك تماشا كنند؛ اما زناني با پاسپورت امريكايي چرا!؟ چه فرقي بين زنان آنها با زنان ما است؟ خون زنان آنها كمرنگتر است يا خون زنان ما پررنگتر!؟ كه چنين اجازهاي به آنها داده ميشود؛ اما به اينها نه؟
شايد هم زناني با پاسپورت امريكايي بلد هستند مسابقات واليبال را از نزديك تماشا كنند و زنان ايراني با داشتن كارت ملي ايراني در ايران، در كشور خود، بلد نيستند يا نميتوانند در ورزشگاه خودي يك رقابت سالم ورزشي را به تماشا بنشينند!؟ انسان، انسان است، چه مرد باشد، چه زن. و اينكه كي و كجا به دنيا آمده هم فرقي در ماهيت انسان بودنش نميكند و همه يكسان و برابرند. اين را نه ما بلكه اسلام اين دين بزرگ و خوب ميگويد.
با دشمن هم به خوبي و بخشش رفتار كردن شعار اسلام است، وگرنه دشمني با دشمن كه هنر نيست و امري عادي است. امريكا در گذر تاريخ همواره با ما بد كرده است؟ باشد؛ ما خوب باشيم تا آنها از ما خوب بودن را بياموزند. آيا بخشش از بزرگان نيست؟
آنهايي هم كه دلواپس حضور زنان در ورزشگاه هستند، بهتر است به فكر ساختن ورزشگاهي بزرگتر براي رقابتهاي اينچنيني باشند تا تماشاگران راحتتر و بهتر به تشويق و حمايت نمايندگان كشورمان بپردازند.