• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3293 -
  • ۱۳۹۴ چهارشنبه ۲۴ تير

عصر تازه

جواد دليري

جهان، جديد مي‌شود و اين واقعيتي است كه پيش‌روي ما است. پايان مذاكرات نفسگير هسته‌اي با هر نتيجه‌اي كه آينده را پيش آورد، از ظهر ديروز جهان متفاوتي را رقم ‌زد. اتفاق‌هاي اندكي در تاريخ بوده كه سبب‌ساز تغيير روند جهان شده‌اند و حالا بي‌اغراق مذاكرات ايران و شش كشور جهاني يكي از همين دست صفحات است. كتاب قطور تاريخ بين‌الملل از امروز با ديالوگ هفت‌جانبه‌اي ورق مي‌خورد كه پايان يك مناقشه طولاني را فراهم آورد و روزنه‌اي پيش چشم نگران جهان آينده گشود. اينكه در «دوئل ديپلماسي» ايران پيروز شد يا غرب اهميت چنداني براي تاريخ نخواهد داشت، مهم تاكيد دوباره بر فهم «قدرت ديپلماسي» است كه چون يگانه پنجره استقرار حقيقي صلح و نظم متين جهاني بازشناسي مي‌شود. «ميز مذاكره» در «عصر جديد جهان»، بدل به يك نشانه شده است. جامعه بين‌الملل امروز، چالش‌هاي بزرگ را ميان قدرت‌هاي بزرگ يا تضاد منافع قدرت‌هاي بزرگ با قدرت‌هاي منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي با گفت‌وگو و مذاكره، حل و فصل مي‌كند. در اين عصر تازه ديگر كسي براي سرود جنگ، هورا نمي‌كشد، ممكن است دشمني‌ها پايان نيابد، چنان كه دشمني‌هاي ايران و امريكا پابرجاست اما حتي با دشمن هم مي‌شود پاي ميز مذاكره نشست. مي‌توان به منافع ملي و ارزش‌ها فكر كرد اما دشمن را در ميز مذاكره متقاعد كرد. نخستين شاهد مثال آن را بايد در لبخند ظريف و كري ديد، جايي كه آنها به عنوان نمايندگان منافع ملي كشورهاي‌شان دست در دست هم مقابل دوربين‌ها ژست دوستانه گرفتند تا به‌جاي خط و نشان كشيدن از راه دور براي يكديگر، دور ميز ديپلماسي بنشينند و راه‌حلي محترمانه براي مسائل خود بيابند. ميز مذاكره، شكل و شمايل خصومت را در اين عصر جديد تغيير داده است هرچند هيبت و هويت ناخشنودي ايران و امريكا از يكديگر در ديگر مسائل باقي خواهند ماند اما اين خصومت و تجادل و تنازع حالا دست‌كم در يك مساله مسكوت و متوقف مانده است؛ «مناقشه هسته‌اي»، چيزي كه در عصر قديم كسي گمان نمي‌برد با مذاكره بتوان درباره آن به توافق رسيد. توافق هسته‌اي نشانه‌اي را به دست جهان امروز مي‌دهد كه دو دولت مي‌توانند در اوج تجادل رسالت‌هاي جهاني خود بر سر منافع‌شان به فرمولي واحد براي تامين منافع و مصالح خود دست يابند و كبريت بر فتيله جنگ برنكشند. نشانه‌اي است از اينكه ايران، شايد متحد غرب نشود و غرب شايد براي از كارانداختن موتورخانه اثرگذاري ايران بر منطقه تلاش خود را متوقف نسازد اما مي‌شود اين عداوت‌ها را با «قدرت ديپلماسي» تعديل كرد و جامه تعليق را تن‌پوشش كرد. امروز ايران يك وزنه معتبر جهاني است، مي‌تواند كنار ديگران قرار گيرد و به جهان اعتبار دهد، امريكا و همپيمانانش ديگر از تغيير رژيم ايران سخني نخواهند گفت، خواهند گفت با ايران به تعامل خواهند رسيد، هرچند پشت سخنان‌شان اهداف هميشگي‌شان باشد اما ديگر جرات بيانش را ندارند.

اين نشانه قدرت ايران خواهد بود. مذاكرات همچنان كه نشانه‌هاي عصر جديد را هويدا مي‌كند، فلسفه روابط بين‌الملل را هم بازنويسي كرد؛ فرآيند پيچيده‌اي را تاسيس ساخت كه بر مبناي آن ممكن است دوستان را از يكديگر جدا كند و دشمنان را به يكديگر پيوند ‌دهد. ديپلماسي اهرم بازي ميان دوستان نيست اما ضرورتي اجتناب‌ناپذير است در روابط گروه‌هاي رقيب و دشمنان. ريچارد نيكسون در كتاب «فرصت را از دست ندهيد» بر اين اعتقاد بود كه: «احترام به دوستان لازم است، اما احترام به دشمنان واجب است». نقش ديپلماسي نيز آنجا ارتقا مي‌يابد كه بازيگران در زمره دشمنان يكديگر به‌شمار بروند. در اين عصر جديد، دشمني يا دوستي ملاك نشستن پاي يك ميز نيست، بازيگران جهاني براساس استرات‍ژي «مصالحه‌گرايي» و حداكثرسازي «سود مشترك» دريك مناقشه، تعامل همكاري‌جويانه را دنبال مي‌كنند. از اين بابت 14 جولاي 2015 در جهان، آغاز يك تاريخ جديد است كه در آن بنيادهاي نظام بين‌الملل دگرگون شده و مذاكرات هسته‌اي ايران يكي از مهم‌ترين نشانه‌هاي آن خواهد بود. در عصر قديم، قاعده بازي در عرصه بين‌الملل گونه‌اي ديگر بود، قدرت‌هاي بزرگ جهاني با تكيه بر توان و قدرت نظامي، سياست خود را ديكته كرده و ديگران مجبور به اطاعت بودند اما امروز قدرت‌هاي جهاني دور يك ميز با ايران مي‌نشينند و در عرف مذاكرات، بده- بستان مي‌كنند، مي‌دهند و مي‌گيرند، بازي برد- برد را قاعده مي‌گيرند و اين دگرگوني‌ها شايد نويد آغاز دوران، چندقطبي جديد به جاي دنياي تك‌قطبي باشد. دنيا بر اين اساس مي‌تواند به جاي دوري و گريز و گسستگي، در مسير به هم پيوستگي متقابل حركت كند. چندجانبه‌گرايي به معناي جست‌وجوي جمعي براي يافتن راه‌حل‏‌هاي مشترك براي مشكلات مشترك، مطلوبيت و اثربخشي عملي، خود را در هر دو سطح منطقه‏‌اي و بين‌المللي به اثبات رسانده و حتي قدرت‌هاي عمده جهاني نيز فرا گرفته‌‏اند كه آنها نخواهند توانست منافع خود را به شكلي يكجانبه تعقيب كنند. اين روند تدريجي اما فزاينده ائتلاف‌سازي منطقه‌اي و جهاني، چه براي مقاصد كوتاه‌مدت يا تلاش‌هاي ماندگارتر، شاهد گريزناپذيري اقدام جمعي است. «همكاري» جايگزين «رويارويي»، «مذاكره» به جاي «تسليم بي‌قيد و شرط» يا رقابت دايم مي‌شود. انگاره تعقيب يا تحميل «بازي با حاصل جمع صفر» اكنون فروغ گذشته خود را از دست داده و توافق هسته‌اي اثبات تازه‌اي براي «بازي برنده» همه طرف‌هاست. از منظر داخلي اما اين توافق نمي‌تواند تنها يك اتفاق به‌شمار ‌آيد كه محصول يك سياست‌ورزي و خردورزي توامان جامعه و حاكميت است. جامعه‌اي كه در 24 خرداد، براي تغيير شرايط موجود روي به مسالمت‌آميزترين و البته نتيجه‌بخش‌ترين روش آورد و حاكميتي كه به انتخاب طريق مذاكره و منطق ديپلماسي چه ناشي از جبر محيط منطقه يا بازتاب شرايط داخلي تن داد. اقتضاي سرشت سياسي نظام‌هاي بادوام در همين است كه در بزنگاه حوادث و بحران‌ها، منافع و مصلحت ملي را برهر چيز ديگري مقدم بشمارند و اين منطق دوبار، پيش از اين، يك‌بار در پايان جنگ هشت ساله خود و بار ديگر هنگام نخستين نزاع امريكا عليه عراق در سال ۱۹۹۱، از سوي نظم سياسي حاكم آزموده شد و توانست كشتي نظام را از امواج پرتلاطم خطرات عبور دهند و به ساحل امن آرامش برسانند. به مدد اين تجربه، تصميم‌گيران ايران اكنون با ايستادن پاي منطق مذاكره نه‌تنها منطق جبر و تهديد را به گرداب سونامي پرسش و ترديد كشانده‌اند كه حتي از پي اتهامي سنگين، سهمي جديد از مراوده‌هاي جهاني براي فرداي خود پس‌انداز ساختند. امروز كسي در اين ترديد ندارد؛ مسيري كه تهران در مركز اروپا براي تعامل و مذاكره گشوده يك تجربه نوين است. به ثمر نشستن اين تجربه، تهران پرقدرت را در كنار دولت‌هايي كه هنر و علم ديپلماسي را در خدمت تحصيل و تامين منافع ملي قرار داده‌اند. بر همين مبنا، اكنون دولتمردان ايران نيز در تعقيب منطق گفت‌وگوي هسته‌اي به هر سه محصول ميمون مذاكره، تحصيل منافع، رفع اتهام و اثبات راستي خود نظر دارند، چنان كه حتي بزرگ‌ترين حريفان ايران در اين مناقشه از روش مذاكره چشم‌پوشي نكرده‌اند. حالا نه امريكا حاضر است مزاياي ميدان مذاكره با ايران را از نظر دور بدارد و نه حريفان خاورميانه‌اي جرات ايستادن در مقابل اراده مذاكره‌كنندگان را پيدا مي‌كنند. اين مهم به دست نمي‌آمد و نمي‌آيد مگر با درك و شناختي درست از «فضيلت ديپلماسي».

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون