گروه سياسي| محسن رضايي در گفتوگو با روزنامه فرانسوي فيگارو گفت: اين مذاكرات سطح سياست بينالمللي ايران را ارتقا داد. اين قابليت سياسي در آينده به كار خواهد آمد. به گزارش انتخاب، گزيدههايي از اظهارات دبير مجمع تشخيص مصلحت نظام به شرح زير است:
نظام جمهوري اسلامي در اين سطح از روابط بينالملل، ظرفيت و توانايي خودش را نشان داده است. ايران نخستين كشور در حال توسعه است كه توانسته با همه قدرتهاي بينالمللي يكجا مذاكره كند. ساير كشورهاي جهان تا بهحال روي يك ميز با شش قدرت جهاني گفتوگو نداشتهاند. اين مذاكرات سطح سياست بينالمللي ايران را ارتقا داد. يك حيثيت سياسي و بينالمللي تازه پيدا كرديم. اين قابليت سياسي در آينده به كار خواهد آمد.
الان فضاي اجتماعي و سياسي ايران آزادترين فضا در منطقه است. در منطقه ما، هيچ كشوري مانند ايران، اين مقدار آزادي ندارد. در عرصه اجتماعي بعد از اين مذاكرات انسجام و وحدت ما بيشتر خواهد شد. رابطه مردم با دولت و نظام بيشتر ميشود. نفوذ و جايگاه مقام معظم رهبري بعد از مذاكرات در منطقه بيش از گذشته تقويت ميشود.
اصل مذاكرات در اختيار مقام معظم رهبري است. ايشان است كه مذاكرات را اداره ميكنند. ايشان با رفتاري هوشمندانه، تصميمات ديپلماتيك قابل تجليل در عرصه بينالملل از خودشان نشان دادند و از تندرويهاي احتمالي در ايران در هر دو طرف جلوگيري كردند. كساني كه در برابر غرب خيلي منفعل بودند و هم كساني را كه با مذاكرات مخالف بودند كنترل كردند.
مشكل شيطان بزرگ، خودش است. ما در اين مذاكرات ميتوانستيم در دوسال پيش هم به نتيجه برسيم. اما طرف مقابل زيادهخواهي ميكرد ولي چون اوباما راه ديگري جز مذاكره نداشت، ناچار با مذاكره با ايران شد. اگر امريكا ميتوانست با فشار نظامي، توان هستهاي ايران را محدود كند، دست به اين اقدام ميزد ولي نتوانست و چون نتوانست به مذاكرات تن داد. اين نشان ميدهد كه امريكاييها با اين روحيه مرتبا شكاف بين خودشان با ايران را زيادتر ميكنند. تحريمها، عمق اين شكاف را بيشتر كرد. پيش از تحريمها، فاصله كمتر بود. در دوران اصلاحات كه ايران سياست تنشزدايي را در پيش گرفته بود، جرج بوش مدعي شد كه ايران در كنار رژيم بعث عراق و كره شمالي در محور شرارت است. مشكل خود امريكاييها هستند و الان هم اين شكاف زياد شده. آقاي اوباما هم چندي پيش اعتراف كرد و گفت كه بياعتمادي عميقي ميان ايران و امريكا هست.
همهچيز به رفتار امريكاييها بستگي دارد. از شيطان بودن بيايند بيرون. اگر امريكاييها به تعهداتشان بعد از توافق عمل كنند و تحريمهاي ظالمانه را بردارند و رييسجمهور بعدي امريكا، نخواهد كه دوباره كارشكني كند، براي ملت ايران موثر خواهد بود اما برقراري رابطه ايران و امريكا، پروسهاي طولاني خواهد بود و به دليل بياعتمادي و عمق شكاف بين اين دو كشور، اين ارتباط بهزودي برقرار نخواهد شد اما اگر امريكاييها در پرونده هستهاي خوب عمل كنند ميتوان در يك پرونده ديگر هم با آنها وكشورهاي ديگر به بحث نشست.
در مورد سوريه كمك امريكاييها اين است كه مزاحم بشار اسد نشوند. آقاي اسد الان قانون اساسي را تغيير داده و انتخابات برگزار ميكند. دموكراسي تنها راهحل مشكل سوريه است. امريكا اين راهحل را بپذيرد و از افرادي كه دست به سلاح بردهاند، حمايت نكند.
سوريه در انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي خيلي به ملت ايران كمك كرده است. ما نميتوانيم دوستيمان را به هم بزنيم. سوريه راهحل دموكراسي دارد، همه گروههاي سوري با هم بنشينند و از طريق دموكراسي اختلافات را حل كنند. الان اسد بهترين فرد براي مذاكره است.
در مساله داعش معتقديم خود مردم عراق بايد با فعال و توانمند شدن موضوع را حل كنند. اگر امريكاييها بعد از سقوط صدام از عراق خارج ميشدند و ارتش و مردم عراق را تقويت ميكردند داعش به وجود نميآمد و وارد اين كشور نميشد. ضعف ارتش عراق بر عهده امريكاييهاست. اگر امريكاييها اصلا دخالت نكنند و اجازه بدهند خود ملت عراق دفاع كند، بسيار بهتر خواهد بود.
اين يك ائتلاف شكست خورده است و هيچ تاثيري در مبارزه با داعش نداشته است. ائتلافي كه امريكاييها ساختهاند، جلوي پيشروي داعش را در هيچ محوري نگرفته است. در آزادسازي تكريت، خود مردم عراق موثر بودند.
مرز سوريه با تركيه بايد مسدود شود. امريكاييها فقط همين مرز را مسدود كنند تا نفت عراق به وسيله داعش صادر نشود تا نيرو و امكانات از اروپا و سراسر جهان به داعش ارسال نشود. خريد نفت داعش را تحريم كنند. امريكاييها جلوي ارسال سلاح و تجهيزات ساخت كشور خودشان را به داعش بگيرند.
مردم و ارتش عراق بايد قوي شوند. ما در عراق دخالت نميكنيم. اگر امنيت ما تهديد شود، ما فاصله 40 كيلومتري را تعيين كردهايم كه نبايد داعشيها به مرز ما نزديك شوند.
داعش فقط توانسته است در مناطق خاصي پيشرفت كند، مانند برخي از مناطقي كه اهل سنت هستند. آنها در مناطق شيعهنشين مانند بصره و كربلا و نجف نتوانستهاند جلو بيايند. در ايران هم همينطور، مردم همه ضدداعش هستند حتي مردم اهل سنت ايران، داعش را نميپذيرند. داعش تهديد اصلي براي ما نيست، ما تا 30،40 سال آينده تهديدي نداريم. ايران در خارج از مرزهاي خود، در حال ايفا كردن نقش و وظيفه خود در پاسداري از صلح و امنيت است.
همه مسائل از خود عربستان شروع شد. ما كه رابطه خوبي داشتيم. آنها در سوريه، بحرين و يمن وارد شدند و داعش را سازمان امنيت عربستان طرحريزي كرد. ملك عبدالله مسوولان آنجا را بعد از آنكه به طرحشان در خصوص داعش پي برد، بركنار كرد.
ما به دنبال دموكراسي هستيم. تنها راه منطقه براي جلوگيري از آشوب و تروريسم، برقراري مردمسالاري است. در عربستان سعودي واقعا بايد انتخابات مردمي برگزار شود. اين وضعيت قابل قبول نيست.
در اين مورد كه در صورت توافق، نقش سپاه پاسداران تغيير خواهد كرد يا نه بايد بگويم كه سپاه دارد طبق قانون عمل ميكند. در قانون اساسي، سپاه براي پاسداري از انقلاب و دستاوردهاي انقلاب تعريف شده و همان نقشي كه در گذشته داشته را ادامه خواهد داد.
بعد از توافق وضعيت ايران، در داخل و خارج تثبيت ميشود. ارتباط مردم با دولت قويتر خواهد شد. نظام قدرتمندتر خواهد شد و اعتبار ايران در بيرون از مرزها، افزايش پيدا ميكند. روابط ساير كشورها با ايران گسترش خواهد يافت. ما افق خوبي را براي آينده ايران ميبينيم. البته بحث مذاكرات ما با قدرتهاي جهاني هيچ ارتباطي به مسائل داخلي ندارد. در مسائل داخلي، قوه قضاييه پروندهها را دنبال ميكند.