• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱ خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5481 -
  • ۱۴۰۲ پنج شنبه ۲۱ ارديبهشت

ذوب رفتار منجمد با غرب

اسماعيل گرامي‌مقدم

اتخاذ راهبردهاي كلان در حوزه سياست خارجي، موضوعي است كه در سطوح كلان حاكميت‌ها تصميم‌گيري مي‌شود. موضوع ايجاد ارتباط با امريكا، طي دهه‌هاي اخير همواره به عنوان يكي از مهم‌ترين پرونده‌هاي پيش روي كشور بوده است؛ پرونده‌اي كه بسياري از تحليلگران معتقدند حل آن، بخش قابل‌توجهي از مشكلات كشور را حل‌وفصل كرده و فرصتي ويژه در اختيار ايران قرار مي‌دهد تا برنامه‌هايش براي رشد و توسعه پايدار را محقق سازد. جريان اصلاحات همواره تقدم خود را بر تنش‌زدايي، تعامل و مدارا در سطوح داخلي، منطقه‌اي و جهاني قرار داده است. اين رويكرد اصلاحي، اما همواره از سوي طيف‌هاي راديكال جناح راست با نقدهاي جدي و بنيادين مواجه مي‌شد. چهره‌هاي اصولگرا، همواره چهره‌هاي اصلاح‌طلب را به اين دليل كه از بهبود مناسبات ارتباطي با غرب صحبت مي‌كردند؛ غربگرا، خودفروخته و وابسته به غرب معرفي مي‌كردند. اين رويكردهاي جناحي و نگاه‌هاي سياسي باعث شد بخش قابل‌توجهي از ظرفيت‌ها و فرصت‌هاي كشور اتلاف شده و امكان شكوفايي پيدا نكنند. به همين دليل هم نه تنها معادله پيش روي ايران و امريكا در طول دهه‌هاي گذشته حل نشد، بلكه مدام بر حجم مشكلات و ابهامات نيز افزوده شد. امروز اما اشاره‌هاي گاه و بيگاهي از سوي برخي مقامات نزديك به رييس‌جمهوري درباره مذاكره حقوقي با امريكا مطرح مي‌شود كه مي‌توان آن را به منزله احتمال تغيير در برخي راهبردها تفسير كرد. واقع آن است كه امريكا آسيب‌هاي فراواني را به منافع ايران وارد ساخته است؛ رفتار گذشته طرف امريكا را البته بايد نكوهش كرد، در عين حال بايد در راستاي منافع ملي و مطالبات مردم گام برداشت. بسياري از كشورها هستند كه نسبت به راهبردهاي ايالات متحده نقدهاي جدي دارند، اما در عين حال با اين كشور ارتباط (در عين رقابت و نقد) دارند. چين، روسيه، ويتنام و... از جمله اين كشورها هستند. سال‌هاست كه كارشناسان اعلام مي‌كنند حل مشكل تحريم‌ها و احياي برجام در گروي مذاكره دوجانبه ايران و امريكاست. ايجاد اين ارتباط نه تنها برخلاف اصول انقلابي كشور ايران نيست، بلكه مي‌تواند تقويت‌كننده راهبردهاي كشور هم باشد. حل معادلات ميان ايران عربستان يكي ار رويكردهاي جديد دولت سيزدهم بود كه پس از سال‌ها جنگ سرد منطقه‌اي با عربستان را پايان داد. آيا عدم ارتباط ايران و عربستان فايده‌اي براي دو كشور داشت؟ مگر غير از اين است كه دشمنان مشترك از اين سردي روابط استفاده و تلاش كردند منويات خود را محقق كنند. اما از سر‌گيري روابط ايران و عربستان بازخوردهاي مثبت و دستاوردهاي مطلوبي به جاي گذاشته است. در كشورهاي اسلامي هم استقبال فراواني از آن صورت گرفت. در واقع يكي از منافذي كه دشمنان از طريق آن تلاش مي‌كردند منافع كشورهاي منطقه‌اي را تاراج كنند، بسته شد. به عبارت روشن‌تر، ديگر دليلي براي فروش نجومي سلاح به كشورهاي منطقه وجود ندارد و ديگر منابع انرژي كشورهاي منطقه با قيمت‌هاي اندك به فروش نمي‌رسد. نزديكي ايران و عربستان باعث حل معادلاتي در عراق، سوريه، لبنان، يمن و... شد. همه اين دستاوردها برآمده از يكي از مهم‌ترين راهبردهاي اصلاح‌طلبانه بود كه توسط دولت اصولگرا اجرايي شد. واكنش اصلاح‌طلبان به اين راهبردها اما برخلاف رقباي‌شان مثبت است. اصلاح‌طلبان نشان داده‌اند كه همواره رفتار درست را فارغ از اينكه كدام گروه و جناح آن را عملياتي مي‌كنند تاييد مي‌كنند. اما پرسش مهم اين است، چرا اين راهبرد درست را در يك سطح بالاتر امتحان نكنيم؟ چرا بحراني كه در روابط ايران و امريكا شكل گرفته را در عين مصلحت، احترام متقابل و توجه به اصول انقلابي حل‌وفصل نكنيم؟ همان‌طور كه اشاره شد، يكي از مهم‌ترين چالش‌هاي پيش روي كشورمان، بحث پرونده هسته‌اي است كه بيش از دو دهه است منافع ايران را تحت‌الشعاع قرار داده است. وقتي پرونده هسته‌اي حل شود، هم مطالبات مورد نظر غرب پاسخ داده مي‌شود و هم ايران تحريم‌ها را پشت سر مي‌گذارد. به بازار نفت باز مي‌گردد، توليد رونق مي‌گيرد، سرمايه‌گذاري خارجي جلب مي‌شود و نهايتا آمارهاي اشتغالزايي افزايش پيدا مي‌كند. جدا از اين مسائل در نگاه به شرق هم توازني ايجاد مي‌شود تا كشورهاي شرقي تصور نكنند هر قراردادي را روي ميز قرار دهند و هر خواسته‌اي طرح كنند، ايران ناچار به اجراي آن است. لذا به نظر من مهم‌ترين ويژگي مذاكره دوجانبه با امريكا آن است كه واسطه‌ها حذف مي‌شوند. اروپايي‌ها كه سال‌ها تصور مي‌شد در مساله برجام مي‌توانند بي‌طرف عمل كنند، نشان دادند كه فاقد توانايي و نفوذ لازم هستند.  

چين و روسيه هم فاقد چنين ظرفيتي هستند كه بتوانند از جانب امريكا مذاكره‌اي با ايران داشته باشند. با اين راهبرد جديد اما بسياري از مشكلات ايران در سطح بين‌المللي حل مي‌شوند. اگر اين بحران‌ها در سطح بين‌المللي حل شوند، بدون ترديد بخش قابل‌توجهي از مشكلات داخلي هم حل‌و‌فصل مي‌شوند. يكي از مهم‌ترين دلايل افزايش نرخ ارز، انتظارات تورمي برآمده از تحريم‌ها است. وقتي در بازارهاي كشور ثبات ايجاد شود، ايران از ظرفيت‌هاي اقتصادي‌اش به نحو احسن استفاده كند و به بازارهاي بين‌المللي دسترسي داشته باشد، اين ثبات در فضاي داخلي هم طنين‌انداز مي‌شود. انعكاس اين ثبات در مناسبات ارتباطي مردم با نظام حكمراني هم مشاهده خواهد شد. وقتي مردم اميد بيشتري داشته باشند، حمايت بيشتري از سيستم مي‌كنند. بنابراين مشاركت بيشتري در انتخابات خواهند داشت و نسبت به تحولات سياسي و اجتماعي و... حساس مي‌شوند. حل اين معادلات به نام هر جناحي كه تمام شود به نفع مردم و كشور است. همان‌طوركه روابط منجمد با عربستان ذوب شد و هيچ خدشه‌اي به اقتدار ملي ايرانيان وارد نشد، حل مشكلات با كشورهاي غربي به خصوص امريكا هم اقتدار منطقه‌اي و بين‌المللي ايران را ارتقا مي‌بخشد و زمينه پايان دادن به تحريم‌هاي اقتصادي را فراهم مي‌سازد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون