• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5501 -
  • ۱۴۰۲ چهارشنبه ۱۷ خرداد

نقد فيلم «آدمكش بوستون» به كارگرداني مت راسكين 2023

جايي براي پيرزن‌ها نيست!

آريو راقب‌كياني

فيلم‌هاي جنايي غالبا ايده اوليه خود را بر اساس الهام‌گيري از رويدادهاي واقعي يا اقتباس از رمان‌هاي ادبي جنايي كه سرآمد همه آنها رمان‌هاي آگاتا كريستي است، دشت مي‌كنند. فيلم‌هاي اين ژانر اگر به وادي بازسازي يا اقتباس از اثري نروند، روي به تخيل مي‌آورند. در هر دو صورت نمي‌توان نقش معضلات اخلاقي جنايتكاران و آسيب‌شناسي مجرمان اينگونه آثار را كه نقش محوري در درام‌پردازي دارند، ناديد گرفت. 
از اين رو تصويري كه از جانيان و آدم‌كشان در اينگونه فيلم‌ها به مخاطب ارايه مي‌شود، همراه با خشونتي تكان‌دهنده در پس هر جرم و البته اقدامات متفكرانه و هوشمندانه از سوي آنها براي لاپوشاني در ارتكاب جنايت‌هاي موفق و ناموفق ايشان است. 
فيلم «آدمكش بوستون»  به كارگرداني «مت راسكين» كه بر اساس داستان جنايي واقعي رخ داده در سال 1962 ساخته شده است، به قتل‌هاي سريالي 13 زن در بوستون مي‌پردازد. در اين فيلم شخصيت لورتا مك‌لافلين (با بازي كيرا نايتلي) گزارشگر روزنامه آمريكن ريكورد، پس از بررسي قتل سه زن مسن و تشخيص شيوه همسان قتل همه آنها به وسيله بستن جوراب به گردن‌هاي‌شان، قصد تحقيقات بيشتر در اين زمينه و موشكافي دقيق‌تر موضوع در روزنامه را دارد كه در ابتدا با مخالفت سردبير مواجه مي‌گردد. فيلم سعي دارد مصائب اين كاراكتر در محل كار اعم از تبعيض‌هاي جنسي افراطي اعمال شده و همچنين عدم درك متقابل همسر وي از ساعات طولاني كار او را در راه افشاگري‌اش به تصوير بكشاند كه به رغم همه بي‌مهري‌هاي تحميل شده به اين زن و همكار خبرنگارش يعني ژان كول (با بازي كري كون) او در چاپ مقاله «آدمكش بوستون» موفق و زبردستانه عمل مي‌كند.
هوشمندي اين دو زن در شناسايي علايم مشترك قتل‌ها از قبيل خفگي با جوراب پاشنه بلند و تزيين شدن يكسان اجساد قربانيان، دست پليس را در اهمال‌كاري و پنهان‌كاري‌هاي‌شان رو كرده و آنها را لحظه به لحظه به سرنخ همه قتل‌ها نزديك‌تر مي‌كند. فيلم در ديالوگ‌پردازي با به زبان آوردن ديالوگ‌هايي چون «خواهر شدن مقتولان با مرگ»، «كسي حس زن تنها را درك نمي‌كند»، «شهرمون نميتونه از زنانش محافظت كنه»، «امنيت در جهان توهمه»، «مردها زن‌ها را ميكشن» روي زنانه رنجور و دادخواه‌گرايانه‌اش را عيان مي‌سازد كه علاوه بر پيگيري قتل‌هاي روي داده در بوستون، نمي‌تواند نسبت به قتل ساير شهرها از جمله نيويورك (قتل انجام شده توسط پل دمپسي) سكوت اختيار كند و اعتراض نكند. 
فيلم «آدمكش بوستون» در عين جنايي بودن، رويكرد معماگونه خود را بسان داستان وام‌گرفته شده از آن، حفظ مي‌نمايد و نه كاراكتر آلبرت دسالوو (با بازي ديويد دستمالچيان) را به دليل نداشتن مدرك مثبته كافي با قاطعيت قاتل اصلي معرفي مي‌كند و نه كاراكتر دانيل مارش (با بازي رايان وينكلس) را ولو با داشتن اتهام‌هاي فراوان مي‌تواند متهم كند. فيلم اما سرخوردگي‌اش را از لاينحل باقي ماندن پرونده 13 قتل حتي با اعتراف سوري آلبرت دسالوو و كشته شدن او در زندان به وسيله چاقوي يك زنداني و مواجه شدن دو خبرنگار با مجموعه‌اي از سوالات بي‌پاسخ پيرامون هويت قاتل يا قاتلان پنهان نمي‌دارد وليكن سوالات مهمي در برابر ديدگان مخاطبان خود قرار مي‌دهد؛ چند پيرزن و زن جوان بايد مورد تعرض قرار گرفته و به قتل برسند تا روزنامه‌ها به آن بپردازند يا پليس زحمت رديابي را به خود دهد؟ چرا جامعه نسبت به شخصيت‌هايي چون دسالوو كه در كودكي مورد آزار و اذيت قرار گرفته‌اند بي‌تفاوت است و نوشداروي تجويز شده براي اين قبيل افراد كه نياز به جلب‌توجه چه با اعترافات دروغين و چه با انجام قتل هاي‌سريالي را دارند، هميشه پس از مرگ سهراب است؟ چرا رسانه‌ها در چنين پرونده‌هايي مي‌توانند به راحتي اذهان عمومي را به هر مسير كه مي‌خواهند سوق دهند و جان آدم‌ها با تصويرسازي نادرست از واقعيت براي آنها بي‌ارزش است؟ چرا جامعه، محل كار و خانواده از شخصيت‌هاي مقتدر زني چون لورتا و ژان به عنوان خبرنگار تحقيقي كه دست به حل مساله مي‌زنند، حمايت نمي‌كند و بعضا آنها را طرد كرده و طلاق آنها را نيز مي‌گيرد؟ فيلم نشان مي‌دهد در جامعه بي‌تفاوت نسبت به امر شفاف‌سازي و افشاي حقيقت و اينكه مردم در آن نخواهند با حقيقت كنار بيايند، هيچ‌كس در امان نيست؛ حتي مظنونين به قتل. بنابراين در آرمانشهر ذهني فيلمساز، بوستون نه تنها جايي براي پيرزن‌ها نيست، بلكه براي امثال دسالوو كه ذهن بيماري دارند و با وعده يك كتاب ميليون دلاري مي‌توان آنها را خريد نيز ناامن و البته قتلگاه است. 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون