• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5474 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت

به مناسبت چهاردهمين سالمرگ رضا سيدحسيني

مترجم، داستان‌شناس و شعرشناس سليم‌النفس

اسماعيل ساغريسازان

طبقه‌بندي و سامان‌دهي به مكاتب نظري در علوم انساني و هنر سابقه چنداني در ايران ندارد. مروري بر آثار منتشرشده در اين حوزه نهايتا ما را به كمتر از 100 سال قبل مي‌رساند. «سبك‌شناسي» ملك‌الشعرا (محمدتقي بهار) را مي‌يابيم؛ يا مثلا كار ارزشمند محمدعلي فروغي، «سير حكمت در اروپا» را. در چنين مختصاتي و با چنين سابقه كوتاهي كه از آثار اين حوزه سراغ داريم، جلوتر كه مي‌آييم كمابيش به آثار ديگري برمي‌خوريم كه بي‌شك كارهاي زنده‌ياد رضا سيد حسيني از معتبرترين‌‌هاي‌شان است. از آن ميان كار مهم و راهگشايي چون «مكتب‌هاي ادبي» را. پروژه عظيمي كه تاريخ ادبيات غرب و معرفي سير ادبيات مدرن را در دستور كار خود قرار داده و دستاورد خود را در قلمرو زبان فارسي گسترانيده است. اثري كه يكي از فرازهاي عمر پربار «سيد» است. سيدحسيني نويسنده و مترجمي ذوالابعاد است و هركدام از اين وجوه به تنهايي مي‌تواند سبب ماندگاري نام يك شخصيت فرهنگي شود. در كارنامه او آثار متعددي در قالب ترجمه و تاليف ديده مي‌شود. نويسنده و مترجم والامقام ما گفته بود پيش از آنكه به سن مدرسه برسد، حتي يك كلمه هم فارسي حرف نزده بوده. غريب است كه هم ‌او كه تا هفت‌سالگي به تمامي با قلمرو زبان فارسي بيگانه بود، اين‌همه امكان به زبان فارسي افزوده است. غريب است كه تعدادي از درخشان‌ترين آثار داستاني معاصر ما به اعتبار وجود او امكان انتشار يافتند. از آنها كه شرح‌شان پيش‌تر در جاهاي ديگري آمده، تنها به يك «شازده احتجاب» هوشنگ گلشيري اشاره كنيم، كفايت مي‌كند كه اگر نبود پيگيري سيدحسيني براي توجيه كردن ناشر در باب اهميت اين اثر و اينكه در آينده بسيار از آن خواهند گفت و خواهند نوشت، ممكن بود گلشيري امكان انتشار كتابش را در آن مقطع زماني از دست بدهد. درباره اهميت كار ادبي رضا سيدحسيني و البته خصلت‌هاي بي‌بديل او در زندگي فردي و اجتماعي‌اش هر چه بگوييم باز انگار چيزي نگفته‌ايم. در اولين سالمرگش روزنامه «شرق» با دوست و همكارش مديا كاشيگر - كه خود را با افتخار شاگرد سيدحسيني مي‌دانست- گفت‌وگويي كرد كه شرح مفصلي از خصلت‌هاي نيك اين نيك‌مرد روزرگار ما و تاريخ معاصر ادبيات ما بود. چنان‌كه مصاحبه‌گر از ديدن وجوه ادبي در تيتر درگذشت بر پيشاني گفت‌وگو نوشت: شرح شرافت سيد. درباره سيدحسيني خيلي‌ها گفته و نوشته‌اند و هيچ‌كس، هيچ گاه جز خوبي‌ و اهميت در فرهنگ و ادبيات و زندگي چيزي به ياد نداشته است. رضا براهني از سيدحسيني به عنوان كسي كه واجد عالي‌ترين جايگاه شناخت شعر و داستان است، ياد مي‌كند: «آيا كسي به سلامت نفس رضا سيدحسيني پيدا مي‌شد؟ آيا كسي قصه‌شناس‌تر از او پيدا مي‌شد؟ آيا كسي شعرشناس‌تر از او پيدا مي‌شد؟ آيا مطمئن‌تر از او كسي بود كه تو همه‌چيزت را به او بگويي، او اما از گفته تو كسي را هيچ نگفته باشد؟ و ناگهان جمله‌اي از او در مقاله‌اي ديده شده باشد: «تهران براي براهني تحمل‌ناپذير شده بود.»

 و تو ناگهان احساس كني پس از گذشتِ سال‌ها كه شايد او در يك حرف كوتاه، زندگي تو را، يا مرحله‌اي از زندگي تو را، تلخيص كرده است؟ يا دو مجموعه از شعرهايت را باهم نشانِ او داده باشي و او گفته باشد: «اين يكي را ولش كن، آن يكي را چالش كن!» اولي مجموعه‌اي از شعرهاي تو بوده باشد در غزل و چارپاره و شكل‌هاي قراردادي و دومي، يكي از مجموعه‌هاي شعر تو كه چاپ شده.» روزنامه ايران در سال 99 در يادداشتي به مناسبت درگذشت سيدحسيني نوشت: «سيدحسيني از نسل مترجمان پس از جنگ دوم جهاني است. با اين حال كار فرهنگي او صرفا به حوزه ترجمه خلاصه نمي‌شود. او زمينه‌هاي كاري مختلفي داشته كه هركدام در جايگاه خود اهميت مستقلي دارند. از او به اعتبار فعاليت روزنامه‌نگاري‌اش از جمله در مجله سخن به عنوان يكي از سردبيرهاي مهم تاريخ ژورناليسم ايران نيز ياد مي‌شود. علاوه بر اينها او خدمات پيدا و پنهان زيادي به‌طور غيررسمي به فرهنگ و ادبيات ايران كرده است. معرفي نويسندگاني چون هوشنگ گلشيري و بهرام صادقي به جامعه ادبي ايران كافي است كه رضا سيدحسيني را به جهت كشف استعدادهاي ادبي هم نام مهمي بدانيم...» اين نويسنده و مترجم ايراني ۲۲ مهر ۱۳۰۵ در اردبيل ‌زاده شد و ۱۱ ارديبهشت ۱۳۸۸ در تهران از دنيا رفت. تا زبان فارسي هست، نامش بر بلنداي تاريخ فرهنگ ايران مي‌درخشد..

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون