• 1404 يکشنبه 12 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3294 -
  • 1394 پنج‌شنبه 25 تير

طردشدگي محصول فرهنگ اجتماعي است

شارمين ميمندي‌نژاد٭

امروز ما بحران جدي در زمينه فرهنگ اجتماعي داريم كه اين بحران موجب مي‌شود كه نه‌تنها در سياست‌هاي كلان كه در اجزاي جامعه نيز مشكلاتي پديد آيد و مشكل فقر و طرد شدن به نحو تاريخي پديد آيد. مفهوم طرد شدن در نگرش تئولوژيك براي شيطان به كار مي‌رود. البته من با اصطلاح طردشده چندان موافق نيستم و به جاي آن حاشيه‌نشين يا غربتي را ترجيح مي‌دهم. به‌طوركلي طردشده اصطلاحي گسترده است و ريشه در باورهاي ما دارد. ما فقير را انسان بي‌هنر و كم استعدادي مي‌دانيم كه نتوانسته در ساختار اجتماعي خودش را بالا بكشد.

در طول تاريخ به مرور زمان شاهديم كه نگاه به طردشدگان منفي است. هرچقدر سرمايه ارزش پيدا مي‌كند، كسي كه مي‌تواند انرژي‌ها را به سمت خودش مي‌كشاند، ارزش بيشتري مي‌يابد و به موازات آن كساني كه نمي‌توانند فعاليتي ايجاد كنند به حاشيه رانده مي‌شوند و تحت عناويني چون انگل اجتماع خوانده مي‌شوند. به مرور زمان اين طردشدگان با فساد هم آميخته مي‌شوند. متاسفانه در ايران نيز اين جنبه بسيار قدرتمند است.

برخي معتقدند كه سمن‌ها (NGO) توان تغيير جامعه را ندارند و اين تصور را دارند كه ابتدا بايد دولت‌ها تغيير كنند، اما به نظر من اين تصور درستي نيست و تغييرات بايد از كف جامعه آغاز شود. مساله فقر را با سياستگذاري صرف نمي‌توان حل كرد. دردهاي طبقه طردشده را با چند طرح و برنامه سياسي نمي‌توان درمان كرد. ما انسان را صرفا براساس مال‌اندوزي تعريف كرده‌ايم. انساني كه در اين حدود تعريف شده به مرور زمان امكانات و قدرت را به سمت خودش كشانده است و در نتيجه مي‌تواند مفهوم طردشدگي را نيز مصادره كند. يعني بگويد طبقه آسيب‌ديده بي‌لياقت است. اين باوري نيست كه با توسعه سياسي صرف يا توسعه اقتصادي حل شود. سياستمدار ما نيز از همين جامعه برآمده است.

به طور كلي سه برخورد با طبقه مطرود مي‌شود: نخست اينكه به شكل پوپوليستي طبقه محروم را وارد فعاليت سياسي كنيم و با بعضي شعارها فريب‌شان دهيم؛ روش دوم اين است كه طبقه فقير «توانمندسازي» شود. يعني طبقه فرودست را مثل طبقه فرادست با همان باورها كند. اما روش سوم رفتاري است كه فرانچسكو دارد، يعني به ميان فقرا مي‌رود و فقير مي‌ماند. شايد انقلابي از نوع كاري كه امام علي(ع) صورت داد لازم باشد. آن حضرت شبانه به ميان فقرا مي‌رفت و به ايشان كمك مي‌كرد. در سياهي طردشدگي جهان آينده شكل مي‌گيرد.

كودكان نقطه سفيد فضاي تيره طردشدگي هستند. از هر ده نفر محروم، شش الي هفت نفر كودك هستند.

ما بايد بياموزيم آنچه امروز در مورد طردشدگي مي‌بينيم، تنها نتيجه اقدامات دولت‌ها نيست بلكه مسوول آن فرهنگ، انسانيت و شخصيت دروني ما است. ما نتوانسته‌ايم به جامعه اين فهم را بياموزيم. لازمه تغيير حركتي مسيحايي است، يعني جامعه را به سمت رنجي كه خود جامعه مقصر آن بوده سوق مي‌دهد. بنابراين كار ما اين است كه به سمت فقر گام برداريم و از نزديك آن را حس كنيم.

٭مدير و موسس جمعيت خيريه
امام علي(ع)

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها