• ۱۴۰۳ جمعه ۲۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5459 -
  • ۱۴۰۲ سه شنبه ۲۲ فروردين

ادامه از صفحه اول

علل تضعيف دين

ذات دين به جاي آنكه هدف شود، قلب واقعيت و تبديل به ابزار و وسيله شد و اين بدترين سقوط آن بود. در فرآيند صفر و يكي، افراد بسياري از دايره دين اخراج شدند و اين برچسب‌زني موجب كوچك شدن مجموعه دينداري رسمي و هر كس به بهانه‌اي اخراج شد، و اتفاقا دينداران واقعي زودتر از ديگران خود را از حوزه دينداري رسمي خارج كردند. نتيجه به آنجا رسيده است كه فلان ورزشكار يا مدير در جلسه‌اي كه دور ميز نشسته‌اند نماز مي‌خواند!! كاري كه مراجع تقليد هم نمي‌كنند. بنيان دين از درون به برون كوچ كرد، از باطن به ظاهر آمد، از عمق به سطح، از اخلاق به احكام، از پارسايي به ريا در آمد. صورت دين بر ذات آن غلبه كرد و احكام بر اخلاق تفوق يافت. آموزش كلاس‌محور احكام، وجه غالب در شيوه ترويج و گسترش دين شد، در حالي كه عدالت و اخلاق و التزام رهبران سياسي و ديني به اين دو گزاره بنيان ترويج دين است. به نام دين خواستند كه سياست را در دل خود هضم كنند، غافل از آنكه سياست هضم‌شدني نبود و دين را به رنگ خود در آورد. به عبارت ديگر كوچ اصلي دين از فرهنگ و اخلاق به قدرت صورت گرفت. مجازات جانشين محبت شد. فلسفه و كلام اسلامي به روضه تبديل شدند. همزمان نوعي تشيع مناسكي و افراطي به مرور جايگزين گرايش وحدت‌بخش ديني شد. چه در تقابل با دراويش، يا ديگر گروه‌هاي اسلامي و چه حتي در خصوص گروه‌هاي مذهبي غير اسلامي. مناسكي و شكل‌گرايي رو به افزايش ديني در كوتاه‌مدت مسحوركننده است ولي در ادامه چون خوره و از درون، دين را پوك مي‌كند. مي‌گويند كشيش صومعه‌اي گربه‌اي داشت كه با آن مانوس بود هرگاه برنامه دعا داشت براي جلوگيري از مزاحمت گربه آن را به درختي مي‌بست. سال‌ها بعد كه كشيش فوت كرد بستن آن گربه به درخت در هنگام مناجات، جزو مناسك دعا شد. به همين راحتي مناسك شكل گرفته و فرد را با ذات دين بيگانه مي‌كند. بالاخره علت ديگري كه ضربه مهلكي به دين بود، عملكرد عمومي دولت‌هايي است كه در پشت دين سنگر گرفتند؛ عملكردي كه بيانگر موفقيت نسبي در مقايسه با ساير جوامع و كشورها نيست و نوعي احساس عقب افتادن را به شهروند ايراني مي‌دهد كه براي او قابل قبول نيست. به ويژه كه اغلب مسوولان اصلي آن را روحانيون تشكيل مي‌دهند و هر جا كم مي‌آورند از اسلام مايه مي‌گذارند. مجموعه اين عوامل و شايد هم در كنار عوامل ديگر موجب تضعيف آن جايگاه رفيع فرهنگي دهه ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ شده و اين روند در دهه اخير نيز شدت گرفته است، چرا كه مجموعه عوامل مزبور اين برداشت را ايجاد كرده كه گرايش رسمي از دين مدافع عقلانيت و علم نيست، به ويژه كه گزاره‌هاي شبه‌علم را ترويج مي‌كنند. براي تقويت جايگاه دين چاره‌اي نيست جز اينكه عوامل مزبور درست شوند.


تن و وطن، گفت‌وگو و اميد: مساله و راه‌حل

پس مي‌توان براي تن‌هاي بيمار و اين جامعه زخم‌ديده به دنبال قصه‌هايي رفت كه در انتهاي آنها اميد به چشم و به كار آيد و مي‌توان قصه‌هايي هم خواند و گفت كه همه چيز را در نقطه پايان مي‌بيند. درست‌تر اين است كه به جاي كشف آينده در پي ساختن آن باشيم.
5) نشستي علمي كه در اوايل اسفندماه گذشته با عنوان «سلامت روان و رسانه» به مساله «تبعيض و سلامت روان» پرداخت به روشني نشان داد كه ايران امروز دچار تروماي جمعي شده و ناشنيده ماندن صدا از سطح فردي عبور و وجه اجتماعي يافته است. اين هشدار روان‌پزشكان، جامعه‌شناسان، ارتباط‌گران و اقتصاددانان مي‌تواند توجه ما را به سطح اجتماعي مساله نااميدي و ناتواني در گفت‌وگو جلب كند. از كنار مساله جامعه و انسان نااميد نمي‌توان به آساني گذشت، به گفته اميل سيوران انديشمند برجسته رومانيايي «نااميدي جمعي مهم‌ترين عامل انهدام ملت‌هاست، ملتي كه دچار آن شده هرگز نخواهد توانست دوباره روي پاي خود بايستد» نااميدي به قهرماني يا بي‌ارادگي مي‌انجامد و بيشتر بي‌ارادگي. جامعه ما نيازمند عبور از اين دو آفت و آسيب است و چه راهي براي تحقق آن ممكن‌تر و البته دشوارتر از كنش‌ورزي‌هاي گفت‌وگومحور و اميدبخش كه خود بايد موضوع گفت‌وگو شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون